سرمایهگذاری موفق روی یک کمپین بازاریابی نیازمند تعادلی دقیق است. سرمایهگذاری بیش از حد در ابتدای کمپین و پیش از آنکه مخاطب هدف خود را از نزدیک بشناسید میتواند هدررفت بزرگی برایتان رقم بزند. شما تا فرصت آزمودن مدلهای مختلف را پیدا نکرده باشید، نمیتوانید بفهمید کدام یک میتواند برای شما بهترین انتخاب باشد.
با این تفاسیر دست زدن به هر کاری براساس فرضیات، قمار بزرگی خواهد بود. از طرف دیگر، سرمایهگذاری ناکافی نتایج کم و دادههای ناکافی برایتان به همراه خواهد داشت که هیچ نتیجه معناداری نمیتوان از آنها گرفت. با توجه به محدودیت منابع، افزایش کارایی سرمایهگذاری از جمله مسائل بسیار با اهمیت است. حال با نگاهی تخصصیتر به این منظر نگاه میکنیم.
کارایی سرمایهگذاری مستلزم آن است که از یکسو، از مصرف منابع در فعالیتهایی ممانعت شود که سرمایهگذاری در آنها بیشازحد مطلوب است و از دیگر سو، منابع به سمت فعالیتهایی هدایت شود که به سرمایهگذاری نیاز بیشتری دارند.
میزان سرمایهگذاری بهوسیله اولویت برای رشد یا امنیت مالی تعیین میشود. در چارچوب نمایندگیها که با مشکلات عدم تقارن اطلاعاتی مواجهند، امکان دارد شرکتها از سطح مطلوب سرمایهگذاری خود منحرف شوند و بنابراین، از سرمایهگذاری ناکافی یا سرمایهگذاری اضافی رنج ببرند.
در بازارهای مالی کامل، تمامی پروژههایی که ارزش فعلی خالص مثبت دارند، باید تامین مالی و اجرا شوند. باوجود این، شمار بسیاری از مصادیق وجود دارند که این فرض را نقض میکنند. نقوص بازار به همراه عدم تقارن اطلاعاتی و هزینههای نمایندگی، میتواند به اجرای پروژههایی با ارزش فعلی خالص منفی (سرمایهگذاری اضافی) و رد پروژههایی با ارزش فعلی خالص مثبت (سرمایهگذاری ناکافی) منجر شود.
سرمایهگذاری اضافی و ناکافی را میتوان از طریق بیان وجود عدم تقارن اطلاعاتی بین ذینفعان تشریح کرد. با توجه به خطرات اخلاقی، تضاد منافع بین سهامداران و مدیران و کمبود نظارت بر مدیران، امکان دارد به تلاش مدیران برای بیشینه سازی منافع شخصی منجر شود. این مسئله از طریق سرمایهگذاریهایی اتفاق میافتد که ممکن است برای سهامداران مناسب نباشد و این امر به گسترش قدرت مدیریت و سرمایهگذاری اضافی منجر میشود.
براساس گزینش معکوس، مدیرانی که اطلاعات بهتری دارند امکان دارد سرمایهگذاری اضافی انجام دهند، اگر آنان اوراق بهاداری را که افزایش قیمت داشتهاند فروخته و به وجوه مازاد دست یابند، در راستای احتراز از این امر، تامینکنندگان سرمایه میتوانند سرمایه را جیرهبندی کنند یا هزینه آن را افزایش دهند که این امر به علت ایجاد محدودیت، به رد برخی پروژههای سودآور و متعاقبا سرمایهگذاری ناکافی منجر خواهد شد.
مطالعات متعددی به پردازش برخی از این آثار پرداختهاند؛ مانند کاهش هزینه سرمایه و هزینه بدهی و دستیابی به بازار بدهی و تاثیر بر شرایط آن، هزینه کمتر، سررسید بدهی بیشتر و ضمانتهای پایینتر در تامین مالی از بانک.
بهتازگی یکسری از مطالعات به بررسی تاثیر کیفیت گزارشگری مالی بر کارایی سرمایهگذاری پرداختهاند. کیفیت گزارشگری مالی بالاتر، از طریق فراهمسازی امکان نظارت بهتر، مدیران را پاسخگوتر میسازد و احتمالا عدم تقارن اطلاعاتی و متعاقبا گزینش معکوس و خطرات اخلاقی را میکاهد؛ همچنین میتواند مشکلات سرمایهگذاری اضافی و ناکافی را تسکین دهد.
از سوی دیگر، کیفیت گزارشگری مالی همچنین میتواند کارایی سرمایهگذاری را از طریق فراهمسازی امکان اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری بهتر برای مدیران و شناسایی بهتر پروژهها و ارائه ارقام حسابداری صادقانهتر به تصمیمگیران داخلی بهبود بخشد.
ارتباط با نویسنده: [email protected]