دلنوشته های یک کارآفرین (82) / باور اشتباه کسادی کسب و کار

وضعیت اقتصادی ایران در سال های اخیر این تصور نادرست را به یک باور اشتباه تبدیل کرد که خانواده ها در شب نشینی ها و در پیام های تلگرامی زنانه و مردانه به یکدیگر تلقین کنند که بازار کسب و کار ایران بسیار کساد است و اصلا کاری وجود ندارد تا بچه های ما سرکار بروند.

تو برای موفقیت این باورها نادرست را قبول نکن. این یک باور نادرست است که در ایران کنونی امکان کسب و کار و فعالیت اقتصادی نیست. اول اینکه در هر شرایط سیاسی و اقتصادی و اجتماعی امکان فعالیت اقتصادی وجود دارد اما نوع و شیوه آن شاید تغییر کند. دوم اینکه عوامل بیرونی جزو عوامل مؤثر در موفقیت یک فرد به شمار نمی روند. یعنی در همین وضعیت نامناسب اقتصادی دهها و صدها نفر توانستند با راه اندازی کسب و کارهای خودشان به سرمایه کلان دست یابند. اگر امکان فعالیت اقتصادی و کسب درآمد وجود ندارد پس چرا برخی از افراد و شرکت های در ادوار مختلف در همین ایران به سرمایه های کلان دست یافتند.

حرف های کوچه و بازار و درون خانه ها برای فعالیت اقتصادی تو سندیت ندارد. پس به فرض اینکه پدر و یا مادر و یا پسر خاله و دختر دایی تو بر اساس باور اشتباه به تو می گویند در این بازار کساد نمی توان کار کرد حرف شان را چشم و گوش بسته باور نکن. کمی دقت کن. کمی تحقیق کن و خودت به کوچه و بازار برو و مردم و کسب و کارها را ببین. آیا واقعا طی این سال ها که وضعیت اقتصادی ایران چندان رو به راه نبود شرکت های موفقی روی کار نیامدند و نتوانستند صاحب میلیاردها سرمایه شوند؟ اگر دیگران توانستند، پس تو هم می توانی با انگیزه قوی و باور درونی درست و با هدف گذاری و برنامه ریزی روی استعدادهایت و شناسایی بازار به قله موفقیت برسی.

برای اینکه کمی دیدگاه تو نسبت به کسب و کارها در بازار غیر فعال اقتصاد ایران تغییر کند از کسب و کارهای اینترنتی مثال می زنم:

دیجی كالا به عنوان بزرگ ترین فروشگاه آنلاین ایران که قصد دارد با آمازون در خاورمیانه رقابت کند، درحالی که نسبت به اسنپ کاربر و هزینه انسانی بیشتری دارد، حدود 80درصد خرده فروشی آنلاین کشور را در دست دارد و با حدود 2هزار میلیارد تومان فروش سالانه معادل 120میلیارد تومان سود خالص کسب می کند و ارزش تقریبی 1100میلیارد تومانی دارد درحالی که بامیلو به عنوان رقیب دیجی کالا حدود 200میلیارد تومان ارزش گذاری شده است.

کافه بازار با ارزشی معادل 450 میلیارد تومان هنوز تا هزار میلیاردی شدن راه درازی دارد، هرچند با جهش های بلند در حال بالا بردن سهم خود از بازار است. پیش بینی می شود ارزش پولی کل بازار اپلیکیشن های تلفن همراه که در سال 96 بر بستر مارکت کافه بازار مبادله خواهد شد به حدود 200میلیارد تومان برسد که نسبت به 160 میلیارد سال 95 حدود 30درصد رشد داشته است. حداقل 30درصد از این رقم معادل 60میلیارد سود کافه بازار است که پس از کسر مالیات 50میلیارد تومان سود خالص حاصل می شود و بر این اساس حداقل ارزش کافه بازار حدود 450میلیارد تومان خواهد بود.

تپسی با ارزش 400میلیارد تومانی خود هنوز تا رسیدن به رقیب اصلی اش اسنپ راه درازی دارد، اما پس از قیمت گذاری 320میلیارد تومانی و فروش 25درصد سهام به بانک ملی به قیمت 80میلیارد تومان رشد سریعی داشته و حدود 400میلیارد تومان ارزش فعلی این استارت آپ است و کارپینو با ارزش حدود ۱۰۰میلیاردی پشت سرش حرکت می کند.

آپارات که مدل درامدی ناپایدارتری نسبت به سایر استارت آپ ها دارد، با ارزش حدود 00 میلیارد تومان امید کمتری تا هزار میلیاردی شدن دارد. سامانه آگهی آنلاین و اپلیکیشن دیوار روزی 50میلیون تومان و ماهی 1.5 میلیارد و سالانه 18میلیارد تومان درآمد و ماهانه 250میلیون و سالانه حدود 3میلیارد تومان هزینه دارد. بر این اساس با کسب سود حدود 15میلیارد تومانی، ارزش دیوار حدود 150میلیارد تومان است.

آژانس مسافرتی آنلاین علی بابا که در حال حاضر ماهانه بیش از 140هزار بلیت با نرخ میانگین 170هزار تومان به فروش می رساند در هر ماه حداقل 5 تا 9درصد از فروش 24میلیارد تومانی خود و معادل 1.8میلیارد تومان در ماه کارمزد دریافت می کند که اگر سایر درآمدهای رزرو بلیت قطار و اتوبوس و درآمدهای جاباما را هم اضافه کنیم در ماه حدود 2میلیارد تومان و سالانه حدود 18میلیارد تومان درآمد خالص دارد که پس از کسر هزینه های 6میلیارد تومانی در هر سال حدود 12میلیارد تومان سود خالص دارد و بر این اساس ارزش علی بابا حداقل 120میلیارد تومان تخمین زده می شود.

پس تو هم می توانی در همین وضعیت اقتصادی و رکود بازار با ایده ها خلاقانه و تمرکز روی استعداد و با پشتکار و مقاومت و هدف گذاری درست کسب وکار میلیاردی خود را شروع کنی.