اجرای برنامه ؛ مرحله ایجاد تفاوت ها

اگر با دقت به استراتژی های  برندهای مختلفی که در یک کسب وکار فعالیت دارند نگاهی بیندازید، نکات جالبی را از شباهت استراتژی های  آنها می توان فهمید. در واقع در عصر حاضر، علاوه بر پیشرفت های شگرف در زمینه ارتباطات و فناوری، شاهد افزایش غیرقابل باور ایده های جدید نیز هستیم. یکی از نتایج ناخوشایند چنین امری را می توان در آمارهای بین المللی مشاهده کرد.

در واقع اگر در میانه های سده 19و20 یک ایده خلاقانه به ذهن تان می رسید، احتمال اینکه همان ایده به ذهن فرد دیگری نیز برسد، بسیار اندک بود. با این حال در قرن 21 اوضاع به طور کاملاً حیرت برانگیزی دگرگون شده است. تجلی چنین تغییری را به خوبی می توان با نگاهی کلی در برنامه ها و اهداف تعریف شده شرکت ها مشاهده کرد. در این میان آنچه تفاوت ها را میان برندهایی با برنامه های مشابه رقم خواهد زد، نحوه اجرایی ساختن ایده هاست. در ادامه به بررسی دقیق تر این موضوع از منظر فرانک ژو و جک ولش خواهیم پرداخت.

ایده

فرانک ژو، مدیرکل شرکت داروسازی آبوت در چین، یکی از بهترین مدیران تجاری است که در مورد ایده حاضر می توان به وی استناد کرد. در واقع ژو به دلیل حضور در بازار خاص چین عقاید و تجربیات ویژه ای دارد. بر همین اساس این مدیر موفق روی اهمیت اجرای ایده های شرکت تأکید بسیار زیادی دارد. شاید بتوان علت این تأکید را شرایط رقابتی بازار چین محسوب کرد، اما به منظور درک بهتر از ایده فرانک، در ادامه به بخشی از سخنان وی اشاره خواهیم کرد.

«از نظر من اجرای ایده و پروژه ها در چین یک مشکل اساسی است. منظور من از این حرف ناامید کردن افراد برای ورود به این بازار نیست، بلکه تنها ارائه آگاهی به منظور ورود قدرتمند به این بازار است. کسب وکار برند تحت مدیریت من در زمینه داروسازی است. تجربه به من ثابت کرده که استراتژی اغلب برندهای داروسازی در بازار چین به طرز جالبی یکسان (یا تا حد زیادی مشابه) است. در واقع همه این برندها از ظرفیت بالای بازار چین آگاه بوده و به خوبی می  دانند که این بازار بزرگ نیاز به طیف وسیعی از محصولات دارد.با این حال آنچه در چنین بازاری طرف های پیروز را از ورشکسته متمایز می سازد، نحوه اجرای استراتژی هاست. به عبارت ساده، آگاهی نسبت به شرایط یک کسب وکار و طراحی ایده مناسب کاری است که اغلب برندها به خوبی از پس آن بر خواهند آمد، در عین حال آنچه مهم تر  از اینها است، اجرای این ایده ها در دنیای واقعی است. مشکلی که اغلب برندها را به ورطه نابودی می کشاند، خودمحوری و تمایل مدیران به نادیده گرفتن نقش سایر بخش های شرکا است. در واقع اگر به عنوان مدیر یک شرکت همه فعالیت ها را براساس فرآیند پیش بینی شده و با همکاری بخش های مختلف انجام دهید، احتمال کسب موفقیت تان تا حد زیادی افزایش خواهد یافت. این پروسه منظم درست همان کاری است که ما در برند آبوت انجام می دهیم.»

راهکار فرانک ژو به عنوان فردی که در یکی از پرفشارترین بازارهای دنیا مشغول به فعالیت است در جایگاه خود قابل ستایش است. با این حال شاید خالی از لطف نباشد که در ادامه به جک ولش، مدیر افسانه ای برند جنرال الکتریک نیز اشاره کنیم. وی در یکی از مصاحبه های مشهورش اینچنین اظهارنظر کرده است: «من قصد ندارم بحث را بسیار ساده کنم. با این حال لازم نیست بسیار سخت بینانه هم به چنین موضوعی نگریست. ایده مناسب و رضایت بخش را پیدا کنید. افراد مناسب را دور خود نگه داشته و استخدام کنید. سپس تا آنجایی که توان دارید برای تحقق ایده تان تلاش کنید. همچنین لازم است توجه خاصی به بحث آموزش کارمندان و همسو کردن شان با دیدگاه اصلی شرکت داشته باشید.»

آنچه در عمل باید انجام دهید

- بنابر دلایل منطقی و قابل توجیه که در ابتدا به آنها اشاره شد، شما و رقبای تان استراتژی مشابهی را پیگیری خواهید کرد. در این میان برندی موفق خواهد بود که طرح خود را بهتر به مرحله اجرا گذارد.

- لازم نیست برای دستیابی به هدف تان استراتژی و برنامه عجیب یا رادیکالی را انتخاب کنید. تنها روی اهداف تمرکز کرده و به گونه ای عمل کنید که در میانه مسیر خسته یا دل زده نشوید.

- یک امر طبیعی در اجرای ایده ها، تفاوت طرح اصلی با طرح اجرا شده است. این تفاوت می تواند به علت شرایط نامساعد اجتماعی و اقتصادی باشد.