هوش کسب‌ و‌ کار به‌عنوان یک ابزار مدیریت دانش در ارائه خدمات مالی

هوش کسب‌و‌کار(BI)  مجموعه‌ای از نظریات، روش‌ها، فرایندها، معماری‌ها و فناوری‌هایی است که برای تبدیل داده خام به اطلاعات مفید و معنادار استفاده می‌شود. از هوش کسب‌و‌کار می‌توان به‌عنوان ابزار مدیریت دانش بهره برد.

از هوش کسب‌و‌کار می‌توان به‌عنوان یک ابزار مدیریت دانش در ارائه خدمات مالی استفاده کرد. در واقع می‌توان گفت هوش کسب‌و‌کار نقش حامی مدیریت دانش در حفظ و گسترش کارکردهای نهادهای مالی را دارد.
در بازار رقابتی امروز، بخش‌های مالی باید استراتژی‌هایی برای بقای خود داشته باشند.

در واقع بخش مالی دربرگیرنده اطلاعات زیادی است که هر روز نیاز به پردازش و ذخیره‌شدن در یک سیستم پیچیده را دارند. تحلیل دقیق و کافی این داده‌ها بسیار مهم است و نقش بسزایی در موفقیت یک صنعت مالی دارد.
استراتژی هوش کسب‌و‌کار به نهادهای گوناگون کمک می‌کند که از اطلاعات موجود حداکثر استفاده را ببرند و تصمیم‌های فنی، استراتژیک و عملیاتی را به بهترین شکل ممکن بگیرند.
ارزش‌های استفاده از هوش کسب‌و‌کار به‌عنوان ابزار مدیریت دانش در ارائه خدمات مالی به اثبات رسیده است. مطالعات شرکت گارتنر نشان می‌دهد که بیش از 95درصد از شرکت‌کنندگان در این پژوهش هوش کسب‌و‌کار را به‌عنوان نخستین گام استراتژیک از سوی مدیران ارشد قبول دارند.

شرکت‌کنندگان در این مطالعه از میان فعالان حوزه بانک، بیمه و کسب‌و‌کارهای غیرمالی انتخاب شده بودند. یافته‌های شرکت گارتنر، همچنین نشان می‌دهد که بیش از 90درصد مطالعه شوندگان پذیرفتند سرمایه‌گذاری روی هوش کسب‌و‌کاری ارزش صبر کردن را داشته است.
راهکار هوش کسب‌و‌کار یک مزیت رقابتی برای مشاوران مالی محسوب می‌شود. البته این امر در صورتی امکان‌پذیر است که آنها بتوانند از ابزار و تکنولوژی‌های هوش کسب‌و‌کار از جمله انبار داده، داده‌کاوی، پردازش تحلیلی برخط و استخراج، انتقال و بارگذاری داده‌ها بهره ببرند.

مشاوران مالی می‌توانند از راهکار هوش کسب‌و‌کار برای تحلیل داده‌های سازمانی مثل ساختارها و فرایندهای کسب‌و‌کاری یک موسسه مالی استفاده کنند. تحلیل داده‌های سازمانی به آن موسسه مالی در بهتر شدن روند و بازده کار کمک می‌کند.

این امر نه‌تنها استراتژی‌های فروش و بازاریابی را تقویت می‌کند، بلکه به گسترش برنامه‌های خدمات مشتریان می‌انجامد. فایده دیگر این کار این است که خطرها  و ریسک‌های موجود با گسترش فعالیت‌ها در زمینه مدیریت ریسک کم می‌شود. در کل اعتمادکردن به این مزیت رقابتی به مشاوران این قدرت را می‌دهد که در بازار مدام در حال تغییر ثابت‌قدم باقی بمانند.