هرساله جشنوارهها و رویدادهای بسیار زیادی ازجمله کن، کارتون فروم، انسی و... در حوزه انیمیشن برگزار میشود و کمتر انیمیشنساز ایرانی است که در این فستیوالها حضور مداومی داشته باشد و نمونه کارهای خود را معرفی کرده و به نمایش بگذارد. این موضوع نشان میدهد که انیمیشنسازهای ایرانی در حوزه بازاریابی عملکرد چندان قدرتمندی ندارند و در معرفی محصولات خود به بازارهای جهانی دارای ضعفهای جدی هستند.
از طرفی هزینههای بالای تولید انیمیشن باعث شده فیلمسازان کمتری پا به این عرصه بگذارند و بیشتر کسانی که در این حوزه، انیمیشنهای خوبی را تولید کردهاند، معمولا از حمایتهای حوزه هنری، صبا، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و. . . برخوردار بودهاند. اینکه انیمیشنسازهای ایرانی چه استراتژیهای بازاریابی را برای حضور در بازارهای جهانی اتخاذ کنند و روی چه گروه مخاطبانی سرمایهگذاری کنند، بهانهای شد تا «فرصت امروز» گپ و گفتی با اشکان رهگذر، فعال حوزه انیمیشن داشته باشد.
اشکان رهگذر در گفتوگو با «فرصت امروز» میگوید: در بازار ایران، انیمیشنها بهشدت دولتی است؛ یعنی سفارشهای خصوصی یا بسیار محدود است یا منحصر به بازار تیزر میشود و بیشتر تقاضاها از سمت دولت صورت میپذیرد. این انیمیشنها در شبکههای تلویزیونی و... پخش میشود؛ البته سازمانهایی مانند صبا یا حوزه هنری نیز به انیمیشنسازهای ایرانی سفارش انیمیشن میدهند که در سالهای اخیر این سفارشها به حداقل میزان خود رسیده است. بهتازگی انیمیشنهای سینمایی نیز وارد بازار ایران شده و امید میرود مانند بدنه سینمای مستقل ایران که از تولید به اکران میرسد و گیشه پیدا میکند، در انیمیشن نیز این اتفاق رخ دهد.
سینمای مستقل انیمیشن
او ادامه میدهد: سال گذشته در بازار ایران تجربه موفق انیمیشن «شاهزاده روم» وجود داشت که بیش از چهار میلیارد فروش داشت، این موضوع نشان میدهد پتانسیل برای سینمای انیمیشن نیز وجود دارد و بارقه امیدی برای انیمیشنسازهای ایرانی ایجاد کرده است؛ البته تامین هزینه تولید انیمیشن برای انیمیشنسازها بسیار حائز اهمیت است؛ به همین دلیل برخی سازمانها و ارگانهای دولتی هزینههای ساخت انیمیشنها را تقبل میکنند.
عملکرد ضعیف انیمیشنسازها در حوزه بازاریابی
رهگذر اظهار میکند: بهطورکلی کیفیت آثار ایرانی بهمراتب بالاتر از کیفیت انیمیشنهای ساخت کشورهای چین و هند است اما انیمیشنسازهای ایرانی در حوزه بازاریابی عملکرد ضعیفی دارند و دانش حضور در فستیوال یا رویدادهایی را که بازار انیمیشنها در آن وجود دارد ندارند. در چند سال گذشته انیمیشنسازهای انگشتشماری بودند که سفارش کاری را از خارج کشور دریافت کردند اما انیمیشنسازهای چینی یا هندی در خصوص بازاریابی و معرفی کار خود به بازار بهخوبی عمل کرده و سفارش کار میگیرند.
این فعال حوزه انیمیشن خاطرنـــشان میکنـــد: انیمیشنسازهای ایرانی که در بازارهای جهانی فعالیت خود را پیش میبردند و سفارش کار میگرفتند در چند سال گذشته با مشکلات متعددی مواجه شدهاند؛ بهعنوان نمونه انیمیشنسازهایی که سفارش کار میگرفتند با مشکلات انتقال پول مواجه بودند، چون بانکهای ایرانی تحریم بودند و انتقال پول صورت نمیپذیرفت. از طرفی از جانب سازمانهایی که سفارش کار به تولیدکنندگان ایرانی میدادند بحث امنیت قرارداد مطرح میشود و بابت این موضوع ضمانت اجرایی میخواهند.
حضور در جشنوارهها
رهگذر معتقد است: انیمیشنسازهای ایرانی باید برنامهریزیهای مناسبی را در حوزه بازاریابی انجام دهند و در فستیوالها و رویدادهای بزرگی که در دنیا در حوزه انیمیشن هستند، حضور پیدا کنند و تواناییهای خود را در سطح جهانی طرح کنند. در حال حاضر انیمیشنسازهای ایرانی میتوانند انیمیشنهایی را با کیفیت بسیار بالا و با مقیاس یکبیستم قیمت انیمیشنهایی که در اروپا تولید میشود، تولید کنند. بهعنوان نمونه یکی از کمپانیهای هندی قیمتی را بابت ساخت انیمیشنی به ما داد که انیمیشنسازهای ایرانی همین کار را با قیمت یکپنجم آن میتوانستند بسازند.
در این میان جشنوارههایی مانند کن، کارتون فروم، انسی و... فرصت خوبی برای انیمیشنسازهای ایرانی است که حضور مناسبی را داشته باشند و کارهای خود را معرفی کنند، البته انیمیشنسازهای ایرانی باید در اینگونه جشنوارهها بسیار سازماندهی شده حضور داشته باشند.
او ادامه میدهد: کشوری مانند چین کنسرسیوم تشکیل میدهد و چند شرکت سازنده انیمیشن دورهم جمع میشوند و کنسرسیومی را تشکیل میدهند و غرفهای را در جشنواره انسی ایجاد و چند مأمور یا سفیر خارجی هم استخدام میکنند و هر یک از شرکتهای چینی قابلیتهای خود را در این غرفهها به نمایش میگذارند.
این موضوع بسیار حائز اهمیت است که حضور در اینگونه جشنوارهها باید ادامهدار باشد و صرفا به حضور دریکی از این جشنوارههای بسنده نشود و برای این موضوع باید برنامهریزیهای مناسبی انجام شود. در این میان با حضور مداوم در جشنوارههای مختلف، اعتمادسازی صورت میپذیرد و اعتمادسازی با برنامه یک یا دوساله امکانپذیر نیست.
گروه هدف انیمیشنها
این فعال انیمیشن خاطرنشان میکند: شعار دیزنی تمرکز بر مخاطبان شش تا 60 ساله بوده و همواره این گروه مخاطبان را هدف قرار داده است. بهجرات میتوان اظهار داشت که دیزنی در این زمینه موفق بوده است اما بازار صنعتی اروپا بیشتر بر انیمیشن خردسال و انیمیشنهای تلویزیونی متمرکز شده است.
از طرفی بازار انیمیشنی ژاپن به صورتی است که بازار را تفکیک میکند؛ بهعنوان نمونه انیمیشنهایی صرفا برای بزرگسالان تولید میشود و انیمیشنهایی برای خردسالان و کودکان تولید میشود و خیلی متنوع است. بهصورت کلی در حال حاضر انیمیشنسازان روی تمامی گروههای هدف سرمایهگذاریهایی را انجام میدهند و انیمیشنهایی را برای آنها تولید میکنند.
اتخاذ استراتژی تمرکز برای حضور در بازار جهانی
رهگذر میافزاید: مکاتب مختلفی در انیمیشنها وجود دارد، بهعنوان نمونه مکتب کارتون نتورک در کانادا، گوبلن در فرانسه، زاگرب در شرق اروپا، انیمه در ژاپن و دیزنی در آمریکا. صرفا در شیوه تولید به انیمیشنسازهای ایرانی اطلاعات زیادی نمیدهند؛ البته در تمامی زمینهها مانند گروه هدف، روند پیشرفت، نحوه تسخیر بازار و... اطلاعات اولیهای در اختیار انیمیشنسازهای دیگر قرار میدهند. ما باید از تجربیات کشورهای باسابقهتر استفاده کنیم. توصیه میشود انیمیشنسازهای ایرانی این مکاتب را بررسی و توجه کنند که هرکدام از این مکاتب به چه صورتی در جهت تسخیر بازار قدم برداشتهاند.
بهعنوان نمونه مکتب انیمه تجربیات باارزشی را در جهت تسخیر بازار داخلی و بینالمللی در اختیار قرار میدهد. از طرفی باید انیمیشنسازهای ایرانـــی روی حوزههای مختلف و گروه هدفهای مختلف متمرکز شوند و هریک از آنها محصولاتی را برای گروه هدف خاصی تولید کنند؛ بهعنوان نمونه برخی انیمیشنســــازها صرفا روی گروه هدف بزرگســــالان یــا خردســـالان متمرکز شوند؛ چون هنگامیکه غولی مانند دیزنی در این بازار وجود دارد که قدرت پخش بالایی دارد و با یک اثر تمام گستره مخاطبین را جذب میکند، رقابت کردن انیمیشنسازهای ایرانی با آنها بهسختی صورت میپذیرد و بهتر است انیمیشنسازهای ایرانی روی گروه هدفی متمرکز شوند تا بتوانند با اثربخشی بیشتری همراه شوند.
این فعال انیمیشن پیشنهاد میکند: برای بهبود این صنعت باید سیاستگذاران یا حتی استودیوهایی که بهصورت مستقل کار میکنند برنامهریزیهای مناسبی را انجام دهند؛ بهعنوان نمونه هرساله حوزه هنری، صبا، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و... بودجههایی برای گسترش تولید انیمیشن دارند و بهتر است بهجای سرمایهگذاری این سازمانها روی یک پروژه انیمیشنی، روی چندین پروژه سرمایهگذاری کنند و از تعداد بیشتر فیلمسازان واجد شرایط دعوت به عمل آورند و هزینه تولید کل انیمیشن به آنها داده نشود، بلکه کمکهزینهای به آنها داده شود و این بودجه در میان انیمیشنسازها تقسیم شود تا ایدههای خود را پرورش دهند.
بهعنوان نمونه بهجای اختصاص 2میلیارد تومان برای ساخت یک انیمیشن، این مبلغ را برای کمکهزینه تولید بخشی از پنج انیمیشن استفاده کنند و به فیلمسازان بیشتری در راستای راهاندازی ایدهشان کمک کنند. از طرفی از این فیلمسازان میتوان خواست که وارد فستیوالهای مختلف جهانی شوند و کارهای خود را به جامعه جهانی معرفی کنند و بخشی از بازاریابی و تامین هزینههای پروژه خود را بر عهده بگیرند.
بهصورت کلی با اتخاذ این استراتژی فرصتهای سرمایهگذاری بیشتری برای انیمیشنسازهای ایرانی ایجاد میشود. سازمانی تحت عنوان CNC در اروپا وجود دارد که در راستای حمایت از انیمیشنسازها در اروپا تشکیلشده است و این سازمان نیز دقیقا همین استراتژی و سیاستها را در راستای حمایت از انیمیشنسازها اتخاذ میکند؛ یعنی بهجای اینکه کل هزینه را به انیمیشنسازها پرداخت کند، صرفا بخشی از هزینه را برای راهاندازی ایده انیمیشن تخصیص میدهد؛ این موضوع باعث میشود که انیمیشنها وارد بازار شوند و بتوانند حمایتهای دیگر را جذب کنند و بهصورت کلی انیمیشنهای بیشتری تولید میشود.
در این میان هنگامیکه پایلوت یا طرحی از انیمیشنها تولید میشود، این پایلوت برای تعدادی از مخاطبان گروه هدف نمایش داده میشود و نظرات و عکسالعملهای آنها در ادامه تولید انیمیشنها لحاظ میشود؛ بهعنوان نمونه دو دقیقه از فیلم برای تعدادی از کودکان به نمایش گذاشته میشود. میتوان ادعا کرد که شیوههای تککاناله و بلاعوض حمایتی در ساختار فرهنگی کشور نمیتواند زمینهساز به وجود آمدن صنعت انیمیشن شود، بلکه تولیدکننده باید به جامعه هدف، درآمدزایی و پاسخگویی در قبال هزینههای انجامگرفته برای تولیدات خود بیندیشد. بهاینترتیب تولیدکننده نیز بر آن میشود که برای جلبتوجه بازارهای گوناگون کیفیت تولیدات خود را بالابرده و مجاب به رقابت با بازار خارجی میشود.
ارتباط با نویسنده: [email protected]