ورقهای کاهی و بوی کاغذهای قدیمی، دستخطهای اول کتابها و خطهایی که روزی صاحب کتابها زیر کلمهها کشیدهاند از آن جذابیتهایی است که هر کتابخوانی را مجذوب خود میکند. کتابخانهای به نام کتابخانه دیگران که شامل کتابهای قدیمی و دست دوم مخاطبان در نشر «هنوز» است، از آن اتفاقهای خوب برای افراد خوره کتاب است که در به در دنبال کتابهای نایاب قدیمی و دست به دست شده هستند.اما ماجرا در این نشر فقط به این موضوع ختم نشده و فضای گرم و صمیمی در کنار یار مهربان، یکی از آن برگ برندههایی است که این نشر درصدد ایجاد آن است.
نشر تازهکار «هنوز» با بهرهگیری از چنین فضا و دکوراسیون و چیدمانی متفاوت و اجرای اموری از قبیل نقد و بررسی کتاب و برگزاری برنامهها و ایونتهای مختلف توانسته رقیب دیگر ناشرین صاحبنام حوزه خود شود.
این ناشر که هفته اول خردادماه نیز برنامههای رونمایی مختلفی از همکاری با ناشرین دیگر برای معرفی کتاب با حضور مولفان و مترجمان گرفته تا رونمایی و معرفی آلبومهای موسیقی خوانندگان جدید برگزار کرده است، با استفاده از استراتژیهای ارتباطی و بازاریابی متناسب با هویت خود در حال تبدیل شدن به رقیبی قدرتمند برای ناشرینی چون چشمه و ثالث است.
این نشر در راستای دیگر امور نوآورانه و تعاملی خود، تختهسیاهی در کتابفروشی قرار داده که مخاطبینش یعنی کتابخوانها میتوانند دلنوشتههای خود را رویش بنویسند و هر از چندگاهی این نوشتهها نیز به روز میشوند.
نشر «هنوز» از کانال شبکههای اجتماعی و بهخصوص اینستاگرام بیشترین بهره را برای امور بازاریابی و فروش کتابها و اطلاعرسانی ایونتهای خود برده است و امید دارد با گسترش استراتژیهای نوآورانه خود که مبتنی بر تکنیکهای روابط عمومی است، به رقیبی یکهتاز در حوزه نشر تبدیل شود. برای اطلاع بیشتر از جزییات استراتژیهای بازاریابی نشر هنوز و ارزیابی آن با عادل دهدشتی، کارشناس ارشد بازاریابی و برندینگ گفتوگویی ترتیب دادیم که ماحصل آن را در ادامه میخوانید.
سهشنبههای «هنوز» برای مخاطبان پروپاقرص
عادل دهدشتی، کارشناس ارشد بازاریابی ارزیابی خود از استراتژیهای بازاریابی نشر هنوز را چنین بیان میکند که نشر هنوز بهعنوان یک مرکز فروش کتاب در حوزههای تخصصی ادبیات، علوم انسانی و هنر مدتی است فعالیت خود را آغاز کرده است اما آنچه که این مجموعه را در طول این زمان کوتاه از سایر مراکز انتشارات و فروش کتاب در پایتخت متمایز کرده، استراتژی متفاوت ارتباطی و بازاریابی این مجموعه است که مبتنی بر تکنیکهای روابط عمومی است و در مدتی کوتاه مخاطبانی خاص و وفادار برای خود دست و پا کرده است.
نشر هنوز از ابتدای فعالیت خود با ایجاد فضایی متفاوت از کتابفروشیهای تهران، این مجموعه را به فرهنگسرایی کوچک اما غیررسمی و چیدمانی شبیه به یک منزل راحت و پرکتاب تبدیل کرده است و وجود چنین فضایی نه تنها بهعنوان یک مزیت رقابتی بلکه بهعنوان یک عامل جذاب برای مخاطبینی که به وقتگذرانی در فضاهای فرهنگی علاقه دارند، درآمده است.
از دیگر ابزارهای مدیران این مجموعه برای جذب مخاطب و دستیابی به اهداف فرهنگی بلندمدت، برگزاری رویدادهای مختلف فرهنگی از جمله نقد کتاب، نقد فیلم، رونمایی آلبومهای موسیقی و کتابها و... است که با عنوان «سهشنبههای هنوز» در روزهای سهشنبه هر هفته و بهصورت مستمر به اجرا درمیآید و مخاطبان پروپاقرصی برای خود دست و پا کرده است.
بهینهسازی فرآیند انتخاب کتاب
او میافزاید: همچنین بهرهگیری از به اشتراک قراردادن تجربیات مطالعه کتابهای مختلف از طریق گپ و گفتهای حضوری، نوشتن تجربه و نظرات روی یک تخته سیاه و قفسه کتابهای دست دوم، از دیگر تکنیکهای بازاریابی و ارتباطی این نشر در جذب مخاطب و البته بهینهسازی فرآیند انتخاب کتاب از سوی مخاطبان بوده است. بهرهگیری از شبکههای اجتماعی از جمله اینستاگرام و تلگرام نیز تکمیلکننده فرآیند انعکاس اخبار و تجربهای متفاوت از حضور در این مجموعه فرهنگی محسوب میشود که میل به استقلال در فروش و توزیع مستقیم کتاب به مخاطبان را نشان میدهد.
مخاطبین پاتوق دوست
این کارشناس ارشد بازاریابی و برندینگ در خصوص جامعه هدف این نشر ادامه میدهد: مخاطب هدف برنامههای ارتباطی و بازاریابی نشر هنوز، بیشتر افرادی هستند که به دنبال یک پاتوق و نه صرفا یک کتابفروشی هستند و مزیت ارتباط با سایر افراد و وقتگذرانی در محیطی گرم، راحت و فرهنگی برای ایشان یک مزیت رقابتی جدی محسوب میشود و البته کمتر جایی در تهران مجموعهای از این ویژگیها را داراست. ضمن اینکه تمرکز فعالیت نشر هنوز بر چند موضوع خاص و تخصصی این مزیت را تقویت میکند، چرا که گفتمان و ادبیات مشترک و نزدیکی بین مخاطبان وفادار وجود دارد.
تمایل به اجرای دکوراسیون و چیدمانهای لوکس
او در پاسخ به این سوال که چرا بقیه ناشرین ایرانی از چنین روشهای متفاوتی برای جمعآوری مخاطب استفاده نمیکنند میگوید: در کل صنف کتابفروشی و انتشارات در ایران باوجود پیشرفتهای کمی، کیفی و فنی در این صنف، همچنان در حوزه بازاریابی بهعنوان صنفی سنتی محسوب میشود که در طول سالهای اخیر در بهترین حالت از ابزار نمایشگاه و تبلیغات محیطی جهت توسعه فروش خود بهره بردهاند و در سایر تکنیکها بسیار محدود عمل شده است.
این در شرایطی است که تکنیکهای روابط عمومی که نشر هنوز آن را به کار گرفته است، در بلندمدت علاوه بر پایین بودن هزینه نسبت به هزینه تبلیغات مستقیم (محیطی) به مراتب اثرگذارتر خواهد بود و بر وفاداری مشتریان نیز تاثیر مثبت خواهد گذاشت.
در شرایط کنونی بیشتر مراکز فروش کتاب به سمت اجرای دکوراسیون و چیدمانهای لوکس پیش رفتهاند و این در حالیاست که در اینگونه چیدمانها، فضای نشستن و تورق کتابها و گذراندن زمان بیشتر در محیط کتابفروشی مورد غفلت قرار گرفته است و این دقیقا خلأیی است که نشر هنوز از آن به نفع خود بهرهگیری کرده است.
همچنین گم شدن کتاب در میان لوازمالتحریر پر زرق و برق که سود خوبی را نیز روانه جیب کتابفروشیها میکند از جمله نقاط ضعف در بازاریابی و فروش مستقیم اکثر مراکز فروش کتاب محسوب میشود. متاسفانه مراکز انتشاراتی هم در سالهای اخیر به سمت پخش و فروش عمدهای روی آوردهاند و از فروش مستقیم غفلت کردهاند و شاید این خود دلیلی بر عدم شناخت کامل ذائقه مخاطب و عدم حرکت در جهت نشر کتب موردنیاز مخاطب نهایی است.
اجرای کمپینهای ارتباط دوسویه نشر هنوز
نشر هنوز اکثر برنامهها و استراتژیهای بازاریابی خود را روی اینستاگرام ارائه میکند، دهدشتی در مورد تحلیل خود از استفاده از اینستاگرام بهعنوان کانال ارتباطی با مخاطب و ارائه استراتژیهای خود و ارزیابی صفحه اینستاگرام این نشر چنین توضیح میدهد که تمرکز نشر هنوز در فضای مجازی بیشتر با رویکرد اطلاعرسانی از برنامهها است و معتقدم برای تکمیل و اثرگذاری بیشتر نیاز است از این ابزارها برای معرفی آثار، به اشتراکگذاری تجربه مخاطبان هر اثر، نقد مکتوب و ابتکارهایی از جمله سیر مطالعاتی آثار مختلف یا گزیدهنویسی آثار و... استفاده شود.
از سوی دیگر اجرای کمپینهای ارتباط دوسویه نشر هنوز و مخاطبان و ثبت تجربه حضور در این مجموعه فرهنگی نیز از دیگر محتواهایی خواهد بود که در فضای مجازی زمینه جذب دیگر مخاطبان را فراهم خواهد کرد.
اصل شناخت مخاطب و تمرکز بر آن
این کارشناس در انتها، صحبتهای خود را با ذکر این توضیحات تکمیل میکند که یکی از چالشهای بازاریابی کتاب در ایران این است که مراکز فروش و نشر کتاب بیشتر منتظر مراجعه مستقیم مخاطب میمانند و در بهترین حالت پس از مراجعه مشتری برنامههای تبلیغاتی خود را به اجرا درمیآورند، در صورتی که در بازاریابی اصل شناخت مخاطب و مراجعه و تمرکز بر آن یک اصل اساسی محسوب میشود و مراکز نشر و فروش کتاب میتوانند با ایجاد کانتر در فضاهای مورد توجه مخاطبان از جمله دانشگاهها، کافهها و... به معرفی محصولات خود بپردازند.
همچنین استفاده از گزیده متن آثار مکتوب در قالب ژورنالهای مکتوب، متون معرفی اثر در روزنامهها و شبکههای مجازی از جمله ابزارها برای هدایت و ایجاد درگیری ذهنی منجر به خرید محسوب میشود.
ارتباط با نویسنده: [email protected]