سه شنبه, ۱ خرداد(۳) ۱۴۰۳ / Tue, 21 May(5) 2024 /
           
فرصت امروز

اکونومیست و بسیاری از نشریات اقتصادی جهان هرساله فهرستی از اقتصاددانان برند و تاثیرگذار جهان را منتشر می کنند، اما در ایران آنچنان نمی توان از مقوله ای به نام «اقتصاددانان برند» سخن گفت، شاید دو سه مورد و به اندازه انگشتان یک دست؛ چنانچه سال گذشته که مجادله گاه و بیگاه فرشاد مومنی با مسعود نیلی، موضوع چند گزارش و یادداشت در رسانه ها شد، این موضوع بیشتر به چشم آمد و «فرشاد» و «مسعود اقتصاد ایران» به عنوان دو چهره ای که نگرشی متضاد به علم اقتصاد دارند، به مثابه دو برند مطرح شدند.

«فرشاد اقتصاد ایران» در این سال ها همواره در ستیز فکری با «مسعود اقتصاد ایران» بوده و به رغم همه انتقادات و به مناظره طلبیدن های مومنی، نیلی اما نه دعوت او را هیچ گاه اجابت کرده و نه حتی پاسخی به انتقادات نیشدار او داده است. البته این چالش و مجادله از یک تفاوت دیدگاه و پارادایم می آید و در سطح شخص نیست، بلکه در سطحی بزرگ تر و عمیق تر به مجادله فکری دو جریان در اقتصاد ایران اختصاص دارد که در یک سو، معتقدان به بازار آزاد و به قول مصطلح نولیبرال ها ایستاده اند و در سوی مقابل، نهادگرایان که نیلی و مومنی، اقتصاددانان شاخص و یا لااقل در سطح رسانه ای، نمایندگان این دو جریان فکری به حساب می آیند.

اما آنچه مسعود نیلی را در این میان، بیشتر از فرشاد مومنی و دیگر اقتصاددانان ایرانی واجد بررسی و نقد اندیشه می کند، حضور او در دولت و مسئولیت هایش در دولت های مختلف بوده است، چراکه او خیلی بیشتر از بسیاری از همکاران دانشگاهی اش در طول سال ها و دهه های گذشته مورد توجه دولتمردان بوده است؛ از حضور در دولت سازندگی و معاونت سازمان برنامه و بودجه تا به ویژه حضور در دولت حسن روحانی به عنوان تئوریسین اقتصادی؛ از مشاور اقتصادی در دولت یازدهم تا دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اقتصادی در دولت دوازدهم، اما اگرچه در ماه های اخیر، پچپچه های زیادی در مورد استعفای نیلی از دولت به گوش می رسد، اما با این حال، او در اقتصاد ایران به نماینده اقتصاد آزاد شناخته می شود.

«گفت وگوهای توسعه» نام سلسله نشست هایی است که از مهرماه سال گذشته از سوی «پژوهشکده اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس» با همکاری «پویش فکری توسعه» پیرامون مسئله شناسی توسعه در ایران برگزار شده و از خردادماه امسال هم دور جدید آن در حال برگزاری است. در دور سوم «گفت وگوهای توسعه» دیدگاه مسعود نیلی، عضو هیات علمی دانشگاه شریف درباره مسئله توسعه نیافتگی ایران با حضور بایزید مردوخی، علی دینی ترکمانی و سیدمحمد بحرینیان مورد نقد و بررسی قرار گرفت. گزارش «خبرآنلاین» از چکیده مباحث این نشست را در ادامه می خوانید.

نظریه پردازی درست، سیاست گذاری نادرست

در ابتدای نشست، محسن رنانی، دبیر علمی «گفت وگوهای توسعه» گفت که مسعود نیلی برای توسعه اقتصاد ایران چارچوب نظری دارد و بخت یارش بوده است که تجربه عملی ساختن بخشی از آن را نیز داشته است، اما سوال اینجاست که چرا برخی از این تجربه ها در ایران کارآمد نبوده است؟ مشکل از شرایط ایران بوده است یا نظریه ها برای توضیح مسائل ما ناتوان بوده اند؟

مسعود نیلی در پاسخ گفت که ابتدا باید به این سوال پاسخ دهیم که آیا مسئله، «شکست نظریه ها» است یا «شکست سیاست گذاری؟» نیلی در مجموع دلیل به نتیجه نرسیدن نظریه ها را «شکست در مرحله سیاست گذاری» دانست و نه مشکلات نظریه های اقتصادی. او از اجماع در دو سطح تصمیم گیران و صاحب نظران سخن به میان آورد و بر این باور است که اگر میان صاحب نظران در مورد مسائل کشور اجماع وجود داشته باشد، مسئولین اجرایی نمی توانند به نظرات آنها بی تفاوت باشند.

نیلی در این رابطه انتقاد کرد که متأسفانه ما متخصصان به جای گفت وگو و اجماع بر سر موضوعات مورد توافق، درگیر بحث و نزاع با یکدیگر هستیم. البته به نظر نیلی، امروز در بسیاری از مسائل بین متخصصان اقتصادی، همگرایی نسبی به وجود آمده است. به طور مثال بر سر این مسئله وفاق وجود دارد که مداخلات دولت باید از جنس سیاست گذاری های پیش بینی پذیر و معطوف به رشد بلندمدت باشد.

مشکل ساختار قدرت؛ تودرتویی نهادی

در ادامه نشست، علی دینی ترکمانی بحث خود را درباره مثلث آکادمیسین، سیاست مدار و تکنوکراتِ مورد نظر نیلی، آغاز کرد و نقد خود را نه معطوف به دیدگاه شخص نیلی، بلکه به طور کلی، معطوف به یک رویکرد فکری بیان داشت که در دانشکده ها و علم اقتصاد در ایران سیطره دارد. دینی گفت که شکست سیاست گذاری بدین معنا است که یک مسئله اساسی وجود دارد که آن را نمی توان در چارچوب اندیشه متعارف رشد اقتصادی بررسی کرد و این رسالت روشنفکری است تا مسائل به یک گفتمان عمومی تبدیل شود و جریان مطالبه خواهی عمومی ساخت قدرت را به یک تحوّل اساسی در جهت حل این مشکل رهنمون سازد. چون توسعه یک امر سیاسی است، ما به عنوان اقتصاددان ناچار هستیم که یک نگاه کل نگر داشته باشیم. بدین نحو، دینی معتقد است که جامعه صرفاً نیاز به تکنوکرات ندارد و لذا ما نباید روشنفکران را نفی کنیم. روشنفکران کسانی هستند که درون ساختار قدرت قرار ندارند، ولی جسارت نقد عملکرد کلی ساخت قدرت را دارند.

دینی در ادامه در موافقت با نیلی افزود که مسئله بر سر نوع سیاست ها نیست، بلکه شرایط نهادی جامعه باید اصلاح شود تا بذرهای سیاستی در آن به ثمر بنشیند. او مشکل اساسی ساختار قدرت را «تو در تویی نهادی» عنوان کرد؛ بدین معنا که مراکز قدرت تصمیم گیری متعددی وجود دارد.

در پاسخ به نکته دینی، نیلی خاطرنشان کرد که نمی توان صبر کرد تا وضعیت نهادی کشور و ساختار سیاسی به یک وضعیت آرمانی برسد و سپس دست به عمل بزنیم. ما باید احساس مسئولیت کنیم و از طریق ایجابی و صحبت کردن، قدمی رو به جلو برداریم تا وضعیت نسبت به قبل، هرچند به میزانی کوچک بهتر شود. به گفته نیلی، کار روشنفکران سلبی صحبت کردن است و این امر فقط باعث می شود با یکدیگر درگیر شویم و منجر به نتیجه عملی نخواهد شد، اما وقتی ایجابی صحبت کنیم، می توان در مورد ایده ها و طرح ها گفت وگو کرد، آن را اصلاح کرد و به اجماع رسید و این، کار متخصصان حرفه ای است نه روشنفکران عمومی.

در ادامه این بحث، محسن رنانی نیز گفت: روشنفکران و تکنوکرات ها جانشین یکدیگر نیستند، بلکه مکمل یکدیگرند و یک پیکره را تشکیل می دهند که باید بتوانند در جهت ایجاد تغییر از درون و بیرون ساختار قدرت با یکدیگر همکاری کنند. نه تکنوکرات می تواند نقش روشنفکر را برعهده بگیرد و نه روشنفکر نقش تکنوکرات را. روشنفکر در خارج از بازی می ایستد و از یک افق زمانی و فرهنگی بلند تر، مسئله را می نگرد و هشدارهای لازم را می دهد؛ هشدارهایی که یا تکنوکرات ها نمی بینند یا اگر ببینند، تمایل یا امکان گفتن آنها را ندارند. نیلی نیز در پاسخ رنانی گفت که اتفاقاً مسئله این است که هشدار دادن بدون آنکه مشخص باشد چه تحولی باید اتفاق بیفتد، کارکرد ندارد و دانستن اینکه چه تحولی باید اتفاق بیفتد، تخصص می خواهد.

وجه غالب اقتصاد ایران؛ اشتغال غیرمولدها

همچنین سیدمحمد بحرینیان در ادامه بحث، چند پرسش مطرح کرد، از جمله اینکه آیا تجربه توسعه در کشورهای مختلف یکسان است؟ اولویت اقتصاد ایران چیست؟ آیا توسعه صنعتی اولویت دارد؟ او در عین حال، بحث ارتباط پیچیده رشد صنعتی و دموکراسی را مطرح کرد و ادامه داد: باید بر روی مفهوم واژه ها و اولویت ها به اجماع رسید. چون در مورد واژه ها اغتشاش فکری وجود دارد و آن را تصریح نمی کنیم، به مشکل بر می خوریم. به طور مثال بحث «حمایت از صنعت» مطرح می شود، اما این واژه به طور کامل و مشخص تعریف نمی شود. بحرینیان در ادامه بحثش از اشتغال غیرمولدها به عنوان وجه غالب اقتصاد ایران نام برد و گفت که انحصارات اقتصادی در ایران عموماً غیرمولد است و وجه غالب اقتصاد ایران را اشتغال غیرمولد تشکیل می دهد.

نیلی اما در مورد نکته هایی که بحرینیان مطرح کرد، گفت که در امر توسعه، مجموعه ای از مؤلفه های فراگیر و همچنین مجموعه ای از مؤلفه های خاص هر کشور وجود دارد و به همین دلیل، هیچ دو کشوری در امر توسعه کاملاً شبیه یکدیگر نیستند، هرچند همه آنها در مواردی اشتراک دارند. این دو را باید به درستی از یکدیگر تفکیک کرد تا در برداشت درست از تجربه دیگران دچار سرگردانی نشویم.

نیلی همچنین در ارتباط میان صنعتی شدن و دموکراسی- قانونمندی ادامه داد: در کشوری که اقتصاد آن از تعداد زیادی کسب و کار کوچک غیر سازمان یافته و غیرشرکتی تشکیل شده باشد، قانون پذیری تمرین نمی شود، ولی وقتی اقتصاد از طریق صنعتی شدن به معنای واقعی «شرکتی» می شود، دموکراسی و قانونمندی تثبیت می شود.

به گفته نیلی، دموکراسی وقتی محقق می شود که دولت به لحاظ مالی به مردم وابسته باشد، اما وقتی مردم به لحاظ مالی به دولت وابسته شدند، تنها از آرمان دموکراسی صحبت می شود، ولی در عمل محقق نمی شود. به باور نیلی، مسیر صنعتی شدن، مسیر توسعه سیاسی را نیز هموار می کند و در این مسیر باید بخش خصوصی تضعیف شده، به تدریج شکل بگیرد و تقویت شود.

نیلی البته این نکته را هم اشاره کرد که کارخانه دار شدن مساوی صنعتی شدن نیست و صنعتی شدن دولتی همچون کشور شوروی نیز ما را بدین نتایج رهنمون نمی کند. او در این زمینه مثال زد که بهره وری در ایران، نسبت عکس با اندازه بنگاه دارد، بدین معنا که هرچه بنگاه بزرگتر باشد، بهره وری آن کمتر است، در حالی که اصولاً باید عکس این موضوع صادق باشد و علت این امر در دولتی بودن و انحصاری بودن بنگاه های بزرگ اقتصادی است.

صندوق توسعه ملی

در ادامه نشست، بایزید مردوخی بحث خود را با این مطلب شروع کرد که مهم ترین میراث مسعود نیلی، پایه گذاری حساب ذخیره ارزی (که بعداً با عنوان صندوق توسعه ملی مطرح شد) بوده است تا درآمدهای نفتی که درآمدی بین نسلی است، صرف امور مصرفی نشود. او براساس تجارب زیادی که در امر برنامه ریزی داشته ، معتقد است که اقتصاد ایران قدرت دفاعی خود را در مقابل توسعه نیافتگی از دست داده است، بدین معنا که اقتصاد ایران مثل بدن یک انسان است که توان دفاعی خود را از دست داده و به همین دلیل دچار انواع بیماری ها می شود.

کارشناسان برای بیماری های مختلف، نسخه ها و داروهای مختلفی تجویز می کنند، اما با درمان یک بخش، بخش دیگر دچار مسئله می شود، چون مسئله اصلی که ضعف توان دفاعی آن در برابر مشکلات است، همچنان پا برجاست، بنابراین این مسئله و همین طور نظام تدبیر، لزوم مطالعه ای جدی را می طلبد.

مردوخی همچنین در ادامه صحبت هایش، فقدان هماهنگی و نامتعادل بودن توزیع قدرت در بین مناطق کشور را از جمله مشکلات ایران بیان کرد.

نیلی اما مسئله عدم کارایی مناسب صندوق توسعه ملی را نه در سطح اقتصاد کلان، بلکه مرتبط با ابعاد اقتصاد سیاسی مدیریت منابع نفتی عنوان کرد و ناکارآمدی آن را به دلیل عدم کارشناسی مناسب این طرح ندانست. به گفته نیلی، اگرچه ممنوعیت های صندوق برای مصرف درآمد نفتی به طور کامل اجرا نمی شود، اما حداقل کارکرد صندوق ذخیره ارزی این بوده که قبل از آن، کل درآمدهای نفتی در بودجه خرج می شد، اما پس از تأسیس صندوق، دولت ها اگر اضافه بر مقدارِ مقرر، مبالغی را می خواستند مصرف کنند باید از مجلس مجوز می گرفتند و این، هزینه استفاده بیشتر از منابع نفتی را بالا می برد.

او درباره صحبت های مردوخی نیز گفت که اگرچه سیاست ها و نسخه های تجویز شده، بهبود اندکی حاصل کرده است، اما این بدین معنا نیست که تفاوتی با قبل وجود نداشته و نمی توان ادعا کرد که اگر کارهایی که انجام شده، صورت نمی گرفت و اقتصاد ایران به شکل دهه اول انقلاب اداره می شد، ایران اکنون در وضعیت مناسب تری قرار داشت.

نیلی افزود که اصولاً دولت ها در ایران به دنبال دستاوردهای کوتاه مدت برای جلب نظر مردم هستند. او سپس نبود احزاب نیرومند و پایدار را از عوامل مؤثر بر فقدان رویکرد بلندمدت دولت ها بیان کرد و جایگزین شدن دولت ها به صورت منفرد به جای احزاب در پیشبرد رویه های توسعه ای در ایران را عامل نگرش کوتاه مدت دانست.

نیلی در پایان سخنانش خاطرنشان کرد که من هم تردید ندارم مباحث اجتماعی و سیاسی از اهمیت بالایی برخوردارند و این مسئله در تشخیص من هم مغفول واقع نشده است، اما مسئله این است که این موضوعات، متخصص ها و دانشگاهیان خاص خود را نیاز دارد و ما به عنوان اقتصاددان نمی توانیم در حوزه هایی که تخصص نداریم، وارد شویم. من به سهم خودم وقتی به اهمیت توسعه دانش اقتصاد سیاسی در کشورمان پی بردم، از حدود 20 سال پیش وارد این حوزه شدم و فکر می کنم اقتصاد سیاسی بخشی از خلأ موجود در تحلیل چرایی تحولات نامطلوب کشور را پر می کند.

ارتباط با نویسنده :Ivankaramazof@yahoo.com

برچسب ها : اخبار امروز
لینک کوتاه صفحه : www.forsatnet.ir/u/PKulOrjF
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :
قیمت های روز
پیشنهاد سردبیر
آخرین مطالب
محبوب ترین ها
وبگردی
مشاوره کسب و کارآزمایشگاه تجهیزات اعلام حریق آریاکخرید فالوورقیمت ورق گالوانیزهخرید از چینچک صیادیدوره مذاکره استاد احمد محمدیخرید فالوور فیکخرید نهال گردوماشین ظرفشویی بوشدوره رایگان Network+سریال جنگل آسفالتکفش مردانهتلویزیون شهریMEXCتبلیغات در گوگللپ تاپ قسطیآی نودانلود رمانآموزش آرایشگریقصه صوتیریل جرثقیلگیفت کارت استیم اوکرایناسکرو کانوایرخرید لایک اینستاگرامپنجره دوجدارهخدمات سئولوازم یدکی تویوتاکولر گازی جنرال شکارنرم‌افزار حسابداریاجاره خودرو در دبیست مدیریتیواردات و صادرات تجارتگرامخرید آیفون 15 پرو مکستجارتخانه آراد برندینگواردات از چینتعمیر گیربکس اتوماتیکخرید سی پی کالاف دیوتی موبایلخرید قسطیاپن ورک پرمیت کاناداتعمیر گیربکس اتوماتیک در مازندرانورمی کمپوستچاپ فوری کاتالوگ حرفه ای و ارزانقیمت تیرآهن امروزمیز تلویزیونتعمیر گیربکس اتوماتیکتخت خواب دو نفرهخدمات پرداخت ارزی نوین پرداختدندانپزشکی سعادت آبادتور استانبولنرم‌افزار حسابداری رایگانتور استانبول
تبلیغات
  • واتساپ : 09031706847
  • ایمیل : ghadimi@gmail.com

كلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است و هرگونه بهره ‌برداری غیرتجاری از مطالب و تصاویر با ذكر نام و لینک منبع، آزاد است. © 1393/2014
بازگشت به بالای صفحه