چرا برندهای بزرگ را در بازی محتوا پیشتاز هستند؟

گاهی وقت ها، دیدن نام برندهای معروف در رسانه ها، شبکه های اجتماعی یا حتی میان مکالمات دوستانه، این حس را ایجاد می کند که این شرکت ها «همیشه» دیده می شوند. انگار هر جا که چشم می گردانیم، ردی از آنها هست. اما این حضور پررنگ تصادفی نیست. بخش بزرگی از این موفقیت، به خاطر بازی حساب شده ای است که در زمین بازاریابی محتوا انجام می دهند. برندهای بزرگ، فقط تولید نمی کنند. آنها قصه می گویند، آموزش می دهند، الهام می بخشند و مهمتر از همه، در ذهن مخاطب جا باز می کنند، اما واقعا چه چیزی باعث می شود این برندها در بازی محتوا همیشه چند قدم جلوتر باشند؟

در این مقاله می خواهیم ببینیم پشت صحنه محتوای برندهای بزرگ چه می گذرد. از استراتژی های دقیق گرفته تا فلسفه هایی که این برندها را به تولیدکنندگانی با نفوذ تبدیل کرده، تا ببینیم آنها چگونه از محتوا، یک دارایی بلندمدت ساخته اند.

تمرکز بر روی هدف به جای محتوا

یکی از بزرگ ترین تفاوت های برندهای بزرگ با دیگران این است که آنها محتوا را به چشم ابزار نمی بینند، بلکه آن را تجلی هدف شان می دانند. مثلا وقتی یک برند بزرگ درباره محیط زیست محتوا تولید می کند، فقط دنبال کلیک یا لایک نیست. می خواهد نشان دهد که مسئولیت پذیر است یا وقتی در زمینه سبک زندگی سالم مطلب می نویسد، قصد دارد مخاطب را با نگرش برندش به زندگی آشنا کند، نه فقط یک محصول خاص را تبلیغ کند.

مطلب مرتبط: موفقیت در بازاریابی محتوایی با ارزیابی عملکرد رقبا

این رویکرد باعث می شود محتوای آنها عمیق تر و ماندگارتر شود. چون مخاطب حس نمی کند با یک فروشنده طرف است، بلکه با برندی گفت وگو می کند که دیدگاهی روشن دارد. این همان جایی است که مخاطب متوجه می شود با برندی روبه‎روست که صرفا دنبال فروش نیست، بلکه به چیزی فراتر می اندیشد. در نتیجه برندهای بزرگ پیش از تولید محتوا به هدف آن فکر می کنند. هر مطلب، هر ویدئو و حتی هر پست ساده در شبکه های اجتماعی، باید از جایی عمیق تر از نیاز فروش روزمره بیرون آمده باشد. این نوع نگاه، محتوای آنها را به روایت هایی بدل می کند که شنیده می شوند، نه نادیده گرفته می شوند.

تبدیل محتوا به تجربه

برندهای بزرگ درک کرده اند که محتوا اگر فقط روی کاغذ یا صفحه بماند، تأثیرش کم است، اما اگر به «تجربه» تبدیل شود، ماندگار خواهد شد. آنها به خوبی بلدند مخاطب را درگیر محتوا کنند، نه صرفا در معرض آن قرار دهند.

فرض کنید برندی درباره سفر به مناطق بکر جهان مطلب می نویسد. نسخه ضعیف این محتوا شاید چند پاراگراف توصیفی ساده باشد، اما برندهای بزرگ این تجربه را می سازند: ویدئو، پادکست، تصاویر حرفه ای، داستان واقعی مسافران و حتی دعوت از مخاطبان برای اشتراک گذاری تجربه های خود. این یعنی محتوا از سطح عبور کرده و وارد زندگی مخاطب شده.

برندهایی مثل نایک، کوکاکولا یا اپل سال هاست که به این شیوه عمل می کنند. تبلیغات شان فقط «اطلاع رسانی» نیست، بلکه روایت هایی احساسی، تصویری و مشارکتی اند که فرد را به درون خود می کشند. آنها نمی گویند «این کفش خوب است»، بلکه نشان می دهند این کفش همراه یک دونده بوده که صبح ها در هوای مه آلود تمرین می کرده تا به رویاهایش برسد. همین تبدیل محتوا به تجربه، دلیل اصلی ماندگاری آنها در ذهن مخاطب است.

مطلب مرتبط: بازاریابی محتوایی (Content marketing) چیست؟ همه آنچه باید بدانید!

محتوای منظم و پایدار

در دنیایی که توجه مخاطب هر لحظه از چیزی به چیز دیگر پرت می شود، برندهای موفق یک کار را به خوبی بلدند: استمرار. آنها نمی گذارند مخاطب فراموش شان کند. نه با هیاهو، بلکه با حضور آرام و پیوسته. هر هفته، هر ماه، هر فصل، برنامه مشخصی دارند. نه فقط برای تولید محتوا، بلکه برای توزیع، ارزیابی و بهبود آن.

در این برندها، محتوا براساس یک استراتژی دقیق تولید می شود. هر نوع محتوا مخاطب خودش را دارد، زمان انتشار خودش را دارد و جایگاه خاصی در مسیر تعامل با مشتری دارد. به همین دلیل است که به ندرت شاهد انتشار مطالب شتاب زده، سطحی یا بی ربط از آنها هستیم. هر چیزی که منتشر می شود، قبلا هدف گذاری شده و جای خودش را در کل نقشه محتوا دارد.

این نظم و برنامه ریزی باعث می شود که اعتماد مخاطب از بین نرود. وقتی شما می دانید هر هفته از یک برند محتوای ارزشمند دریافت می کنید، احتمال اینکه دنبال کننده و مشتری آن شوید بسیار بیشتر است. برندهای بزرگ از این نکته به خوبی استفاده می کنند.

مخاطب در قلب محتوا

هیچ چیز به اندازه بی توجهی به مخاطب محتوا را بی اثر نمی کند. برندهای موفق این را به خوبی فهمیده اند. به همین دلیل است که محتوای آنها دقیقاً بر اساس نیاز، علاقه و دغدغه مخاطب طراحی می شود، نه براساس آنچه خودشان دوست دارند بگویند.

اگر شما یک نوجوان باشید، احتمالا با محتوایی که برای مدیران میانسال طراحی شده ارتباط نمی گیرید، هرچند که محتوای بسیار خوبی باشد. برندهای بزرگ، با شناخت عمیق از مخاطب، هر محتوا را برای یک گروه خاص می سازند. گاهی با زبان رسمی، گاهی دوستانه، گاهی تصویری، گاهی نوشتاری. بسته به اینکه مخاطب چه کسی است، آنها سبک، لحن و قالب محتوا را تغییر می دهند. این تطبیق پذیری، یکی از رازهای بزرگ موفقیت در بازاریابی محتوایی است. چون فقط در این صورت است که مخاطب حس می کند محتوا برای او ساخته شده، نه برای عموم و وقتی مخاطب حس کند دیده شده، شنیده شده و درک شده، وفادار می شود.

مطلب مرتبط: چرا بازاریابی محتوایی برای برند شما ضروری است؟

سخن پایانی

بازاریابی محتوایی برندهای بزرگ، نمایشی پرزرق و برق نیست. اتفاقا در پشت صحنه اش تفکری عمیق، نظم آهنین، شناخت مخاطب و یک هدف روشن خوابیده است. آنها محتوا تولید نمی کنند که فقط چیزی گفته باشند. آنها محتوا می سازند تا حرفی بزنند که ماندگار باشد. پیامی منتقل کنند که مخاطب با آن زندگی کند و رابطه ای بسازند که فراتر از خرید و فروش باشد. اگر شما هم کسب و کار یا برندی دارید، شاید امروز بودجه تبلیغاتی آنچنانی نداشته باشید. شاید منابع تان محدود باشد، اما با الهام از این برندها، می توانید از همین امروز محتوایی هدفمند، انسانی و ارزش آفرین بسازید. چون بازاریابی محتوا یک مسابقه پرهزینه نیست؛ یک مسیر خلاقانه، مستمر و معناگراست.

منابع:

https://kontra.agency

https://www.linkedin.com