اگر گزارشهای تهیه شده توسط مراجع ذیربط از جمله سازمان بازرسی و مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی و سایر مراجع را به دقت نگاه کنیم، میبینیم که مناطق آزاد در عمل نتوانستند در بحث صادرات و تولید ثروت به آنچه در اهداف تاسیس این مناطق بود، دست پیدا کنند و تجربه عملیاتی مناطق آزاد از جمله منطقه آزاد قشم نشان میدهد، نقشآفرینی در صادرات کشور نداشتهاند و اگر هم داشتهاند محسوس نبوده است.
فلسفه مناطق آزاد و تاسیس آنها در کشورهای مختلف که تحت عنوان free zone مطرح شدهاند جذب سرمایه، پردازش کالا، صادرات مجدد کالا به کشورهای خارجی و داخل کشور و ارزآوری برای کشورهاست. اگر بیاییم این امر را در عمل مورد بررسی منصفانه قرار دهیم، خواهیم دید حجم واردات کالاهای تولیدی کشورهای دیگر به مناطق آزاد ما بیش از صادرات است و سوال اصلی اینجاست که مقصد اصلی کجاست؟ مگر مناطق آزاد چقدر جمعیت دارند که این حجم کالا را مصرف کنند! بله مقصد اصلی کالاهای خارجی بازار داخل است، ما بهجای واردات مواد اولیه و تولید کالا و در نهایت صادرات به مرزهای خارجی و رقابت با بازارهای جهانی و کسب درآمد ارزی عملا کالای ساخته شده را به مناطق آزاد وارد میکنیم و این رویه خلاف برنامههای اول و برنامه توسعه و سند چشمانداز اقتصادی و مغایر با فلسفه تاسیس مناطق آزاد است.
ساخت و ساز به جای تولید مولد
امروزه سرمایههای کشور بهجای اینکه در حوزه تولید و مناطق آزاد باشد به ساخت مجتمعهای تجاری در این مناطق و واردات اختصاص یافته است. در شهر درگهان با 7800 نفر جمعیت 12هزار واحد تجاری ایجاد شده و کماکان ساخت این واحدها عمدتا با پر کردن دریا استمرار دارد. شهر قشم هم همین وضعیت را دارد و اکثر واحدهای ایجاد شده خالی است. پس علاوه بر رفتن سرمایه از تولید، امور دیگر مانند محیطزیست را هم تخریب کردهایم. ماده یک قانون چگونگی اداره مناطق آزاد از تولید مولد و رقابت با بازارهای جهانی سخن میگوید، حالا پس از حدود ربع قرن از تاسیس مناطق آزاد، ما چقدر به این هدف نایل شده و توانستهایم تولید مولد در مناطق آزاد داشته باشیم که با بازارهای جهانی رقابت کنیم؟!
بهنظر میرسد گزارشهای مراجع نظارتی، عدم دستیابی مناطق آزاد به اهداف فوقالذکر را نشان میدهد، لذا باید رویکردهای فعلی را با ساز و کارهای صحیح و اصولی تغییر دهیم و رویکردهای وارداتمدار آزاد به رویکردهای صادراتمدار تغییر یابد تا بتوانیم به اهداف اصلی نایل شویم. به نظر من دولت تدبیر و امید با توجه به تیم اقتصادی قویای که دارد، میتواند بر این امر فائق آید. قانون با شفافیت میگوید، مناطق آزاد تجاری- صنعتی ایران، یعنی منطقهای که در آن تجارت با محوریت صنعت رشد کرده و در نهایت تولیدات صنایع مستقر در مناطق آزاد باید مورد تجارت قرار گیرد نه اینکه با تولیدات صنایع کشورهای دیگر تجارت کنیم. روبهرو شدن چرخه صنایع داخلی با رکود و بیکاری کارگران تولیدی نتیجه این اشتباه است.
برخی مقررات مناطق آزاد هم که ساز و کارهای بوروکراسی داخل کشور را حذف کرده، بدین منظور بوده و نه با این هدف که مناطق آزاد کشور بارانداز کالاهای خارجی برای ورود به داخل کشور باشند، چرا که اگر آزادسازی ورود کالاهای خارجی به داخل کشور هدف بود، نیازی به تاسیس مناطق آزاد نبود و این امر با تغییرات در قوانین گمرکی و رفع موانع گمرکی محقق میشد. پس محرز است که هدف از تاسیس مناطق آزاد در کشورمان تسهیل تولیدات صنایع مناطق آزاد و صادرات تولیدات ساخت مناطق آزاد و تجارت با این تولیدات و صادرات مواد تبدیلی به خارج از کشور و ارزآوری بوده است، امری که با تدبیر و نظارت و حمایت از سرمایهگذاران داخلی و خارجی و با کمی ایجاد جذابیت برای سرمایهگذاران دور از دسترس نیست.
* حقوقدان و رییس شورای شهرستان قشم