چندی است که دولت زمزمه اعمال مالیات بر سپردههای بانکی را به راه انداخته است. مقولهای که در اغلب کشورهای دنیا اعمال میشود، چراکه سود سپرده بهعنوان درآمد شخص تلقی میشود. در این کشورها مکانیسم بازار تعیینکننده نرخ سود بانکی است و نرخ سود بهصورت دستوری از سوی مرجعی خاص تعیین نمیشود. با این حال، در ایران نرخ سود بانکی بهصورت دستوری تعیین میشود.
هرچند در این خصوص بانک مرکزی تاثیرگذار است، اما اغلب سود سپرده بانکی در ایران توسط دولتها تعیین میشود و این رقم اغلب زیر نرخ تورم بوده است. بر این اساس، طی سالهای اخیر به نوعی از سپردههای بانکی به نفع سیاستهای پولی، مالیات هم دریافت شده است.
بهعنوان مثال وقتی نرخ تورم 20درصد و نرخ سود سپرده بانکی 12درصد است، به این معنی ست که 8درصد از قدرت پول سپردهگذار پایین آمده است. بنابراین در سالهای اخیر به واسطه کاهش ارزش پول سپردهگذار، نرخ سود سپرده بانکی کمتر از نرخ تورم بوده است، به عبارتی میتوان گفت از او مالیات هم دریافت شده است.
با این حال مدتی است که برای نخستین بار در ایران نرخ سود بانکی از نرخ تورم بیشتر شده و با فاصله گرفتن نرخ سود سپردههای بانکی از نرخ تورم، زمزمههای اخذ مالیات از سپردههای بانکی به گوش میخورد. با توجه به اینکه اقتصاد ایران در شرایط باثباتی قرار ندارد، نمیتوان صرفا بر این مبنا که نرخ تورم با نرخ سود بانکی فاصله زیادی دارد، بر سپردههای بانکی مالیات وضع کرد. با توجه به زمینه بیمار اقتصاد ایران، در شرایط فعلی اخذ مالیات از سپردههای بانکی جز فشار آوردن به افرادی که چارهای غیراز سپردهگذاری ندارند، ثمری نخواهد داشت.
افرادی که میدانند پول خود را چگونه صرف کنند، سپردهها را از بانک خارج میکنند و در بازار غیربانکی به کار میگیرند. بدینترتیب سپردهگیری بانکها کاهش مییابد و تعادل بین بهره بانکها و بازار به هم میخورد.
بنابراین کاملا مشخص است که این تصمیم عواقب منفی متعددی خواهد داشت و در این زمینه نباید عجولانه و رادیکالی تصمیم گرفت و در صورت تصمیمگیری عجولانه باید منتظر عواقب منفی آن هم باشیم. با این حال بسیاری از فعالان بازار بارها این امر را موجب خروج سپردهها به نفع سرمایهگذاری در بخش تولید عنوان کرده بودند.
در هرصورت این موضوع موافقان و مخالفان خود را دارد و باید دید آیا این مقوله شکل اجرایی به خود خواهد گرفت یا خیر و اگر بگیرد تبعات آن چه خواهد بود.
***
امید طباطبایی:
مالیات بر سپرده فشار مالیاتی بر تولید را کم میکند
امید طباطبایی، مدیرعامل شرکت ساوین معتقد است اعمال مالیات بر سپردههای مردم اتفاق خوبی است که فشار مالیاتی بر بخش تولید را کم میکند.
به تازگی دولت اعلام کرده است که ممکن است سیاست اعمال مالیات بر سپردههای بانکی را اجرایی کند. در گذشته برخی فعالان بخش خصوصی به این راهکار بهعنوان کمک به خروج سرمایهها از بانکها به نفع تولید اشاره کرده بودند، نظر شما در این زمینه چیست؟
حتی اگر سپردهها با اعمال مالیات به سمت بخش تولید هدایت نشود به زعم من اساسا اتفاق خوبی است. دولت باید اتکایش را به صنعت نفت کم کند و به درآمدهای مالیاتی رو بیاورد. متاسفانه برای افزایش درآمدهای مالیاتی تاکنون اداره دارایی بر مودیانی که قابل دسترسی بودند که اغلب فعالان بخش خصوصی و تولیدی هستند اعمال مالیات کردهاست که هرچند افزایش مالیات را پرداخت میکردند اما فشار بر این بخش بود. در حالیکه بحث این بود که با افزایش مالیات بر این گروه مودیان جدید اقتصادهای زیر زمینی را که سهم بالایی از اقتصاد کشور را تشکیل میدهند و یکی از راههای رسید به این هدف همین است.
چرا پولی باید بدون کار و ارزش افزوده در بانک بخوابد و کسی که در بانک سپرده گذاشته بدون هیچ فعالیتی از سود آن به راحتی بهره ببرد. پس به نوعی مالیات بر سپرده یکی از روشهای شناسایی مودیان جدید است. این مقوله کمک میکند تا فشار بر اقتصادهای شناسنامهدار کم شود.
خب، پس از یک دیدگاه این امر کمک میکند که فشار به تولیدکننده حداقل در حوزه مالیات کم شود، در این شرایط ممکن است تشویقی برای ورود به حوزه تولید اعمال شود؟
اگر این اتفاق روی دهد جدا از کم کردن فشار مالیاتی و سرمایهها نیز وارد بخش تولید میشوند که بیشک امر میمون و مبارکی خواهد بود.
برخی معتقدند که مالیات دو تا سه درصدی کمکی به تولید نمیکند و ممکن است سپردهها به سمت سفته بازی بروند که اقتصاد کشور را به چالش میکشد، ارزیابی شما از این صحبت چیست؟
زمان سفتهبازی گذشته است. بعید است مردم به آن سمت و سو بروند. حتی اگر این اتفاق هم بیفتد به هر حال این امر کمک میکند به شناخت مودیان جدید و افرادی که در حوزه اقتصادهای زیرزمینی فعال هستند. وقتی این پول وارد چرخه اقتصادی حتی در شکل سفتهبازی شود باید شناسنامه پیدا کند و باز هم مقوله مالیات بر آن اعمال میشود.
حال اگر این مقوله اعمال شود تا چه حد فکر میکنید این سرمایهها به بخش تولید و خصوصی وارد شود؟
در بخش خصوصی من بعید میدانم. وضع تولید و اقتصاد بسیار خراب و راکد است و اگر این سرمایهها خارج شود به احتمال قوی به سمت بورس خواهد رفت. احتمال بیشتر این است که مردم حاضر شوند آن مالیات را بپذیرند اما سپردههایشان را از بانکها خارج نکنند. حال اینکه چه سهمی از بانکها خارج شود و به کجا برود نمیدانم اما اساسا موافق اعمال مالیات بر سپردههای بانکی هستم.
حال اگر این مالیات اعمال شود و منجر به افزایش درآمدهای دولت شود آیا ممکن است وارد حوزه عمرانی و توسعه اقتصادی شود؟
این تکلیف قانونی است. تکلیف قانون این است که درآمدهای مالیاتی افزایش پیدا کند. اگر این امر اعمال نشود فشار بر مودیان قبلی افزایش پیدا میکند. بنابراین معتقدم یافتن گزینههای جدید برای اعمال مالیات، درآمدهای دولت را افزایش میدهد و در نهایت به هزینه در بخشهای عمرانی منجر میشود.
برخی معتقدند سپردههای بانکی رقمهای کوچک پساندازهای مردمی است و در برابر اقتصادهای کلان زیرزمینی رقم قابل اعتنایی به حساب نمیآیند که مالیات دو تا سه درصدی بتواند نقشی در درآمد دولت یا کاهش مالیات در حوزههای دیگر بازی کند!
نه، این مالیاتها منافاتی با اعمال مالیات بر اقتصادهای زیر زمینی ندارد. این سپردهها بخشی از همان اقتصاد زیرزمینی است و حتی به شناسایی آنها کمک میکند.
***
محمود تولایی:
مالیات بر سپرده منطقی نیست
محمود تولایی، رئیس اتاق کاشان معتقد است که اعمال مالیات بر سپرده امری است که کمکی به تولید نمیکند و اگر اعمال شود ممکن است سپردهها را به سمت سفتهبازی ببرد که تبعات اقتصادی آن آسیبزننده است.
با توجه به اینکه پیش از این برخی فعالان اقتصادی بر این عقیده بودند که با اعمال مالیات بر سپردههای بانکی، سرمایهها به بخش تولید روانه خواهد شد، اکنون که دولت در پی عملیاتی کردن این امر است ارزیابی شما از آن چیست؟
تا حدودی ممکن است این سپردهها به سمت بخشخصوصی روانه شود اما اینکه واقعاً این اتفاق مثبتی است و به نفع تولید خواهد بود چندان مقوله قابل حدسی نیست. این اتفاق تبعات متعددی در پی خواهد داشت مانند ایجاد شوک تورمی که بیشک نمیتواند چندان به نفع اقتصاد تمام شود. اما با اینهمه من معتقدم که دولت چنین کاری نمیکند و حداقل این مالیاتها بر بانکها و موسساتی که زیر پوشش بانک مرکزی هستند اعمال نمیشود.
باور من این است که هدف، موسسات غیرمجازی هستند که زیر نظر بانک مرکزی نیستند. چون با چنین رویهای این موسسات از دو سو اقتصاد را نشانه رفتهاند، از یکسو با سودهای کلانی که سبب عدم رونق تولید میشود و از سوی دیگر به خطر انداختن سرمایههای مردم که متأسفانه چون این موسسات زیر نظر بانک مرکزی نیستند به راحتی سپردههای مردم را در خطر قرار میدهند. من احساس میکنم هدف دولت این موسسات است.
حال اگر دولت در نهایت تصمیم به اعمال این مالیات بر سپردههای مردم بگیرد آیا ممکن است که این سپردهها به سمت صنعت و تولید برود؟
این را باید با محاسبه بررسی کرد. ابتدا باید دید که بخش صنعت تا چه حد توانایی جذب این سرمایهها را دارد. صنعت با بانک مقوله متفاوتی است، ریسکپذیر است و الزاما سود معادل بانک به سرمایهها نمیدهد. شما حتی بهترین بخشهای صنعتی را بررسی کنید میبینید که سود حاصل از آنها یارای برابری با سود بانکها را ندارد.
برخی معتقدند سپردههای کلان بانکی معدود هستند و اغلب سپردههای بانکی رقمهای کوچک و پسانداز مردم است، بنابراین این تصور که این سرمایهها روانه بخش تولید میشود اشتباه است. شما این امر را چگونه میبینید؟
جدا از بحث پیشداوری، تجربه میگوید هرگاه بانکها ناامن شوند یا سود مناسب را به سپردهها نپردازند، سپردهها به سمت سفتهبازی و طلا و دلار میروند و در بخش تولید هزینه نمیشوند که تبعات سفتهبازی متأسفانه بسیار بدتر از سودهایی است که به سپردههای بانکی تعلق میگیرد.
پس با توجه به صحبتهای شما، چه این اعمال مالیات با هدف کسب درآمد برای دولت باشد و چه به هدف هدایت سرمایهها به بخش تولید امری منطقی نیست؟
درست است، من این امر را منطقی نمیبینم.
***
محمود نجفیسهی:
شر مالیات بر سپرده بیشتر است
محمود نجفی سُهی نماینده اتاق بازرگانی سمنان معتقد است که شر مالیات بر سپرده بیشتر از خیر آن است و بعید است که سپردهها را به سمت تولید هدایت کند.
با توجه به این امر که دولت بر آن است مالیات بر سپردههای بانکی را اعمال کند، آیا انتظار میرود که این سپردهها از بانک خارج و در بخش صنعت و تولید سرمایهگذاری شود؟
تا زمانیکه جاذبه در حوزه سرمایهگذاری نباشد هیچ سرمایهای با هیچ ترفندی به این بخش وارد نمیشود. وقتی برای سرمایهگذاری جاذبه ایجاد کردیم آنگاه برای تشویق به آن میتوانیم بر سپردهها مالیات بگذاریم، اما زمانیکه سرمایهگذاری جاذبه ندارد، اگر مالیات 2 تا 3درصدی هم بر سپردهها اعمال شود و سودها از 18 درصد به 15درصد برسد باز هم چون تولید در همان حد 15 درصد هم نمیتواند سودده باشد، بیشک تمایل به سرمایهگذاری ایجاد نخواهد شد. تنها کاری که مالیات بر سپردههای بانکی انجام میدهد میتواند منبع درآمدی برای دولت محسوب شود.
اما اگر هدف هدایت سپردهها به سرمایهگذاری است بعید میدانم وقتی سرمایهگذاری کشش و جاذبه ندارد این اتفاق بیفتد. بیشک اگر این مالیاتها هم به خارج کردن سپردهها بینجامد مردم ترجیح میدهند سپردههایشان را به دلار و طلا و غیره تبدیل کنند تا آنها را در بخش تولید سرمایهگذاری کنند.
حال اگر بگوییم همان ایجاد درآمد برای دولت هدف است، آیا ممکن است بودجه دولت به نحوی تأمین شود که نگران هزینههای جاری نباشد و با درآمد بیشتر وارد حوزه عمرانی شود؟
نه به هیچ عنوان این اتفاق نمیافتد. دولت درآمد بسیار کمی دارد و از هر گوشه که تلاش کند تا درآمدهایش را افزایش دهد تنها میتواند هزینههای جاری خود را تأمین کند. بیشک آن رقمها در حدی نخواهد بود که در حوزههای عمرانی نیاز است.
پس اساساً برخلاف نظر برخی فعالان بخشخصوصی که این امر را راهکاری برای تغییر مسیر سرمایههای مردمی به سمت سرمایهگذاری میبینند، شما آن را مؤثر نمیبینید؟
نه، نهتنها به زعم من این عامل مؤثری در کمک به این امر نیست حتی تا حدی میتواند تبعات منفی داشته باشد. بیشترین اتفاقی که در این حوزه میافتد سپردهها از بانکها خارج میشود و متأسفانه به سمت سفته بازی میرود. اکنون تولید جاذبه و کشش ندارد و هیچ ترفندی جذب سرمایه نمیکند. بخش تولید سودآوری کمی دارد و با سختی و موانع بسیاری همراه است، بنابراین در این شرایط چه کسی تمایل دارد به آن وارد شود.
اگر واقعاً قصد توسعه تولید باشد، باید در سمت تولید تشویق اعمال کنیم، موانع را برداریم، سودآوری ایجاد کنیم آنگاه از آن سو مثلاً مالیاتی اعمال کنیم تا سرمایهها به بخش تولید روانه شوند، اما اگر از آن سو تنبیه کنیم و در این سو هیچ گونه تشویقی صورت نگیرد چنین امری اتفاق نخواهد افتاد. در نهایت تنها در تأمین درآمدهای دولتی این امر مؤثر است آن هم در شرایطی که سپردهها در بانکها باقی بماند.
اگر سپردهها از بانکها خارج شود بیشک نهتنها این امر برای دولت نیز درآمدزا نخواهد بود که تبعات منفی اقتصادی حاصل از سفتهبازی گریبان اقتصاد را خواهد گرفت. در نهایت همین خروج سپردهها از بانکها به سمت سفتهبازی به کاهش نقدینگی و ضرر واحدهای تولیدی خواهد انجامید.
پس اساساً در حال حاضر این امر را آسیبرسان میبینید؟
بله، بیشک تبعات منفی آن بیشتر است. دولت باید با نگاه کارشناسانهتری به این مقوله بنگرد و نگاهش تنها کسب درآمد نباشد. چون اگر تولید درآمد داشته باشد، مالیاتی که دولت از بخش تولید میگیرد خیلی بیشتر خواهد بود تا اینکه فعالیتهای اقتصادی در رکود باقی بماند و دولت بیاعتنا به تولید به دنبال راهکار مالیات بر سپردهها برای تأمین درآمدش برود.
حال هرچند که به تشویق در حوزه سرمایهگذاری اشاره کردید اما برای رسیدن به آن تشویق یا گزینه جایگزین مالیات بر سپرده شما چه پیشنهادی برای دولت دارید تا هم تأمین درآمد کند هم بخش تولید را فعال کند؟
متأسفانه مقوله واردات تا حد زیادی به بخش تولید ما ضربه زده است و این امر همچنان ادامه دارد و دولت کوچکترین توجهی به این امر ندارد. دولت هم باید تولید را سودآور کند هم واردات را مدیریت کند. اگر این دو در کنار یکدیگر انجام شود اصلاً نیازی به توجه به سپردهها نیست و خود به خود سرمایه به سمت تولید میآید. سرمایههایی که در بانکهاست متعلق به افرادی است که سراغ بورس نخواهند رفت.
سپردههای بانکی متعلق به افرادی است که مطمئنترین جا برایشان سپرده بانکی است و اهل ریسک کردن نیستند و با آن سپرده زندگیشان را میگذرانند. این درباره سودهای متداول و سهم اعظم سپردههاست. کاری به سپردههای معدود کلان نداریم، بنابراین چون حجم بالایی از سپردهها یه این افراد تعلق دارد بعید است که اعمال مالیات بر سپرده بانکی تأثیری بر بورس یا تولید بگذارد.
پس این سودی که به زعم شما 2 تا 3درصد خواهد بود با توجه به حجم سپردهها و نوع افرادی که صاحب آن سپردهها هستند سرمایهها را به سمت رشد اقتصادی هدایت نمیکند؟
ببینید حقیت امر این است که سود بانکی 18درصد است و تولید 10درصد سودآور است. قطعاً دولت مالیات 10درصدی به سپردهها اعمال نمیکند که سود تولید با سپرده برابر شود چون چنین مالیاتی تمام سیستم مالیاتی کشور را درهم میریزد، بنابراین کسی سود 18درصد را رها نمیکند تا با سختی و ریسک به سود 10درصدی برسد.
بخش اندکی ممکن است به سمت تولید روی بیاورند که چندان مؤثر نخواهد بود و احتمال نا امنی که این مالیات بر سپردهگذار ایجاد میکند ممکن است به خروج سپرده به نفع سفتهبازی تمام شود، بنابراین این امر ممکن است شرش بیشتر از خیرش باشد.
ارتباط با نویسنده: [email protected]