15 راه برای عالی بودن در کنترل افراد

مدیری خوب بودن کار ساده ای به نظر می رسد زیرا هیچ تکنیک فوق سری در آن وجود ندارد. این امر در حالی است که رهبری بزرگ عمدتاً از چیزهای ساده تشکیل شده است، بسیاری از رهبران به دلایلی اجرای آنها را فراموش می کنند.

البته، نکات رهبری زیر بسیار جزئی است. تئوری به تنهایی در اینجا کافی نیست. درست مانند هر چیز دیگری در زندگی، تمرین فعال در اینجا موردنیاز است. در این راستا به 15 راهی خواهیم پرداخت که باعث می شود تا درست به مانند یک رهبر خبره، بتوانید کنترل افراد را در دست بگیرید.

1- انسان دوست باشید

نباید فراموش کنید که شما انسان هایی را مدیریت می کنید که هر کدام داستان ها و درگیری های خود را دارند. برای بسیاری از مدیران و رهبران افراد صرفا ساعات کاری ‎ای هستند که نیاز به مدیریت و بهینه سازی دارند. گروه کارمندان شما همیشه می دانند و احساس می کنند که برای شما چه کسانی هستند، خواه افراد، دوستان یا ساعات کار شما باشند و فراموش نکنید هنگام مشکلات یک ساعت کار هرگز به شما کمک نمی کند.

مطلب مرتبط: چگونه سطح تعامل با کارمندان در شرکت را افزایش دهیم؟

2-مدیریت کردن را یاد بگیرید

مدیریت و رهبری مردم چیزی نیست که به طور طبیعی برای بسیاری از ما پیش بیاید و من هیچ «دوره رهبری» را پیدا نکرده ام که واقعاً ارزشمند باشد. البته خوشبختانه چیز بسیار بهتری در اختیار داریم؛ کتاب.

به عنوان یک رهبر و مدیر، باید از منافع شرکت خود دفاع کنید و اگر تئوری مذاکرات را بدانید و روح و روان شخصی که با او صحبت می کنید را درک کنید، در این مورد خیلی بهتر خواهید کرد. بنابراین، یک رهبر باید کتاب بخواند. رهبران نه تنها باید در مورد مدیریت مطالعه کنند، بلکه باید در مورد روانشناسی، ساختار تفکر، استخدام افراد، مذاکرات، بازاریابی، مدیریت پروژه و اقتصاد نیز مطالعه داشته باشند.

3-درک کنید که چه چیزی را مدیریت می کنید

اقتدار تنها با تخصص به دست می آید. شما باید چیزهایی را که مدیریت می کنید درک کنید و این برای رهبران در هر سطحی که باشند صدق می کند.

به عنوان مثال، برای رهبری یک تیم توسعه، باید کمی در مورد ابزارها، آرایه ها، توابع و پیچیدگی الگوریتمی بدانید. در حالت ایده آل حداقل در گذشته، شما باید خودتان یک توسعه دهنده بوده باشید. جای تعجبی نیست که سرگئی برین و مارک زاکربرگ به همان اندازه که در اداره شرکت های فناوری اطلاعات موفق بودند، در سایر امور نیز درخشان ظاهر شدند. آنها می توانستند با مردم به زبان خودشان ارتباط برقرار کنند و صحبت نمایند.

ممکن است تمام ظرافت های زبان برنامه نویسی را ندانید، به خصوص اگر تیم بزرگی دارید که از زبان های زیادی استفاده می کنند، اما باید بتوانید کد آنها را بخوانید و از وجود فریمورک های اصلی مطلع شوید.

بدون درک آنچه مدیریت می کنید، نمی توانید زمان بندی، ریسک ها یا هزینه ها را به درستی ارزیابی کنید و برنامه ریزی داشته باشید.

4-اشتباهات خود و دیگران را بپذیرید

با تلاش برای قسر در رفتن، کسی را فریب نخواهید داد و حتی بیشتر از آن، بلافاصله اقتدار خود را در تیم از دست خواهید داد. حتی اگر در ابتدا قابل توجه نباشد. تشخیص عمومی عیوب شما اثری واقعا جادویی دارد. تیم به درک روشنی دست خواهد یافت که اشتباه کردن ترسناک نیست و اشتباهات کاملاً طبیعی هستند. هنگامی که آنها فهمیدند که اشتباه کردن به معنای تمسخر نیست، در کار خود شجاع تر می شوند، مسئولیت می پذیرند و بیشتر اوقات ریسک می کنند - همه اینها در درازمدت، مزیت های رقابتی قوی را به شما و شرکت شما می دهد.

اگر افراد همیشه با ترس از اشتباه کار کنند، بسیار محافظه کار خواهند بود، از تلاش برای نوآوری در رویکرد خود دست برمی دارند و دانش تازه و ارزشمندی به دست نمی آورند.

5-فرصت جبران اشتباه را به افراد بدهید

نیازی نیست نشان دهید که چقدر «نابغه و زرنگ» هستید به قیمت اینکه یکی از کارمندان را در معرض دید بد قرار دهید. در عوض، بهتر است مستقیماً برای آن شخص نامه بنویسید و به او بگویید کجا اشتباه کرده است. راه حل را مورد بحث قرار دهید و اجازه دهید آنها از طرف خودشان آن را اصلاح کنند. نیازی به قرار دادن مردم در یک موقعیت ناخوشایند نیست. به آنها اجازه دهید تا خود اشتباه خود را جبران کنند. این کار آنها را در درازمدت بسیار بهتر می کند.

مطلب مرتبط: نحوه مدیریت از راه دور کارمندان

6-از کارمندان خود محافظت کنید

شما باید سپری باشید که همه فشارها را می پذیرد. هیچ کس در جهان نباید این حق را داشته باشد که روی تیم شما بر روی شما تأثیر بگذارد. اگر کسی می خواهد از کارمندان شما انتقاد کند، اجازه دهید این کار را با شما انجام دهد و شما متوجه خواهید شد که در شرکت خود چه کاری انجام دهید.

7-صادق باشید و در مورد آینده صحبت کنید

هر چیز را آنطور که هست بگویید. اگر پروژه دریافت بودجه متوقف شده است و به زودی از بین می رود، صادقانه در مورد آن به آنها بگویید. اگر قصد دارید چیزی را تغییر دهید، از قبل در مورد آن نیز بگویید و مردم را مقدم بر واقعیت قرار ندهید.

اگر شرکت برنامه هایی برای کاهش کارکنان دارد، در مورد آن سکوت نکنید. بهتر است بعداً بگوییم که برنامه ها محقق نشدند تا اینکه کارکنان را پشت واقعیت قرار دهیم. اگر شرکت قصد دارد دستمزد همه را افزایش دهد، به آنها هم بگویید. اعتماد ایجاد می کند. ناگفته نماند فرهنگ در تیم هایی با رهبری شفاف همیشه بهتر است.

8-در تیم همه باید حق منصفانه ای داشته باشند

گاهی اوقات نمی توانید حقوق یک کارمند را به بالاترین میزان در بازار تبدیل کنید. همیشه شرکتی وجود خواهد داشت که پول بیشتری می دهد و شخصی که بیشتر درآمد دارد. اما مردم باید ببینند که برای شرکت شما حقوق آنها منصفانه است، بنابراین آنها احساس می کنند که ارزش کافی برای شما و شرکت شما دارند.

برای اینکه بفهمم حقوق منصفانه است یا نه، از این تکنیک استفاده می کنم: تصور کنید روزی همه حقوق در شرکت عمومی شود. آیا من در مقابل کسی از تیمم شرمنده خواهم شد؟ اگر چنین است، حقوق آنها به اندازه کافی بالا نیست و باید اصلاح شود.

این راه را برای دستمزدی که خیلی زیاد است نیز خوب است. اگر کسی خیلی بیشتر از آن چیزی که افراد درون تیم فکر می کنند درآمد کسب کند، آیا واقعا ایده خوبی است؟ 

9-تمام تقصیرها را بپذیرید

به عنوان یک رهبر، شما مسئول هر اتفاقی هستید. هنگامی که اشتباهی رخ می دهد، شما باید تمام تقصیرها را بپذیرید و تنها پس از آن می توانید تصمیم بگیرید که در داخل تیم چه کاری باید انجام دهید. برای افراد بیرون از سازمان، مهم نیست که واقعاً چه کسی مسئول بوده است، اما افراد درون سازمانی باید احساس کنند که از آنها محافظت می شود و از آنها مراقبت می شود. حتی اگر بعداً کارمندی را که مرتکب اشتباه شده اخراج کنید، تیم باید احساس کند که شما این کار را نه به دلیل فشار خارجی، بلکه به دلیل منطق داخلی و پس از بررسی منصفانه انجام داده اید.

مطلب مرتبط: راهکارهایی برای مدیریت کارمندان غیر متعهد و ناسازگار

10-به کارمندان خود اعتماد کنید

کارمندان شما متخصصانی با دستمزد بالا هستند که شما آنها را به دلیل دانش و مهارت های شان استخدام کرده اید - پس به آنها اعتماد کنید. نیازی به بررسی مجدد کار آنها و مدیریت وسواسانه نیست که انجام می دهند. در کنار آن، نیازی به ترتیب جلساتی که هیچ تصمیمی نمی گیرند، نیست. جلسات وضعیت روزانه به مدت 1.5 ساعت نشانه واضحی از سطح پایین اعتماد است. یک تماس ۱۰ دقیقه ای زوم یا مکالمه جیرا کافی است.

11- تیم باید بتواند بدون شما کار کند

اینکه خود را غیرقابل جایگزین بسازید احساس خوبی دارد، اما به نتایج عالی منجر نمی شود. اگر اتفاقی برای شما بیفتد، همه چیز به هم می ریزد. فرآیندها باید به گونه ای ساخته شوند که تیم بتواند بدون شما کار کند و کاملاً خوب باشد. اگر در طول دو هفته تعطیلات مزاحمتی برای شما ایجاد  نشود، به این مسئله مهم دست یافته اید. این به هیچ وجه شما را به یک فرد بی مصرف تبدیل نمی کند. دقیقا برعکس این نشان می دهد که شما موفق شده اید فرآیندها را به گونه ای بسازید که هیچ نقطه شکستی نداشته باشند.

12-تیم نباید افراد غیر قابل تعویض داشته باشد

این فقط مربوط به شما نیست، به همه مربوط می شود. مطمئناً، شاید کسی در برخی کارها بهتر باشد، بنابراین این وسوسه وجود دارد که این وظایف را به او بسپارید. اما این مسیر خطرناکی است. هر اتفاقی ممکن است برای مردم بیفتد. به عنوان مثال، یک بار مدیر سیستم اصلی من با یک ماشین برخورد کرد. ما دستورالعمل ها و دسترسی ها را داشتیم، اما ناگهان فردی که بتواند کار را به درستی انجام دهد، نداشتیم. باهوش ترین بچه های ما نیم سال طول کشید تا بفهمند چه کاری باید انجام شود و چگونه باید انجام شود.

به همین ترتیب، فردی را پیدا کنید که بتواند وظیفه شما را نیز انجام دهد: بخشی از وظایف خود را به او بسپارید و به آنها آموزش دهید. جایگزین شما باید همیشه آماده باشد. بارها مرا نجات داده است.

13-به مرزها احترام بگذارید

ادعای زمان شخصی و فضای شخصی کارمندان خود نکنید. فعالانه برای هیچ تیم سازی کمپین نکنید. مردم به هر حال می خواهند خارج از محل کار معاشرت کنند و این کار را بدون «امروز برویم» شما انجام خواهند داد. تعطیلات یک زمان مقدس است. اگر کسی نیاز دارد که به طور منظم با شخصی در تعطیلات تماس بگیرد - شما کار اشتباهی انجام داده اید.

14-بازخورد جمع آوری کنید

به طور دوره ای از تیم بپرسید که چه چیزی را دوست دارند یا دوست ندارند و چه چیزی را می خواهند تغییر دهند. شما می توانید آن را یک به یک انجام دهید، می توانید آن را به صورت جمعی انجام دهید یا می توانید آن را به صورت ناشناس انجام دهید. ترجیحاً، همه موارد بالا: شاید برخی از افراد در تیم شما خجالتی یا محتاط باشند، اما همچنان می خواهند صدای شان شنیده شود.

15.حتی پس از خروج کارمند در تماس باشید

می توانید یک شرکت جدید راه اندازی کنید یا شاید یک مکان جدید باز شود. اگر آنها دیگر در شرکت شما نیستند، این دلیلی برای توقف ارتباط نیست، حتی گاهی اوقات برعکس. سعی کنید در تماس باشید، ممکن است در آینده یک بار دیگر به تعدادی از آنها نیاز پیدا کنید.

به طور دوره ای در مورد امور آنها پرس و جو کنید و بپرسید که آیا مایل به بازگشت هستند یا خیر. ممکن است شخصی از کارفرمای جدید خود ناامید شود و از اینکه از شما بخواهد سعی کنید به عقب برگردید، خجالت می کشد.

مطلب مرتبط: چگونه تعامل با کارمندان مان را بهینه سازی کنیم؟

در آخر فراموش نکنید که برای بهتر شدن خود، همواره می توانید روش های دیگر را نیز مورد توجه قرار دهید. به همین خاطر ابدا نباید خود را به این موارد محدود بدانید.