سئو در دنیای پساگوگل

برای بیش از دو دهه یک قانون نانوشته بر اینترنت حکمرانی می کرد: تمام مسیرها به گوگل ختم می شود. جعبه ساده جست وجوی گوگل به دروازه اصلی ورود به اقیانوس بی کران اطلاعات تبدیل شده بود. استراتژی کسب و کارها ساده بود: هر طور شده، در این دروازه اصلی جایگاه بهتری را به دست آور. این مسابقه بی پایان برای رتبه اول، صنعتی به نام سئو را به وجود آورد و سرنوشت میلیون ها کسب و کار را رقم زد.

اما این دوران با سرعتی که کمتر کسی پیش بینی می کرد، در حال به پایان رسیدن است. گوگل دیگر یک دروازه نیست؛ این پلتفرم در حال تبدیل شدن به خود مقصد است. ظهور هوش مصنوعی و تجربیات جدید جست وجو در حال فروپاشی بنیادین ترین رفتارهای ما در اینترنت است. کاربران دیگر لزوما نیازی به کلیک کردن بر روی لینک ها ندارند، زیرا خود گوگل پاسخ ها را به صورت خلاصه و آماده به آنها تحویل می دهد. این یک تغییر فنی جزئی نیست؛ این یک زلزله استراتژیک است. سوالی که امروز هر مدیرعاملی باید از خود بپرسد دیگر این نیست که چگونه در گوگل رتبه اول را کسب کنیم؟ سوال جدید و به مراتب مهمتر این است: «وقتی دیگر کلیکی در کار نیست، چگونه پیروز شویم؟». خب اجازه دهید کمی دقیق تر ماجرا را بررسی کنیم. 

عبور از نرخ کلیک

قدیمی ترین و ملموس ترین معیار موفقیت در سئو نرخ کلیک (Click-Through Rate) بود، اما در دنیایی که موتورهای جست وجو پاسخ ها را مستقیما در صفحه نتایج نمایش می دهند، پدیده ای به نام تجربه مولد جست وجو ظهور کرده و این معیار در حال رنگ باختن است. بسیاری از جست وجوها، به جست وجوهای بدون کلیک تبدیل خواهند شد.

مطلب مرتبط: تغییرات دنیای سئو در سالی که گذشت

آیا این به معنای پایان کار است؟ خیر. این به معنای تغییر زمین بازی است. هدف جدید دیگر به دست آوردن کلیک نیست؛ هدف تبدیل شدن به منبعی است که هوش مصنوعی برای ساختن پاسخ هایش به آن استناد می کند. وقتی هوش مصنوعی گوگل به یک سوال پاسخ می دهد و در گوشه ای از کادر می نویسد «براساس اطلاعات وب سایت  X، آن لحظه، همان پیروزی جدید است.

در این مدل کسب  وکار شما از یک مقصد به یک منبع معتبر تبدیل می شود. موفقیت نه با ترافیک ورودی به سایت، که با دفعات نمایش برند (Brand Impressions) و میزان اشاره به نام تجاری شما به عنوان یک مرجع معتبر، سنجیده می شود. 

خداحافظی با قیف فروش

مدل سنتی بازاریاب ها قیف فروش بود؛ یک مسیر خطی و قابل پیش بینی که در آن مشتری از مرحله آگاهی به علاقه، سپس به تصمیم گیری و در نهایت به خرید می رسید. این مدل، رسما مرده است. سفر مشتری مدرن یک مسیر صاف و سرراست نیست؛ یک هزارتوی پیچیده و غیرخطی است. یک کاربر ممکن است ابتدا با دیدن یک ویدئو در تیک تاک با یک محصول آشنا شود، سپس برای دیدن نظرات کاربران واقعی به سراغ یک انجمن گفت وگو مانند ردیت (Reddit) برود، بعدا یک بررسی عمیق در یوتیوب ببیند و در نهایت، از خلاصه پاسخ هوش مصنوعی گوگل برای مقایسه نهایی استفاده کند.

در هیچ کدام از این مراحل، او لزوما وارد وب سایت اصلی برند نشده است. وظیفه برند در این دنیای جدید، تلاش برای کشاندن مشتری به قیف فروش خود نیست. وظیفه جدید، حضور هوشمندانه، مفید و یکپارچه در تمام این «میکرو لحظات» است که سفر مشتری را تشکیل می دهند. این یعنی داشتن یک استراتژی محتوای بومی برای هر پلتفرم. 

مطلب مرتبط: تازه های دنیای سئو؛ چه چیزی در انتظارمان است؟

پلتفرم های موازی گوگل

ما عادت کرده ایم که اینترنت را مترادف با گوگل بدانیم، اما به تدریج پلتفرم های موازی و خودکفایی در حال شکل گیری هستند که قوانین جست وجوی خاص خود را دارند.

برای نسل جوان تیک تاک در بسیاری از موارد جایگزین گوگل شده است. آنها برای پیدا کردن یک رستوران خوب یا یاد گرفتن یک مهارت جدید، مستقیما در تیک تاک جست وجو می کنند. برای دریافت نظرات بی پرده و واقعی، به ردیت پناه می برند و برای محتوای آموزشی عمیق، یوتیوب اولین انتخاب آنهاست. نادیده گرفتن این پلتفرم ها به معنای نادیده گرفتن بخش عظیمی از بازار است. استراتژی محتوای آینده، نمی تواند فقط بر روی سئوی گوگل متمرکز باشد. این استراتژی باید شامل یک تیم مدیریت جامعه برای ردیت، یک استودیوی تولید محتوای ویدئویی برای یوتیوب و تیک تاک و یک حضور معتبر در تمام انجمن های تخصصی مرتبط با صنعت شما باشد. این دیگر یک گزینه نیست؛ یک ضرورت برای بقاست.

مزیت انسان بودن در عصر ربات ها

با ظهور هوش مصنوعی اینترنت در حال غرق شدن در دریایی از محتوای متوسط، تکراری و بی روح است که توسط ربات ها تولید شده است. در چنین فضایی، چگونه می توان متمایز شد؟ پاسخ، به طرز شگفت انگیزی ساده است: با انسان بودن.

در آینده تجربه دست اول، تخصص واقعی و دیدگاه منحصر به فرد به ارزشمندترین دارایی های محتوایی شما تبدیل خواهند شد. الگوریتم E-E-A-T گوگل (تجربه، تخصص، اعتبار، اعتماد) دقیقا برای همین منظور طراحی شده است. گوگل به دنبال پاداش دادن به محتوایی است که توسط یک متخصص واقعی با تجربه عملی نوشته شده باشد.

این یعنی به جای انتشار مقالات عمومی و بی هویت، باید بر روی داستان های واقعی، مطالعات موردی، تحلیل های عمیق و محتواهایی که دیدگاه شخصی و حتی بحث برانگیز نویسنده در آن مشهود است، سرمایه گذاری کنید. پروفایل نویسندگان شما به اندازه خود محتوا اهمیت پیدا می کند. وب سایتی که توسط یک تیم از متخصصان شناخته شده با چهره و نام واقعی اداره می شود، همیشه بر یک وب سایت بی نام و نشان که محتوای ژنریک تولید می کند، برتری خواهد داشت.

مطلب مرتبط: آشنایی با تکنیک های از رده خارج سئو

سخن پایانی

ترسیم این آینده، ممکن است برای بسیاری دلهره آور باشد. قوانینی که سال ها برای شان تلاش کرده بودیم، در حال بی اعتبار شدن هستند اما در دل هر تحول بزرگی، یک فرصت بزرگ تر نیز نهفته است.

بازی جدید سئو، دیگر یک بازی تاکتیکی برای فریب الگوریتم ها نیست. بازی جدید، خود «برندسازی» است. این یک بازگشت به اصول بنیادین است: ساختن یک برند معتبر، ارائه ارزش واقعی به مخاطب در هر کجا که هست و ایجاد یک رابطه مبتنی بر اعتماد، نه فقط تراکنش. این راه سخت تر و زمانبرتر است، اما نتیجه آن یک جایگاه بسیار پایدارتر و قدرتمندتر خواهد بود.

نقشه قدیمی جهان دیجیتال در حال سوختن است. کسب و کارها دو راه پیش رو دارند: یا می توانند با حسرت به آن نقشه سوخته نگاه کنند و از صحنه محو شوند یا می توانند شجاعت به خرج داده و شروع به ترسیم یک نقشه کاملا جدید کنند. سوال این نیست که آیا برای این دنیای جدید آماده هستید یا نه. سوال این است که آیا می خواهید یکی از معماران آن باشید؟

منابع:

https://searchengineland.com

https://www.linkedin.com