دنیای مدیریت مالی شخصی برای اکثر ما شبیه به یک اقیانوس ناشناخته، مه آلود و ترسناک است. ما خود را سوار بر یک قایق کوچک و لرزان حس می کنیم که بی هدف با هر موجی از هزینه های پیش بینی نشده و فشارهای اجتماعی به سویی پرتاب می شود. ما به افق نگاه می کنیم و جز آب های بی کران و هیولاهایی به نام تورم، بدهی و آینده نامعلوم، چیزی...
روزگاری نه چندان دور قوانین بازی در دنیای دیجیتال ساده به نظر می رسید. موفقیت آنلاین به یک استراتژی مشخص خلاصه می شد: بهینه سازی برای موتورهای جست وجو. هنر این بود که با تکرار هوشمندانه کلمات کلیدی، ساختن لینک هایی از سایت های دیگر و کمی جادوی فنی خودتان را به صفحه اول نتایج جست وجوی گوگل برسانید. این یک مسابقه قابل فه...
در سال ۲۰۰۱ جهان شاهد رونمایی از یک اختراع انقلابی بود؛ ماشینی آنچنان هوشمند و پیشرفته که مخترع اش با اطمینان پیش بینی می کرد که شهرها برای تطبیق خود با آن معماری شان را تغییر خواهند داد. این اختراع سگوی (Segway) نام داشت. یک شگفتی مهندسی که با سرمایه گذاری سنگین از سوی معتبرترین نام های سیلیکون ولی پشتیبانی می ش...
نقشه راه موفقیت حرفه ای در طول قرن بیستم شبیه یک بزرگراه مستقیم و کاملا مشخص بود. شما تحصیل می کردید، به یک شرکت بزرگ می پیوستید، با وفاداری و سخت کوشی از نردبان ترقی بالا می رفتید و در نهایت با یک حقوق بازنشستگی مطمئن از بازی خارج می شدید.
شغل یک هویت یکپارچه و سنگین بود؛ یک قرارداد بلندمدت که در ازای ثبات، مال...
در میدان بزرگ و پرزرق و برق کسب و کار یک افسانه خطرناک و فلج کننده وجود دارد؛ افسانه ای که می گوید موفقیت در بازاریابی نیازمند جیب های پرپول و بودجه های هنگفت است. این افسانه هر روز در گوش هزاران کارآفرین خلاق و صاحب کسب وکار کوچک نجوا می کند و به آنها می گوید: «تا زمانی که به اندازه رقبای بزرگ خود پول نداش...
تصور کنید در یک اتاق جلسه پرتنش هستید. یک بحران غیرمنتظره رخ داده است. یک رقیب حرکتی غافلگیرکننده انجام داده یا یک پروژه کلیدی از مسیر خود خارج شده است. اضطراب در هوا موج می زند. صداها رفته رفته بالا می رود، افراد حرف یکدیگر را قطع می کنند، انگشت های اتهام به سمت هم نشانه گرفته می شود و یک حس فزاینده از وحشت و هرج و مر...
صندوق ورودی ایمیل تان را برای یک لحظه تصور کنید. انبوهی از پیام های فراموش شده در آنجا آرام گرفته اند؛ از قبض های خدماتی و رسیدهای خرید آنلاین گرفته تا نوتیفیکیشن های بی پایان شبکه های اجتماعی. در میان این هیاهوی دیجیتال هر روز چندین ایمیل تبلیغاتی ناخوانده نیز از راه می رسند؛ پیام هایی که با بی تفاوتی از کنارشان می گذ...
یکی از اولین و بزرگ ترین سوالاتی که ذهن هر صاحب کسب و کاری را، از مدیر یک شرکت بزرگ گرفته تا صاحب یک فروشگاه آنلاین کوچک، در هنگام فکر کردن به تبلیغات دیجیتال به خود مشغول می کند این است که تبلیغات در گوگل چقدر برایم آب می خورد؟ این سوال، درست مانند پرسیدن «قیمت یک خانه چقدر است؟» یا «هزینه یک ماشین چ...
دیوید یک مدیر بازاریابی موفق در یک شرکت فناوری بزرگ است. او از خانه کار می کند، در جلسات ویدئویی بی شماری شرکت کرده و پروژه هایش را با دقت و در زمان مقرر تحویل می دهد. از نظر تمام شاخص های عملکردی او یک ستاره است، اما اگر می توانستیم به پشت صفحه نمایش لپ تاپ او نگاهی بیندازیم، تصویری کاملا متفاوت را می دیدیم.
دی...
یک پارادوکس عجیب در قلب هر کسب و کاری وجود دارد. دقیقا زمانی که بیش از هر وقت دیگری به یک نقشه دقیق و قابل اعتماد نیاز دارید (همان دوران عدم قطعیت اقتصادی، نوسانات و تغییرات ناگهانی بازار) همان زمانی است که تمام نقشه های موجود بی اعتبار و منسوخ به نظر می رسند.
رانندگی در یک مه غلیظ را تصور کنید که در آن دید شما...
در سال ۲۰۳۵ دفتر مرکزی یک شرکت فناوری مثل گوگل دیگر یک ساختمان شیشه ای غول پیکر در مرکز شهر نیست. این یک شبکه نامرئی است؛ شبکه ای از خانه ها، فضاهای کاری مشترک و هاب های کوچک خلاقیت که در سراسر جهان پراکنده شده اند. دفتر کار دیگر یک مکان فیزیکی نیست؛ بلکه یک اکوسیستم دیجیتال و انسانی است. این تصویر آینده نگر، تنها یک ف...
زمانی نه چندان دور در دنیای اینترنت موفقیت برای یک کسب و کار به معنای دیده شدن در یک مقیاس جهانی بود. شرکت ها میلیون ها دلار هزینه می کردند تا وقتی کسی در هر کجای دنیا کلمه ای کلیدی مانند «بهترین کفش» را جست وجو می کند، نام آنها در صدر نتایج ظاهر شود. این کار مانند نصب یک بیلبورد غول پیکر در یک اتوبان بین ا...
گفت وگوی غالب درباره هوش مصنوعی و آینده کار بر پایه یک سوال اشتباه بنا شده است. ما با اضطراب می پرسیم: «آیا ماشین ها شغل های ما را خواهند گرفت؟». این سوال تصویری از یک نبرد نهایی و حماسی میان انسان و ماشین را تداعی می کند؛ یک بازی با حاصل جمع صفر که در آن پیروزی یکی به معنای شکست قطعی دیگری است، اما این چار...
در سکوت سنگین یک جلسه، در پچ پچهای راهروها یا در ایمیل هایی که با دقت و وسواس کلمات شان انتخاب شده تا خشم پنهان شان را فریاد بزنند؛ تعارض مانند یک شبح نامرئی در رگ های هر سازمانی جریان دارد. اکثر مدیران و رهبران با دیدن اولین نشانه از اختلاف دچار وحشت می شوند. آنها تعارض را یک بیماری، نشانه ضعف در فرهنگ سازمانی و...
تصویر کلاسیک یک بازاریاب مثل یک شعبده باز کلمات است؛ متخصصی در هنر متقاعدسازی که با یک شعار هوشمندانه یا یک کمپین تبلیغاتی پرزرق و برق محصولی را به شما می فروشد که شاید حتی نمی دانستید به آن نیاز دارید.
این ایده که بازاریابی هنر ایجاد تقاضا و قطع کردن صدای رقباست، برای نیم قرن مهمترین اصل دنیای تجارت بود، اما ای...
تصویر کلاسیک یک فروشنده موفق را در ذهن خود مجسم کنید: یک فرد کاریزماتیک با اعتماد به نفس و همیشه در حال حرکت که با تکیه بر استعداد ذاتی شبکه ارتباطات و قدرت چانه زنی خود معاملات را یکی پس از دیگری به سرانجام می رساند. این، تصویر یک قهرمان فروش است؛ یک هنرمند که گویی با جادو «نه» را به «بله» تبدی...
شرکت کوکاکولا در سال 1985 یکی از بزرگ ترین و پرهزینه ترین اشتباهات تاریخ برندینگ را مرتکب شد. مدیران این شرکت پس از دهه ها موفقیت بی چون و چرا، تصمیم گرفتند فرمول کلاسیک و محبوب نوشابه خود را تغییر دهند و محصولی جدید با طعمی شیرین تر به نام نیو کوک (New Coke) را روانه بازار کنند. این تصمیم براساس تست های طعم سنجی با ۲۰...
یک کلید ساده را در نظر بگیرید. این شی تکه ای فلز با برآمدگی های مشخص است. این ویژگی یک کلید درست و سالم است، اما هیچ کس یک تکه فلز نمی خرد. ما کارکرد درست کلید را می خریم. ارزش پیشنهادی (Value Proposition) کسب و کار شما نیز دقیقا همین کلید است. بسیاری از شرکت ها عمر خود را صرف توصیف زیبایی، جنس و پیچیدگی های فلز کلید خ...
تصور کنید یک روز صبح از خواب بیدار می شوید و می بینید که آشپزخانه تان به کلی تغییر کرده است. جای فنجان های قهوه عوض شده، اجاق گاز یک مدل جدید و پیچیده است که طرز کارش را بلد نیستید و رنگ دیوارها بدون هماهنگی با شما به کلی عوض شده است. اولین احساس شما چیست؟ به احتمال زیاد نه خوشحالی و قدردانی، بلکه ترکیبی از سردرگمی، کل...
برای بسیاری از کارمندان، شنیدن عبارت «فعالیت تیم سازی» با یک اضطراب خفیف و خاطراتی از بازی های گروهی ناخوشایند همراه است. همه ما آن لحظات را تجربه کرده ایم: معرفی های اجباری، اعتماد کردن به همکاران یا تلاش برای انجام بازی های کلیشه ای. این فعالیت ها که با نیت خیر طراحی شده اند، اغلب به جای ایجاد صمیمیت به ی...