سد زیرزمینی یک ابزار مدیریتی است که برای مدیریت بهتر منابع آب میتوان از آن استفاده کرد. اما این سازه میتواند بر منابع آب اثرات مثبت و منفی داشته باشد. مثلا در استان خراسان رضوی که با بحران شدید منابع آب مواجه هستیم و مصرف منابع آب بیش از تغذیه است، طبیعتا ایجاد سد زیرزمینی در این شرایط هیچ مشکلی را از کشور حل نکرده و بحران را تشدید میکند. اما شاید از این سازه در مناطق مرزی که رودخانهها و جریان آب زیرزمینی آن به خارج از کشور منتقل میشود، برای نگهداری این منابع در داخل کشور، بتوان استفاده کرد. معمولا آب در مناطق مرزی قابل مدیریت نیست و در چنین شرایطی سد زیرزمینی میتواند بسیار موفق و کارآمد عمل کند.
به عبارت دیگر استفاده از ابزارهای مدیریت منابع آب را مطلقا نمیتوان نفی کرد یا اثرات آن را مثبت ارزیابی کرد. اما اینکه برخی معتقدند تا 3 هزار سد زیرزمینی در کشور قابل احداث است باید بگوییم که این سخنان مبنای علمی نداشته و بیپایه است. افرادی که چنین ایدههایی را مطرح میکنند، حق طبیعت را به رسمیت نمیشناسند. زمانی کویر و تالابها را جزئی از طبیعت نمیدانیم و به خود حق میدهیم آنها را خشک کنیم. یعنی تصمیم میگیریم آبی که وارد کویر و تالابها میشود را برای مصارف خود کنترل کرده و مورد استفاده قرار دهیم. در چنین شرایطی اتفاقاتی که در تالاب و کویر رخ میدهد نیز برای تصمیمسازان مهم نبوده و آن را در تصمیمگیریها دخالت نمیدهند. چنین رویکردهایی ریزگردها را بهوجود میآورد.
باید تالاب و کویر را بهعنوان بخشی از اجزای زنده محیطزیست ایران در نظر بگیریم. حق نداریم آنها را از بین ببریم. سدهای زیرزمینی در چرخه آب، اهمیت خاصی دارند. بخشی از منابع آبی توسط آبهای سطحی منتقل میشود اما بخش دیگری از این منابع به وسیله آب زیرزمینی جابهجا شده و مجموع اینها طبیعت را حفظ میکند. وقتی توسط سدهای زیرزمینی جریان آب زیرزمین را قطع کنید و روی زمین از آن استفاده کنید، منطقه را از منابع آبی خود محروم کردهاید. این رفتارها اکوسیستم منطقه را به هم میزند. افرادی که مدافع ایجاد سدهای زیرزمینی هستند فرضشان بر این است که کویرها را از این بدتر کنیم و تالابها را بخشکانیم. اما باید بدانیم که در منطقهای که بیلان آبی آن منفی است، هر نوع برداشتی غلط بوده و اثرات منفی بر محیط خواهد داشت. زیرا این مناطق مشابه بیمارانی هستند که کمبود خون دارند. حال اگر از نوک پا یا رگ گردن چنین فردی خون گرفته شود، در هر دو حالت بیماری فرد حادتر میشود زیرا کمتر شدن خون در بدن تشدید میشود. اما ممکن است اثر برداشت خون از رگ پا نسبت به رگ گردن تفاوتهایی با هم داشته باشد.
در شرایط کنونی که برداشت از منابع آب زیرزمینی 10 میلیارد مترمکعب بیش از توان سفره است هیچ پروژهای برای برداشت بیشتر از منابع آب نباید اجرا شود. یعنی در داخل ایران ایجاد هیچ سازه جدیدی توجیه نداشته و منطقی نیست. بنابراین نباید در داخل کشور پروژههای آبی جدید انجام شود. البته بحثهای مرزی با مناطق داخلی اندکی متفاوت است.
* قائم مقام شرکت آب منطقه ای خراسان رضوی