مه غلیظی دنیای کسب و کار را فرا گرفته است. این مه از جنس بخار آب دریا نیست؛ از جنس عدم قطعیت است. تغییرات سریع تکنولوژی، بحران های اقتصادی غیرمنتظره و جابه جایی های ناگهانی در رفتار مصرف کننده فضایی را خلق کرده که در آن دیدن چند متر جلوتر نیز تقریبا غیرممکن به نظر می رسد. در چنین فضایی برندها به طور غریزی به یکی از دو استراتژی اشتباه پناه می برند. دسته اول، وحشت زده موتورهای خود را خاموش کرده و در جای خود میخکوب می شوند به این امید که مه به زودی از بین برود و شرایط عادی دوباره بازگردد. دسته دوم، با اضطراب در تمام جهات به صورت کورکورانه حرکت می کنند، به امید اینکه به صورت تصادفی از مه خارج شوند، اما اغلب، بیشتر در آن گم می شوند.
اما یک راه سوم هم وجود دارد. این راه متعلق به برندهایی است که درک کرده اند در دوران عدم قطعیت بزرگ ترین نقش آنها نه تلاش برای فرار، بلکه تبدیل شدن به یک فانوس دریایی است. یک فانوس دریایی در میانه توفان و در دل تاریکی حرکت نمی کند. او محکم و استوار در جای خود می ایستد، یک نور قدرتمند و باثبات را به اطراف می فرستد و به کشتی های سرگردان کمک می کند تا مسیر خود را پیدا کنند. فانوس دریایی نه به دنبال کشتی ها می دود و نه از توفان می ترسد؛ او به یک منبع قابل اتکا از ثبات، جهت دهی و امید تبدیل می شود.
در جهانی که همه به دنبال یک نقطه اتکای امن می گردند، برندهایی که یاد می گیرند چگونه به یک فانوس دریایی برای مشتریان، کارمندان و شرکای خود تبدیل شوند، نه تنها از این دوران سخت عبور خواهند کرد، بلکه با اعتباری صدچندان و رابطه ای عمیق تر از همیشه، از آن خارج خواهند شد. این مقاله، نقشه ساخت چنین فانوس دریایی است.
بازگشت به هسته بنیادین؛ تقویت نور فانوس دریایی
وقتی مه همه جا را فرا گرفته و هیچ دیدی به بیرون وجود ندارد، تنها قطب نمایی که می توان به آن اعتماد کرد، قطب نمای درونی است. اولین و حیاتی ترین اقدام برای یک برند در دوران عدم قطعیت، بازگشتی عمیق به هسته وجودی خویشتن است. این یعنی پرسیدن بنیادی ترین سوال ممکن: «ما چرا وجود داریم؟» پاسخ به این سوال، همان هدف برند شما و منبع تولید نور فانوس دریایی شماست.
مطلب مرتبط: رهبری تجاری در شرایط حساس: چطور حضورمان در شرکت را نشان دهیم؟
بسیاری از برندها در شرایط عادی آنقدر درگیر عملیات روزمره و رقابت بر سر سهم بازار می شوند که این هدف اصلی را فراموش می کنند، اما در دوران بحران این هدف به تنها لنگرگاهی تبدیل می شود که می تواند کشتی شما را ثابت نگه دارد.
برند تولیدکننده پوشاک، پاتاگونیا وجود خود را نه براساس فروش لباس، بلکه براساس حفاظت از سیاره زمین تعریف کرده است. این هدف بنیادین به آنها کمک می کند تا در هر شرایطی، تصمیمات درستی بگیرند؛ از انتخاب مواد اولیه پایدار گرفته تا سرمایه گذاری بخشی از سود خود در فعالیت های محیط زیستی. وقتی شما بدانید که چرای شما چیست، پیدا کردن چگونه و چه چیزی در هر شرایطی، آسان تر می شود. در دوران مه، نور فانوس شما باید قوی تر، شفاف تر و متمرکزتر از همیشه بتابد و این نور، از هیچ جا جز هدف اصلی برند شما، نشأت نمی گیرد.
همدلی فعال؛ تنظیم فرکانس برای کشتی های سرگردان
فانوس دریایی شما هر چقدر هم که نورانی باشد، اگر روی فرکانسی اشتباه سیگنال بفرستد، هیچ کشتی گمشده ای آن را دریافت نخواهد کرد. عدم قطعیت نه تنها برند شما که به مراتب بیشتر مشتریان شما را تحت تاثیر قرار می دهد. ترس ها، نیازها، اولویت ها و حتی تعریف آنها ممکن است در یک شب تغییر کرده باشد. تلاش برای فروختن همان محصول قدیمی با همان پیام قدیمی، مانند فریاد زدن در یک اتاق خالی است.
در این دوران همدلی دیگر یک کلمه زیبا در جلسات هیأت مدیره نیست؛ یک ابزار حیاتی برای بقا است. شما باید با تمام وجود تلاش کنید تا دنیا را از چشمان مشتریان خود ببینید. این یعنی گوش دادن فعال به مکالمات آنها در شبکه های اجتماعی، تحلیل داده های رفتاری آنها و حتی صحبت مستقیم با آنها. چه چیزی شب ها خواب را از چشمان شان می رباید؟ بزرگ ترین چالش جدیدشان چیست؟ چگونه برند شما، نه به عنوان یک فروشنده، بلکه به عنوان یک «همراه» می تواند باری از روی دوش آنها بردارد؟ برندهایی که در این دوران، رویکرد خود را از «ما چه چیزی می توانیم به شما بفروشیم؟» به «ما چگونه می توانیم به شما کمک کنیم؟» تغییر می دهند، یک پیوند عمیق و مبتنی بر اعتماد واقعی را شکل می دهند که تا سال ها پس از کنار رفتن مه نیز پایدار خواهد ماند.
نوآوری هدفمند؛ تعمیر و تجهیز قایق نجات
ایستادن و نورافشانی، لازم است، اما کافی نیست. یک فانوس دار بزرگ، می داند که گاهی باید از برج خود پایین بیاید و قایق نجات را برای کمک به کسانی که در آب افتاده اند، آماده کند. این، به معنای «نوآوری هدفمند» است؛ یعنی تطبیق دادن نحوه ارائه ارزش خود با شرایط جدید، بدون خیانت به هدف اصلی. نوآوری در اینجا به معنای خلق محصولات عجیب و غریب و بی ربط نیست، بلکه به معنای یافتن راه های جدید و هوشمندانه برای رساندن همان وعده اصلی برند به دست مشتری است.
مطلب مرتبط: هنر رهبری تجاری در دنیای امروز: چگونه از یک مدیر به رهبر تجاری تبدیل شویم؟
در طول بحران های جهانی بسیاری از رستوران های سطح بالا که نمی توانستند مشتریان را به صورت حضوری بپذیرند، با ایجاد کیت های آشپزی خانگی و آموزش های آنلاین به مشتریان خود اجازه دادند تا تجربه یک غذای لوکس را در خانه خود بازآفرینی کنند. استودیوهای ورزشی با ایجاد جوامع آنلاین قدرتمند، حس تعلق و انگیزه را برای اعضای خود زنده نگه داشتند. در تمام این موارد چه چیزی (محصول) تغییر کرد، اما چرای برند (ارائه یک تجربه غذایی عالی، ترویج سبک زندگی سالم) ثابت باقی ماند. این نوع از نوآوری، به مشتریان نشان می دهد که شما برای حل مشکلات آنها، حاضر به فراتر رفتن از چارچوب های همیشگی خود هستید.
ارتباطات شفاف و مستمر؛ سیگنال های قابل اعتماد در تاریکی
بدترین کاری که یک برند می تواند در دوران عدم قطعیت انجام دهد، این است که ساکت شود. سکوت، به سرعت توسط ذهن نگران مخاطب، به بدترین شکل ممکن تعبیر می شود: «آنها خبر بدی دارند»، «آنها برنامه ای ندارند» یا «آنها به ما اهمیت نمی دهند». نور فانوس دریایی باید به صورت مداوم، قابل پیش بینی و با یک الگوی ثابت بتابد تا به کشتی ها این اطمینان را بدهد که راهنما هنوز سر جای خودش است.
این به معنای ارتباطات مداوم، صادقانه و شفاف با تمام ذی نفعان، از کارمندان گرفته تا مشتریان و سرمایه گذاران است. در به اشتراک گذاشتن چالش ها، صادق باشید، اما مهمتر از آن، برنامه و چشم انداز خود را برای عبور از این چالش ها به وضوح بیان کنید. به تیم خود اطمینان دهید که کشتی را رها نکرده اید. به مشتریان خود بگویید که چگونه در حال تطبیق خود برای خدمت رسانی بهتر به آنها هستید. این ارتباطات، مانند آن سیگنال های نوری منظم، یک حس ثبات و کنترل را در دریایی از آشوب ایجاد می کند و به همه یادآوری می کند که ناخدایی باتجربه، هنوز سکان را در دست دارد.
مطلب مرتبط: درس های رهبری تجاری از کارآفرینان موفق
سخن پایانی
در نهایت، رهبری یک برند در دنیای امروز، دیگر به معنای هدایت آن در یک مسیر صاف و قابل پیش بینی نیست؛ بلکه به معنای ساختن برندی است که آنقدر ریشه های عمیق و ساختار مستحکمی داشته باشد که بتواند در هر توفانی استوار باقی بماند. عدم قطعیت، یک وضعیت موقتی نیست که روزی به پایان برسد؛ این، شرایط دائمی جدید ماست. در این شرایط، برندهایی پیروز خواهند بود که از تلاش برای پیش بینی آینده دست بردارند و به جای آن، روی تبدیل شدن به یک منبع پایدار از ارزش، اعتماد و امید تمرکز کنند. میراث یک برند، نه در روزهای آفتابی، که در تاریک ترین شب ها و در دل سهمگین ترین توفان ها نوشته می شود؛ زمانی که انتخاب می کند یک فانوس دریایی باشد.
منابع: