پنجشنبه, ۹ فروردین(۱) ۱۴۰۳ / Thu, 28 Mar(3) 2024 /
           
فرصت امروز
آزموده

بررسی مدیریت دانش در بخش عمومی

8 سال پیش ( 1394/10/1 )
پدیدآورنده : امیر خسروانی  

در دنیای سریع‌التغییر کنونی به دلیل پدیده جهانی شدن، اقتصاد دانش‌بنیان با فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطاتی درهم آمیخته که این حجم عظیم تغییرات، منجر به ظهور چالش‌ها و فرصت‌های بی‌شمار برای بخش خصوصی و دولتی می‌شود. بسیاری از شرکت‌های بزرگ در بخش خصوصی، به منظور به‌دست آوردن مزیت رقابتی برای بقای خود و کسب شایستگی و صلاحیت در برابر تغییرات آنی محیط کسب‌وکار، به طور فعال در حال اتخاذ تدابیر و به‌کارگیری ابزارها، تکنیک‌ها و اصول جدید مدیریتی هستند. دولت‌ها معمولا دنباله‌رو بخش خصوصی هستند.

تاریخچه علم مدیریت نشان می‌دهد اکثر فلسفه‌ها و اصول مدیریتی برای نخستین بار توسط شرکت‌های بزرگ مورد آزمایش قرار گرفتند و هنگامی‌که موضوع یا حوزه فعالیت آنان به موفقیت منتهی شد و به اصطلاح در آن زمینه پا گرفتند، دستاوردها و نتایج فعالیت آنان توسط سایر بخش‌ها به کار گرفته شد.مثال‌هایی از این سبک‌های مدیریتی عبارتند از: برنامه‌ریزی منابع سازمانی (ERM)، مهندسی مجدد فرآیندهای کسب‌وکار (BPR) و مدیریت کیفیت فراگیر (TQM). اکنون نوبت به مدیریت دانش (KM) رسیده و به طور کلی مدیریت دانش نیز از این قاعده مستثنا نیست.

دهه‌ها کار، تلاش و ممارست در حوزه مدیریت دانش در شرکت‌های خصوصی، مبین این مطلب است که این مقوله آن‌طور که برخی از منتقدان ادعا می‌کنند، تنها یک سرگرمی و جریان زودگذر نیست و از مرحله نمایشی گذر کرده و قرار است که سال‌ها جزو نظام‌های مدیریتی باقی بماند. در نتیجه زمان آن فرا‌رسیده است که مدیریت دانش به بخش عمومی و دولتی نیز تحویل داده شود.

آن‌طور که می‌دانیم، مدیریت دانش برای مدتی طولانی، در هسته فعالیت‌ها و وظایف بخش‌های دولتی قرار داشته، به‌گونه‌ای که بخشی جدایی‌ناپذیر از استراتژی‌ها و برنامه‌های سازمانی بوده و مشاوره و پیاده‌سازی آن در دستور کار سازمان‌های دولتی قرار داشته است. با این حال، شواهد به دست آمده از ادبیات موجود حاکی‌است که بخش دولتی در پشت ویترین این فعالیت‌ها در حال سقوط است.

دولت‌ها در حال حاضر، متوجه اهمیت مدیریت دانش در سیاست‌گذاری و ارائه خدمات به عموم مردم شده‌اند و برخی دپارتمان‌های دولتی تلاشی دوباره را آغاز کرده‌اند تا مفهوم مدیریت دانش را فراتر از دستورالعمل‌ها و برنامه‌های سازمانی بازتعریف کنند. پیاده‌سازی مدیریت دانش معمولا بسیار پیچیده‌تر از آن چیزی است که به نظر می‌رسد.

مزایای برخاسته از یک طرح مدیریت دانش غالبا مشخص و آشکار نیست و مالکان طرح قادر نیستند این منافع را همانند یک جسم فیزیکی مشاهده کنند. به‌علاوه چالش‌های طرح نیز بسیار جدی‌تر از آن است که بدون هماهنگی تمامی ارگان‌های ذینفع، مرتفع شود. بنابراین برنامه‌ها و استراتژی‌های پیاده‌سازی مدیریت دانش باید به دقت بازنگری شود تا در مرحله عمل با مشکل مواجه نشود. موانع و مشکلات عدیده‌ای بر سر راه مدیریت دانش دولتی قرار دارد

ایجاد آگاهی و شناخت نسبت به مدیریت دانش در بخش دولتی

یک جزء مهم از اجرای موفقیت‌آمیز پروژه مدیریت دانش، بالابردن سطح آگاهی در تمامی سطوح سازمان از جمله مدیران و پرسنل خط مقدم است. بنابراین لازم است تمامی اعضای سازمان مفهوم مدیریت دانش را بهتر درک کرده و بیشتر درباره مزایای آن بحث کنند تا محیط سازمان جهت اقدامات مدیریت دانش مساعد شود.

در واقع مفهوم مدیریت دانش چیز جدیدی نیست و بسیاری از سازمان‌ها از قبل نیز به طور پنهان روش‌های مدیریت دانش را به منظور اتخاذ تصمیمات و تولید کالا و خدمات به کار می‌گرفته‌اند، اما این کارکرد آنان آگاهانه، عامدانه، نظام‌مند و ساختاریافته نبوده و به اصطلاح «مدیریت‌دانش آشوب‌ناک» انجام می‌داده‌اند.

مدیریت عامدانه دانش، به کمک روش‌های نظام‌مند و جامع، موجب افزایش آگاهی از مزایای آن برای اشخاص و سازمان‌ها می‌شود. مشکل عمده در مدیریت دانش بخش دولتی، عدم آگاهی و نبود روشی منسجم جهت مدیریت دارایی‌های دانشی سازمان است.این معضل می‌تواند به‌شدت پیاده‌سازی طرح مدیریت دانش را مختل کند و سازمان‌هایی که در جست‌وجوی کارایی بهبودیافته هستند را از دستیابی به هدف خود ناامید سازد. بنابراین بسیار حیاتی است که هر سازمانی که طرح مدیریت دانش را آغاز می‌کند، مفهوم آن را درک کرده باشد.

مقایسه مدیریت دانش در بخش دولتی و خصوصی

ادبیات مدیریت دانش تاکنون بیشتر به مسائل، چالش‌ها و فرصت‌های مدیریت دانش در بخش خصوصی پرداخته و کمتر در مورد بخش دولتی بحث کرده است. برنامه‌ریزان مرتبط با طرح‌های «مدیریت‌دولتی جدید » (NPM) معتقدند که سازمان‌های دولتی ملزم به واردات فرآیندهای مدیریتی از بخش خصوصی بوده و بهتر است تکنیک‌های موفق آنها را شبیه‌سازی کنند. با این حال منتقدان این طرح‌ها بر این باورند که تفاوت‌های میان بخش خصوصی و دولتی آنقدر زیاد است که شیوه‌های کسب‌وکار آنان قادر به کپی‌برداری و منتقل شدن نیست.

به‌عنوان مثال، هنوز هم تفاوت‌های اساسی در سیاست‌ها و عملکردهای مدیریت منابع انسانی، مدیریت مسائل اخلاقی و فرآیندهای تصمیم‌گیری بین دو بخش خصوصی و دولتی وجود دارد. به‌علاوه، در بخش خصوصی بدنه دانشی مشخصی در مورد استراتژی‌های موفق مدیریتی وجود ندراد که توسط سازمان‌های دولتی قابل تقلید باشد. در نتیجه، به استراتژی نیاز است که مشخصا برای بخش دولتی طراحی شده و به منظور پرکردن شکاف و یادگیری متقاطع بین دپارتمان‌ها توسعه‌یافته باشد.

مدیر ارشد پروژه- شرکت مشاوران توسعه آینده

لینک کوتاه صفحه : www.forsatnet.ir/u/us2oipRn
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :
قیمت های روز
پیشنهاد سردبیر
آخرین مطالب
محبوب ترین ها
وبگردی
مشاوره کسب و کاروکیلقطعات لیفتراکدستگاه برش لیزرابزارآزمایشگاه تجهیزات اعلام حریق آریاکخرید فالوورلیفتراکپرس لاین ساخت پرسشنامهرمان پرطرفدارسررسید 1403طراحی سایت فروشگاهشیر برقی گازتیزهوشان پایه ششمخرید نرم افزار حسابداریخرید سی پی کالاف دیوتی موبایلتقویم رومیزیقیمت ورق گالوانیزهخرید قسطیتعمیر کاتالیزورخرید گوشی آیفون 13نهال گردومریم شفیعی مدیرعامل کانون ایران نوین و برگزارکننده نمایشگاه تهرانتخت خواب دو نفرهلایک اینستاگرام ارزانخرید از چینتور استانبولخدمات پرداخت ارزی نوین پرداختآژانس تبلیغاتیچک صیادیتور اماراتدوره مذاکره استاد احمد محمدیخرید فالوور فیکخرید نهال گردوماشین ظرفشویی بوشدوره رایگان Network+سریال جنگل آسفالتکفش مردانهتلویزیون شهریMEXCتبلیغات در گوگللپ تاپ قسطیآی نودانلود رمانآموزش آرایشگریقصه صوتیریل جرثقیلگیفت کارت استیم اوکرایناسکرو کانوایرخرید لایک اینستاگرامپنجره دوجدارهخدمات سئولوازم یدکی تویوتا
تبلیغات
  • واتساپ : 09031706847
  • ایمیل : ghadimi@gmail.com

كلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است و هرگونه بهره ‌برداری غیرتجاری از مطالب و تصاویر با ذكر نام و لینک منبع، آزاد است. © 1393/2014
بازگشت به بالای صفحه