لینک آبی گوگل برای نزدیک به سه دهه هسته بنیادین اینترنت بود. این فقط یک خط کد یا یک عنصر طراحی نبود؛ این یک پیمان بود. یک دروازه به یک دنیای جدید. لینک آبی رگ حیاتی وب بود که دانش، تجارت و کنجکاوی را در سراسر یک قاره دیجیتال بی پایان به جریان می انداخت. تمام اقتصاد دیجیتال از غول های رسانه ای گرفته تا وبلاگ نویسان مستقل، بر پایه یک فرض ساده اما قدرتمند بنا شده بود: جلب کردن کلیک بر روی آن لینک.
اما امروز این هسته مرکزی در حال شکافته شدن است. گوگل با معرفی نسل جدید موتور جست وجوی مبتنی بر هوش مصنوعی در حال تبدیل کردن صفحه نتایج از یک نقشه پر از دروازه به یک مقصد نهایی است. این یک به روزرسانی ساده نیست؛ این یک گسست اساسی است. این مقاله یک مرثیه برای سئوی مرده نیست؛ این یک بررسی دقیق از کلیک و یک راهنمای بقا در دنیای جدیدی است که در آن باارزش ترین دارایی شما دیگر ترافیک نیست، بلکه محتواست. پس بیایید با هم در این دنیای جدید و بی کلیک قدم بزنیم تا بفهمیم قوانین بازی چگونه برای همیشه تغییر کرده است.
پایانی بر سئو

برای درک عمق این زلزله باید به یاد بیاوریم که گوگل چگونه جهان را تسخیر کرد. گوگل در دوران طلایی خود بزرگ ترین و کارآمدترین کتابدار تاریخ بشر بود. شما به این کتابخانه عظیم می آمدید و سوال خود را از کتابدار می پرسیدید. الگوریتم گوگل، با جست وجو در میان صفحات وب یک لیست از 10 کتابی را که به نظرش معتبرترین پاسخ ها را در خود داشتند، به شما معرفی می کرد. این، همان 10 لینک آبی معروف بود.
در این مدل، یک قرارداد نانوشته اما شفاف وجود داشت:
• وظیفه گوگل پیدا کردن و رتبه بندی معتبرترین دروازه ها بود.
• وظیفه کاربر کلیک کردن، خواندن محتوای داخل آنها و در نهایت، ترکیب کردن اطلاعات از منابع مختلف برای رسیدن به پاسخ نهایی خود.
• وظیفه کسب و کار متقاعدکردن کتابدار که کتاب شما (وب سایت شما) آنقدر ارزشمند است که باید در قفسه اول قرار بگیرد. تمام صنعت چند صد میلیارد دلاری سئو، بر پایه همین یک هدف ساخته شد.
در این اقتصاد کلیک ارز رایج بود. کلیک به معنای ترافیک، ترافیک به معنای مخاطب و مخاطب به معنای درآمد بود. هر لینک آبی، یک فرصت اقتصادی بود؛ یک شانس برای کشاندن کاربر به دنیای خودتان. اینترنت یک اقیانوس از مقاصد بود و گوگل، بهترین نقشه کش آن.
مطلب مرتبط: آپدیت استراتژی سئو در دنیای هوش مصنوعی
عصر جدید سئو

سپس هوش مصنوعی مولد از راه رسید. گوگل، با معرفی نمای کلی هوش مصنوعی (AI Overviews)در حال تغییر نقش خود از یک کتابدار به یک پیشگو است. این تغییر ظریف اما ویرانگر است.
یک کتابدار به شما کتاب معرفی می کند، اما یک پیشگو خودش تمام کتاب ها را خوانده و پاسخ نهایی را مستقیما به شما می دهد. وقتی شما از پیشگوی جدید گوگل سوالی می پرسید، او دیگر یک لیست از 10 دروازه را به شما نشان نمی دهد. در عوض، او به اتاق پشتی می رود، اطلاعات را از ده ها منبع مختلف استخراج، ترکیب و خلاصه می کند و یک پاسخ کامل و جامع را در بالای صفحه، در یک کادر مشخص، برای شما می نویسد.
این تحول، آن قرارداد نانوشته قدیمی را به طور کامل باطل می کند:
• وظیفه جدید گوگل ارائه پاسخ مستقیم، نه فقط لینک.
• وظیفه جدید کاربر خواندن همان پاسخ اول و در بسیاری از موارد، پایان دادن به سفر جست وجوی خود در همان نقطه. دیگر نیازی به کلیک کردن نیست.
• بحران وجودی کسب و کارها ایجاد شده. محتوای شما ممکن است یکی از منابع اصلی برای شکل گیری پاسخ پیشگو باشد، اما کاربر هرگز به وب سایت شما مراجعه نمی کند. شما به یک «منبع شبح» تبدیل می شوید؛ دانش تان استخراج می شود، اما اعتباری (در قالب کلیک) دریافت نمی کنید. ارز رایج اقتصاد قدیم، در حال ناپدیدشدن است. این، لحظه «ناپدید شدن کلیک» است.
نجات سئو در عصر هوش مصنوعی

پس اگر بازی دیگر بر سر جلب کلیک نیست، بر سر چیست؟ بازی جدید بسیار پیچیده تر و استراتژیک تر است. هدف دیگر اول بودن در یک لیست نیست. هدف، تبدیل شدن به فکت در ذهن خود پیشگو است. شما باید محتوای خود را نه برای چشم انسان بلکه برای مغز هوش مصنوعی بهینه کنید. این، سئوی جدید است.
تغییر اول: از کلمات کلیدی به جهان های مفهومی حرکت کنید.
سئوی قدیم بر روی کلمات کلید» وسواس داشت. شما سعی می کردید یک صفحه را برای یک کلمه خاص، بهینه کنید. این دیگر کافی نیست. هوش مصنوعی به دنبال کلمات نیست؛ او به دنبال مفاهیم است. برای اینکه به یک منبع معتبر برای پیشگو تبدیل شوید، شما باید یک خوشه موضوعی یا یک جهان مفهومی کامل را پوشش دهید.
اگر در کار فروش قهوه هستید، دیگر فقط نباید درباره بهترین دانه های قهوه عربیکا بنویسید. شما باید به منبع نهایی دانش قهوه تبدیل شوید: از تاریخچه روش های دم آوری گرفته تا تاثیر تغییرات اقلیمی بر مزارع قهوه در کلمبیا. شما باید تمام سوالات مرتبطی را که یک انسان ممکن است درباره آن موضوع داشته باشد، پیشبینی و به آنها پاسخ دهید. این کار، به هوش مصنوعی نشان می دهد که شما نه یک پاسخ سطحی، بلکه یک دانشنامه زنده هستید.
تغییر دوم: مهاجرت به هویت درست
در گذشته، اعتبار اغلب با معیارهای فنی مانند تعداد لینک های ورودی سنجیده می شد. امروز، پیشگو به دنبال چیزی عمیق تر است: هویت و تجربه واقعی. مفهوم E-E-A-T گوگل (تجربه، تخصص، اعتبار، اعتماد) به قانون اساسی این دنیای جدید تبدیل شده است.
• تجربه دست اول: آیا نویسنده این مقاله درباره کوهنوردی، واقعا از کوه اورست بالا رفته است؟ آیا نقد و بررسی این محصول، توسط کسی نوشته شده که واقعا از آن برای شش ماه استفاده کرده است؟ محتوایی که ناشی از تجربه واقعی و زیسته شده باشد، دارای سیگنال هایی است که تقلید آن برای هوش مصنوعی دشوار است. شما باید نویسندگان خود را از نام های مستعار به متخصصان واقعی با بیوگرافی های قابل تایید تبدیل کنید.
• هویت برند: آیا شما فقط یک وب سایت دیگر هستید یا یک برند معتبر با یک دیدگاه مشخص؟ پیشگو به تدریج یاد می گیرد که به منابعی که به طور مداوم، محتوای باکیفیت و قابل اعتماد تولید می کنند، وزن بیشتری بدهد. ساختن برند، دیگر یک فعالیت بازاریابی نیست؛ این یک استراتژی سئوی بلندمدت است.
مطلب مرتبط: چگونه هوش مصنوعی دنیای سئو را شکل می دهد؟
تغییر سوم: از متن به داده های ساختاریافته
هوش مصنوعی در خلاصه کردن متن بی نظیر است، اما در درک و ارائه داده های ساختاریافته، هنوز به کمک نیاز دارد و اغلب ترجیح می دهد مستقیما به منبع اشاره کند. این، فرصت طلایی شما برای به دست آوردن آن کلیک های گرانبهای جدید است.
• داده های اصیل: انجام تحقیقات، نظرسنجی ها و مطالعات موردی خودتان، یک خندق دفاعی قدرتمند است. هوش مصنوعی نمی تواند داده ای را که وجود ندارد، خلاصه کند. او مجبور خواهد شد به تحقیق شما به عنوان منبع اصلی استناد کند.
• ابزارها و ماشین حساب ها: خلق یک ابزار رایگان (مثلا یک ماشین حساب برای محاسبه بازگشت سرمایه) یا یک قالب قابل دانلود، ارزشی فراتر از متن ارائه می دهد. اینها مقاصدی هستند که پیشگو نمی تواند آنها را جایگزین کند و بنابراین، به آنها لینک خواهد داد.
• اسکیما (Schema): استفاده از داده های ساختاریافته در کد وب سایت تان، مانند صحبت کردن به زبان مادری خود پیشگو است. شما به او کمک می کنید تا اطلاعات کلیدی (مانند قیمت، امتیاز، تاریخ رویداد) را بدون ابهام درک کند و احتمال اینکه به شما به عنوان یک منبع معتبر ارجاع دهد، افزایش می یابد.
سخن پایانی
بی شک نقش ما در حال تغییر است. ما دیگر بازیگرانی نیستیم که بر روی صحنه نتایج گوگل برای جلب توجه تماشاگران می جنگیم. ما اکنون نمایشنامه نویسانی هستیم که در پشت صحنه کار می کنیم و تلاش می کنیم تا بهترین و معتبرترین دیالوگ ها را برای بازیگر اصلی، یعنی خود هوش مصنوعی، بنویسیم. پیروزی در این بازی جدید، نه با فریادهای بلندتر، بلکه با نجواهای دقیق تر، عمیق تر و معتبرتر به دست می آید. اینترنت کلیک محور نمرده است؛ بلکه در حال تکامل به یک اینترنت مبتنی بر اعتماد است و در این اقتصاد جدید، آنهایی که حقیقت را می سازند، برنده خواهند شد.
منابع: