دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت(۲) ۱۴۰۳ / Mon, 29 Apr(4) 2024 /
           
فرصت امروز

10 تله ذهنی در جاده موفقیت

5 سال پیش ( 1397/8/1 )
پدیدآورنده : مریم امیری خواه  

موانعی که بر سر راه موفقیت وجود دارد، بیشتر از آن است که بخواهید وقت تان را بر سر موضوعاتی هدر بدهید که جز در ذهن تان در جای دیگری وجود ندارد.

ادراک ما از واقعیت گاهی اوقات دستخوش تحریف می شود. باورهای مان و چگونگی مدیریت کردن موقعیت های مختلف، واقعیت را وارونه جلوه می دهد. در این شرایط درصد خطا کردن مان بالا می رود و احتمال این که درباره خودمان و دیگران اشتباه قضاوت کنیم، بیشتر می شود.

این تله های ذهنی می تواند الگوهای تفکر مسموم یا تعصبات شناختی باشد که دیدگاه ها و تفکرمان را تحت تأثیر قرار می دهد. تغییر یافتن شیوه تفکر به دلیل افتادن در دام این تله های ذهنی توانایی ما را در رسیدن به موفقیت تحت الشعاع قرار می دهد. چنانچه بر این خطاهای فکری درونی مسلط شوید، می توانید کنترل زندگی تان را به دست بگیرید و مسیر رسیدن به موفقیت را هموار کنید.

توانایی ذهنی تان را با درک تأثیر این 10 تله ذهنی بر واقعیت گسترش دهید و موانع رسیدن به موفقیت را یک به یک از پیش پا بردارید.

1ـ باورهای خود محدودکننده

هیچ عاملی مانند خودناباوری و دیگر باورهای محدود کننده قابلیت ها و توانایی ما را در رسیدن به موفقیت محدود نمی کند. وقتی به خودتان می گویید که نمی توانید یا نباید کاری را انجام دهید، این باورهای محدود کننده شما را از مسیر درست خارج می کند و متقاعدتان می کند کاری را که برای در آغوش گرفتن موفقیت لازم است، انجام ندهید.

این باورها غالباً در پی تجربیات منفی و ناخوشایند شکل می گیرد. اگر اجازه بدهید که این باورهای خودمحدود کننده بر شما مسلط شود، این باورها توانایی تان را بری رسیدن به موفقیت محدود می کند و مانع بروز یافتن قابلیت های واقعی تان می شود. به جای این که به خودتان بگویید، «نمی توانم»، از خودتان بپرسید: «چگونه می توانم؟»

مطلب مرتبط: حاشیه امن، تله و فریب ذهن / باید برای رسیدن به موفقیت این حاشیه امن را فدا کنیم

2ـ کمالگرایی

تلاش برای بهبود خود و در جست وجوی بهترین ها بودن خصلت پسندیده ای است که برای رشد و یادگیری به شما انگیزه می دهد، اما در عین حال باید بپذیرید که نمی توانید کامل و بی عیب و نقص باشید. در واقع هیچ کس کامل نیست، این نقص ها ویژگی انسان بودن است. اگر وسواس رسیدن به کمال را داشته باشید یا اگر تنها در صورتی راضی می شوید که همه جزییات در حد ایده آل باشد، در واقع اجازه می دهید که کمالگرایی مانع از رسیدن شما به موفقیت شود.

واقعیت این است که کمالگرایی ریشه در ترس دارد؛ ترس از مورد انتقاد گرفتن، ترس از پس زده شدن، ترس از این که دیگران عیب های تان را ببینند و درباره تان قضاوت کنند. اگر عنان زندگی خود را به دست کمالگرایی بدهید، مطمئن باشید که این وسواس هیچ گاه اجازه نمی دهد که به خط پایان برسید و کارهای تان را در موعد مقرر کامل کنید. این کمالگرایی شما را با دیگران بیگانه می کند. به علاوه وسواس رسیدن به ایده آل ها باعث می شود که خودتان را از لذت قدردانی و شادی از رسیدن به دستاوردها محروم کنید، چرا که هیچ چیز به اندازه کافی برای تان خوب نیست.

3ـ فقط چیزی را که می خواهید، می بینید

تا به حال برای تان پیش آمده که گزارشی را بخوانید و فقط یک راه برای تفسیر آنها به نظرتان برسد، حال آن که همکارتان همین گزارش را به شیوه کاملاً متفاوتی تحلیل کرده باشد؟ یکی از دلایل این اختلاف نظر این است که همه ما جهان را از دریچه چشم خودمان می بینیم. دیدگاه های پیش داورانه و متعصبانه ما یکی از عامل های اصلی پیشرفت نکردن مان است. این تله ذهنی مرتبط با موضوعی به نام «سوگیری تأییدی» است. منظور از سوگیری تأییدی گرایش ما برای دیدن و تعبیر چیزها به روشی است که باورهای مان را تأیید کند.

ما غالباً خودمان را فقط در معرض دیدگاه هایی قرار می دهیم که با نظرات مان سازگاری داشته باشد و هیچ تلاشی برای آشنایی و تحلیل نظرات مخالف نمی کنیم. در عوض اطلاعات را به گونه ای تعبیر می کنیم که همسو با طرز فکرمان باشد. این سوگیری به ویژه درباره مسائلی صحیح است که در عمق باورهای ما ریشه دوانده اند یا بار عاطفی دارند. درک این که سوگیری و نظرات متعصبانه راه را برای تصمیم گیری های اشتباهی باز می کند که موانعی جدی را در مسیر موفقیت ایجاد می کند، چندان دشوار نیست.

4ـ ترس از تغییر

ضرب المثل قدیمی «تا چیزی خراب نشده، لازم نیست تعمیرش کنی» بازتابی از ترس ما برای تغییر است. حتی اگر ترس از تغییر در ظاهر مشخص نباشد، بسیاری از ما احساس می کنیم که حفظ وضعیت به همان روال سابق ایمن تر و آسان تر است. گذشته از هر چیز اگر مشکلی وجود ندارد، چرا باید خودمان برای خودمان دردسر درست کنیم؟ از قدیم گفته اند سری که درد نمی کند، دستمال نمی بندند، اما چه بخواهیم، چه نخواهیم، تغییر اجتناب ناپذیر است. موفقیت نیاز به نوآوری و مهارت های خلاقانه در حل مسئله دارد، شرط تأمین این نیازها این است که با آغوش باز از تغییر استقبال کنیم و زمینه را برای رشد خودمان مهیا کنیم.

تمایل ما برای یکسان نگه داشتن شرایط تاحدی از تعصب مان نسبت به وضع موجود نشأت می گیرد. ما وضع موجود را به مثابه خط مبنایی می بینیم که می خواهیم آن را حفظ کنیم. چنین ذهنیتی مانع رشد می شود، پذیرش نوآوری را دشوار می کند و باعث می شود که در برابر ایجاد تغییرات ضروری مقاومت کنیم. اگر برای از بین برداشتن تعصبی که نسبت به شرایط فعلی دارید، اقدام نکنید، این جبهه گیری اجازه نمی دهد که برای رسیدن به موفقیت خطر کنید و قدر فرصت ها را بدانید.

مطلب مرتبط: برای پولدار شدن اسیر این تله‌ های ذهنی نشوید

5ـ صبر و تعلل بیش از حد

تا به حال چند بار شنیده اید که مدیرعامل یا صاحب کسب و کاری پول و وقت خود را صرف پروژه ای می کند که امیدی به بازدهی آن نیست؟ آن چیزی که در وهله اول فکر درخشانی به ذهن تان می رسد، ممکن است هیچ گاه عملی نشود. اما برخی به جای این که این ایده نامناسب را کنار بگذارند، سرمایه و منابع بیشتری را به آن تخصیص می دهند، به این امید که شاید در نهایت به نتیجه برسند.

این تله ذهنی به دام هزینه هدررفته موسوم است. هزینه ریخته شده یا نابرگشتنی سرمایه ای است که هدر رفته و امیدی به برگشت آن نیست. زمانی که متوجه شدید، ایده ای محکوم به شکست است، صرف نظر از مبلغی که برای سرمایه گذاری اولیه هزینه کرده اید، باید از آن ایده دست بردارید. در غیر این صورت سرمایه، منابع، زمان و انرژی باارزش تان را صرف موضوعی بی ارزش کرده اید.

این تله ذهنی باعث می شود که سرمایه تان را هدر بدهید، چون نمی خواهید اشتباه تان را بپذیرید یا چون طرح جایگزینی برای این برنامه شکست خورده ندارید. به آن چیزی که از دست رفته امید نبندید و طرح جدیدی را جایگزین کنید تا فرصت های جدیدی را پیدا کنید و به موفقیت حقیقی برسید.

6ـ خود را دغلباز پنداشتن

مهم نیست به چه موفقیت هایی رسیده ایم، چقدر موفق هستیم یا چقدر دیگران تحسین مان می کنند، بسیاری از ما در اعماق وجودمان به حقه باز و ریاکار بودن خودمان باور داریم. ما خودمان را مانند بازیگرهایی می دانیم که نقشی را بازی می کنیم که واقعاً جزئی از زندگی مان نیست.

این الگوی فکری به سندرم ایمپاستر موسوم است و از این باور نشأت می گیرد که ما به اعتبار دستاوردهای مان شک داریم و نگران هستیم که مبادا دست مان به عنوان یک کلاهبردار رو شود. محرک این سندرم غالباً دستاورد جدیدی، مانند یافتن یک شغل جدید یا پشت سر گذاشتن یک نقطه عطف مهم است. فرد در این حالت تصور می کند که شایستگی رسیدن به این موفقیت را نداشته یا چنین موفقیتی را خودش به دست نیاورده است.

سندرم ایمپاستر با اضطراب، افسردگی و خودناباوری همراه است و باعث می شود که دائماً امروز و فردا کنید و به استقبال خطر نروید. از آنجایی که حس می کنید، دائماً باید خودتان را تأیید کنید، این تله ذهنی بر موفقیت و دستاوردهای شغلی تان سایه می افکند.

7ـ تفکر سیاه و سفید

گرایشی در همه ما وجود دارد تا همه چیز را ساده، کاملاً خوب یا کاملاً بد ببینیم. ما یا با موضوعی موافقیم یا مخالف. هر نوع ابهام ناراحت و معذب مان می کند و نمی توانیم حد وسط را ببینیم. این نوع تفکر سیاه و سفید قطبی اجازه نمی دهد که حقیقت امور را ببینیم. واقعیت معمولاً در جایی در میانه قرار دارد. زندگی توزیع دوجمله ای نیست که یا این باشد یا آن.

تفکر قطبی انعطاف پذیری و توانایی مان را برای قضاوت بی طرفانه و بدون جانبداری کاهش می دهد. در اکثر مواقع فقط یک جواب درست وجود ندارد و پاسخ های متعددی می تواند صحیح باشد. زمانی که تفکر سیاه و سفید را کنار بگذارید، متوجه می شوید که جهان مانند یک رنگین کمان پیچیده است. فقط کافی است ذهن تان را آماده درک احتمالات مختلف بکنید.

مطلب مرتبط: موفقیت دشمن شماره یک شما است

8ـ سریع نتیجه گیری کردن

تا به حال برای تان پیش آمده که درباره یک نفر قضاوت کاملاً اشتباهی کرده باشید و بدترین فکرها را درباره او کرده باشید، اما واقعیت خلاف این موضوع را ثابت کرده باشد؟ تا به حال برای تان پیش آمده که بر مبنای برداشت های خود درباره موقعیتی قضاوت یا تعبیر اشتباهی کرده باشید؟

این اشتباه ها پیامد فرضیات غلط و سریع نتیجه گیری کردن بدون در نظر گرفتن تمام اطلاعات است. کار هوشمندانه این است که بی طرف بمانید و تمام اطلاعات و جزییات را قبل از تصمیم گیری جمع آوری و بررسی کنید، اما ما غالباً با فرض ها و تعمیم های اشتباه، قدرت تشخیص واقعیت و تمایز قائل شدن بین آنچه واقعاً دیده ایم و آنچه استنباط کرده ایم، را از خودمان می گیریم.

نتیجه گیری شتابزده در کسب و کار یا تصمیم گیری اشتباه بر مبنای فرضیات نادرست عواقب ناخوشایندی دارد و باعث می شود، بارانی از مشکلات بر سرمان ببارد. به این ترتیب موانعی را برای خودتان می تراشید که موفقیت را دورتر و دورتر می کند.

9ـ سرزنش کردن دیگران

طبیعت انسان این است که دیگران را برای مشکلاتی که با آنها روبه رو می شود، سرزنش کند یا باور داشته باشد که مشکلاتش عللی خارجی دارد. واقعاً دست خودمان نیست. اما سرزنش کردن غیرعادلانه دیگران سازو کار مخربی است که به جز شرمساری و دشمنی ثمری ندارد و محیط را مسموم و خصومت آمیز می کند.

افرادی که به ناروا آماج سرزنش شما قرار می گیرند، احساس می کنند که در حق شان ظلم شده و به آنها خیانت شده است. از طرفی اشخاصی که دیگران را سرزنش می کنند، بیهوده از کاه کوه می سازند و نمی توانند مشکل واقعی را تشخیص دهند. این افراد دچار مشکل می شوند، هرگز از اشتباهات خود درس عبرت نمی گیرند و هیچ گاه مسئولیت کارهای شان را به عهده نمی گیرند. وقتی دائماً دیگران را سرزنش می کنید، ترحم برانگیز و غیرحرفه ای به نظر می رسید و اطرافیان تان دیگر به شما احترام نخواهند گذاشت.

10ـ تلاش برای کنترل کردن همه چیز

اگر می خواهید کاری درست انجام شود، باید خودتان آن را انجام دهید. این روش ما برای توجیه کردن مدیریت ذره بینی است، اما اگر معتقدید که باید همه کارها را خودتان انجام دهید و اجازه کمک کردن به هیچ کس نمی دهید، به احتمال زیاد معتاد به کنترل دیگران هستید و خودتان را در معرض شکست قرار داده اید.
بالا بودن استانداردها بد نیست، اما اگر آنقدر دقیق و پرتوقع هستید که تأمین خواسته های تان غیرممکن است، بهتر است در شروط خود تجدیدنظر کنید. اگر دائماً در کارهای دیگران سرک می کشید و مو را از ماست بیرون می کشید، در واقع فقط دارید بازدهی را کاهش می دهید.

مطلب مرتبط: 5 تله خطرناک مدیریتی / شکست از اینجا آغاز می‌ شود

افرادی که اصرار به کنترل کردن دیگران دارند، در واقع سعی می کنند تا با این زیاده روی از مواجهه با نقاط ضعف خود پرهیز کنند. این افراد باور دارند که این سطح از کمالگرایی اجازه نمی دهد که حساسیت ها و عیوب خودشان آشکار شود، اما واقعیت این است که ما توانایی کنترل کردن همه چیز را نداریم. پیش از هر چیز باید اموری را تشخیص دهید که می توانید آنها را تحت کنترل بگیرید، ما می توانیم رفتار، افکار و احساسات مان را کنترل کنیم. وقت و توجه تان را صرف کارتان بکنید و آنچه را که در توان دارید، به کار ببندید. در عین حال به خودتان و دیگران به اندازه کافی اعتماد کنید و اختیار بدهید تا کارها به خوبی پیش برود.

منبع : entrepreneur
برچسب ها : اصول کسب و کار
لینک کوتاه صفحه : www.forsatnet.ir/u/WgVR37IZ
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :
قیمت های روز
پیشنهاد سردبیر
آخرین مطالب
محبوب ترین ها
وبگردی
مشاوره کسب و کارابزارآزمایشگاه تجهیزات اعلام حریق آریاکخرید فالوورقیمت ورق گالوانیزهنهال گردومریم شفیعی مدیرعامل کانون ایران نوین و برگزارکننده نمایشگاه تهرانتخت خواب دو نفرهلایک اینستاگرام ارزانخرید از چینتور استانبولخدمات پرداخت ارزی نوین پرداختآژانس تبلیغاتیچک صیادیتور اماراتدوره مذاکره استاد احمد محمدیخرید فالوور فیکخرید نهال گردوماشین ظرفشویی بوشدوره رایگان Network+سریال جنگل آسفالتکفش مردانهتلویزیون شهریMEXCتبلیغات در گوگللپ تاپ قسطیآی نودانلود رمانآموزش آرایشگریقصه صوتیریل جرثقیلگیفت کارت استیم اوکرایناسکرو کانوایرخرید لایک اینستاگرامپنجره دوجدارهخدمات سئولوازم یدکی تویوتاکولر گازی جنرال شکارنرم‌افزار حسابداریاجاره خودرو در دبیست مدیریتیواردات و صادرات تجارتگرامخرید آیفون 15 پرو مکستجارتخانه آراد برندینگواردات از چینتعمیر گیربکس اتوماتیکخرید سی پی کالاف دیوتی موبایلخرید قسطیاپن ورک پرمیت کاناداتعمیر گیربکس اتوماتیک در مازندرانورمی کمپوست
تبلیغات
  • واتساپ : 09031706847
  • ایمیل : ghadimi@gmail.com

كلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است و هرگونه بهره ‌برداری غیرتجاری از مطالب و تصاویر با ذكر نام و لینک منبع، آزاد است. © 1393/2014
بازگشت به بالای صفحه