سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت(۲) ۱۴۰۳ / Tue, 30 Apr(4) 2024 /
           
فرصت امروز

توقیف فیلم‌ها و عدم اکران آنها بی‌شک تبعاتی اقتصادی‌ با خود به همراه دارد، اما آنچه از تبعات اقتصادی اهمیت بیشتری دارد، لطمات روانی است که به سینماگر وارد می‌شود؛ لطمات روانی که سبب دلسردی سینماگر و به دنبال آن دوری او از فیلمسازی می‌شود. 

در اغلب موارد نهادهای متولی مانند ارشاد پس از توقیف فیلم‌ها، خسارات مالی آن را جبران می‌کنند و به نحوی تبعات اقتصادی آن را تا حدود سرمایه اولیه جبران می‌کنند. در اینجا تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار متضرر نمی‌شوند، ولی بدنه سینما از آن لطمه می‌خورد. زمانی که سرمایه فیلم بر‌‌می‌گردد این به آن معنا نیست که همه‌چیز به نقطه صفر بازگشته است، بلکه فیلمساز و عوامل فیلم نتیجه ماه‌ها تلاش‌شان بی‌نتیجه مانده و حالا به جای آنکه ثمره تلاش‌شان را ببینند با محدودیت رو‌به‌رو   و از ادامه کار در پروژه‌های دیگر دلسرد می‌شوند. این لطمه روانی مختص فیلمساز و عوامل آن نیست، بلکه تماشاگرانی که ماه‌ها پروسه تولید فیلم را دنبال کرده‌اند و علاقه‌مندند نتیجه آن را بر پرده سینما ببینند با عدم اکران فیلم دلسرد و سرخورده می‌شوند. 

شاید تبعات اقتصادی که این لطمه روانی بر پیکره سینماگر، عوامل فیلم و مخاطبان می‌زند در عمل قابل اثبات نباشد، اما در بسیاری موارد این تبعات در روند کاری فیلمساز و دوری تماشاگران از سینما رخ می‌نماید. در راستای این دلزدگی می‌توان به داریوش مهرجویی اشاره کرد که پس از آنکه فیلم «سنتوری» او با توقیف رو‌به‌رو شد، چنان از این اتفاق متاثر شد که به کل مسیر فیلمسازی او را تغییر داد. مسیر زوالی که مهرجویی در فیلم‌های بعدی‌اش پیمود بی‌شک تا حد زیادی متاثر از این دلزدگی است. این اتفاق سبب شد او به جای دنبال کردن خط فکری که داشت به ساخت فیلم‌هایی دست بزند که کسی حتی گمان به ساخت آنها نمی‌برد. همچنین می‌توان به کیانوش عیاری نیز اشاره کرد، فیلم خانه پدری او پس از سال‌ها در محاق بودن، با محدودیت‌هایی امکان اکران پیدا کرد، اما دوباره سلایقی بر این مسیر قرار گرفت که جلوی اکران فیلم گرفته شود. عیاری نیز از آن دست فیلمسازان حساس است که عدم اکران فیلم او را متاثر می‌کند و شاهد هستیم که مدت‌ها پس از این فیلم، فیلم تازه‌ای را در دست ساخت ندارد. متاسفانه سینما همواره محل شاخصی برای مجادلات سیاسی بوده و چارچوب‌هایی که تحت عنوان خط قرمز محسوب می‌شود در این سینما قابل پیش‌بینی نیست تا سینماگر با اشراف به این خط قرمز‌ها به آنها ورود نکند. حتی فیلمی که ساخته می‌شود قابل پیش‌بینی نیست که این فیلم توقیف‌شده یا اکران می‌شود. مثلا فیلم سنتوری، فیلمی نبود که کسی گمان برد که این فیلم ممکن است در محاق قرار گیرد و توقیف شود‌ اما شاهد بودیم که فیلم توقیف شد و مجال اکران نیافت. متاسفانه سینما همواره محل گروکشی و وزن‌کشی سیاسی بوده و در این میان این سینما و سینماگر است که قربانی می‌شود. اکنون شاهد نوعی زورآزمایی میان نهاد‌های قدرت هستیم که عده‌ای می‌خواهند بگویند شما اگر به فلان فیلم اجازه اکران دادید ما این قدرت را داریم که مانع اکران آن شویم. 

به عقیده من فیلم خانه پدری، فیلمی نبود که در محاق بیفتد و اکران نشود. من همواره خود را یک فرد اصولگرا می‌دانم و با نگاهی ارزش‌گذار فیلم‌ها را رصد کرده‌ام. از نظر من بسیاری فیلم‌ها‌ حتی فیلم‌هایی که مجال اکران پیدا کردند، مناسب فضای فرهنگی کشور نبوده و نباید ساخته می‌شده است، اما من با همین نگاه اصولگرا، خانه پدری را فیلمی دیدم که تمام مبانی دینی و فرهنگی ما را مدنظر قرار داده بود و توقیف آن به نوعی برای من با چنین نگاهی تعجب‌برانگیز بود. تنها چیزی که در فیلم قابل رد‌یابی نبود، مغایرت فیلم با فرهنگ اسلامی و ایرانی بود، بنابراین احساس می‌شود‌ فیلم قربانی یکسری لج‌بازی‌ها و بازی‌های قدرت شده است. ما در آستانه انتخابات مجلس هستیم و سینما همیشه محفلی برای قدرت‌نمایی نهاد‌های قدرت بوده است. 

اما در انتها اینکه چه فیلم‌هایی بسازیم که اقتصاد سینما را پویا کنند، ولی در همین حال کیفیت مطلوب را داشته باشند کار ساده‌ای نیست. فیلم‌هایی که تحت عنوان فیلم تجاری ساخته شوند، خواه‌ناخواه براساس ذائقه مخاطب ساخته می‌شوند. تهیه‌کننده نمی‌تواند هم تجاری فیلم بسازد و هم سطح سلیقه جامعه را ارتقا دهد. در اصل این جامعه روشنفکری است که باید از برج عاج‌نشینی پایین بیاید و تلاش کند تا سطح آگاهی مردم را ارتقا بخشد. متاسفانه حقیقت امر این است که سطح سلیقه مردم پایین است، این توهین نیست و نمی‌توانیم خودمان را گول بزنیم. بنابراین روندی برای رشد فکری جامعه باید پی گرفته شود. این روند هم چیزی نیست که در پروسه زمانی یک تا دو سال نتیجه دهد، جامعه روشنفکری و از آن مهم‌تر رسانه ملی باید تلاش کند تا سطح سلیقه مردم را افزایش دهد. متاسفانه رسانه ملی در این سال‌ها به ارزان‌سازی و برنامه‌سازی‌های نازل روی آورده و همین امر تا حد زیادی سطح سلیقه جامعه را پایین آورده و سینما نیز از این امر تا حد زیادی تاثیر گرفته است. نمی‌توان گفت که در این 15 ساله رشدی اتفاق نیفتاده، بی‌شک سطح فیلم‌ها ارتقا پیدا کرده، به شکلی که بسیاری از فیلمسازان درجه سه و چهار دیگر امکان فیلمسازی ندارند، اما همچنان سطح سلیقه مردم پایین است و لازم است برنامه‌ها و سیاست‌های مشخصی برای ارتقای سطح آگاهی آنها ایجاد شود تا بتوان امیدوار بود سطح فیلم‌های موسوم به تجاری نیز افزایش یابد. 

لینک کوتاه صفحه : www.forsatnet.ir/u/l62Itux3
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :
قیمت های روز
پیشنهاد سردبیر
آخرین مطالب
محبوب ترین ها
وبگردی
مشاوره کسب و کارابزارآزمایشگاه تجهیزات اعلام حریق آریاکخرید فالوورقیمت ورق گالوانیزهنهال گردومریم شفیعی مدیرعامل کانون ایران نوین و برگزارکننده نمایشگاه تهرانتخت خواب دو نفرهلایک اینستاگرام ارزانخرید از چینتور استانبولخدمات پرداخت ارزی نوین پرداختآژانس تبلیغاتیچک صیادیتور اماراتدوره مذاکره استاد احمد محمدیخرید فالوور فیکخرید نهال گردوماشین ظرفشویی بوشدوره رایگان Network+سریال جنگل آسفالتکفش مردانهتلویزیون شهریMEXCتبلیغات در گوگللپ تاپ قسطیآی نودانلود رمانآموزش آرایشگریقصه صوتیریل جرثقیلگیفت کارت استیم اوکرایناسکرو کانوایرخرید لایک اینستاگرامپنجره دوجدارهخدمات سئولوازم یدکی تویوتاکولر گازی جنرال شکارنرم‌افزار حسابداریاجاره خودرو در دبیست مدیریتیواردات و صادرات تجارتگرامخرید آیفون 15 پرو مکستجارتخانه آراد برندینگواردات از چینتعمیر گیربکس اتوماتیکخرید سی پی کالاف دیوتی موبایلخرید قسطیاپن ورک پرمیت کاناداتعمیر گیربکس اتوماتیک در مازندرانورمی کمپوست
تبلیغات
  • واتساپ : 09031706847
  • ایمیل : ghadimi@gmail.com

كلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است و هرگونه بهره ‌برداری غیرتجاری از مطالب و تصاویر با ذكر نام و لینک منبع، آزاد است. © 1393/2014
بازگشت به بالای صفحه