فرهنگ سازمان تشنه نوآوری است

شرکت‌ها می‌توانند نوآوری خود را برونسپاری کنند. آنها می‌توانند حتی در استارتاپ‌ها سرمایه‌گذاری کنند، با این اختیار که خود آنها تعیین‌کننده مسیر حرکت شرکت باشند. آنها همچنین می‌توانند همکاری تجاری‌ای را با افرادی شکل دهند تا محصول آنها را با عوامل و عناصر جدیدتر و بهتر ترکیب کند. اما هنگامی که شرکت نوآوری را به درون سازمان خود می‌آورد، بیشتر شرکت‌ها به مبارزه با آن برمی‌خیزند.

یک واکنش متداول برای این کار، راه‌اندازی کمپین‌های نوآوری یا استخدام مشاور برای مدرنیزه کردن محصول یا ساخت یک اپلیکیشن موبایل است، درحالی‌که این راه‌حل‌ها تنها در کوتاه‌مدت جواب می‌دهد و نمی‌تواند این مسئله را به صورت ریشه‌ای تغییر دهد و در نهایت زیر سایه نوآوری شرکت‌های بزرگ‌تر قرار می‌گیرد. سازمان‌ها می‌توانند راه‌حل‌های قدم به قدم را پیاده کنند اما در بیشترشان این کار تنها اضافه شدن یک لایه به دیگر لایه‌های بوروکراسی است. مسئله حقیقی در فرهنگ سازمان نهفته است.

فرهنگ در تمام سازمان جاری است

فرهنگ یک لغت پیچیده است. بسیاری از شرکت‌ها فرهنگ مناسب را با صندلی راحتی و خوردن نوشیدنی در آبدارخانه و صمیمیت با همکاران اشتباه می‌گیرند. بعضی دیگر این مسئله را به سیاست‌های قابل انعطاف با زمان و تعادل پیشرفت‌های زندگی کاری ربط می‌دهند. اکثر اوقات در مورد فرهنگ صحبت نمی‌شود، چرا که فرهنگ در تمام سازمان جاریست و از نشانه‌هایش مانند روش انجام کارها، روش تصمیم‌گیری اتخاذ شده و پاداش‌های کاری و دیگر جریانات که در سازمان تعیین‌کننده اولویت‌ها هستند، درک می‌شود. فرهنگ دربرگیرنده تمام چیزهایی است که حتی در اساسنامه سیاست منابع انسانی سازمان آورده نشده است، اما از طریق تکرار و از پیشینه شرکت در ذهن مدیران سازمان نهادینه شده است.

تشویق به ایجاد محیطی نو

در دنیای رقابتی و در چشم‌انداز کسب وکارهای به سرعت در حال پیشرفت، شرکت‌های بزرگ مطابق با توانایی‌های خود برای ساخت یک محیط و فرهنگ تشنه رسیدن به رشد هستند؛ فرهنگی که به ایده‌های جدید ارزش دهد، از سختکوشی استقبال کند و با حقایق جدید مواجه شده و پاداش‌های مالی و مشهود اختصاص دهد.

در چنین محیطی کارمندان می‌دانند که چه کاری می‌توانند انجام دهند و چه کاری نه، می‌توانند درباره چالش‌ها بر مبنای آنچه از مدیران خود یاد می‌گیرند، سوال کنند. کارمندان می‌دانند که در چنین فرهنگی باید با صدای بلند فکر کنند و برای تفکرشان ارزش قائل باشند و مسئولیت آن را بپذیرند. هنگامی که سازمانی با نوآوری مشکل دارد، در واقع تیم رهبری سازمان و تفکر آنها با نوآوری مشکل دارد که محیطی ایجاد کرده که استریل و سانسور شده است. برخی از موارد زیر می‌تواند مدیران را تشویق به ایجاد یک محیط نو کند.
 
سرعت تقاضا

برنامه تغییرات گسترده در شرکت‌ها نه‌تنها وقت‌گیر و دلهره‌آور است، بلکه اغلب تأثیر کمی ‌دارد. تجربه به ما ثابت کرده است که شرکت‌ها می‌توانند بدون چنین برنامه‌هایی پیشرفت کنند. تنها کافی نیست که مدیران ارشد نوآوری را هدف شخصی خود قرار دهند و در جلسات نوآوری به‌طور منظم شرکت کنند، گروه‌های رده بالا نیز باید از آن استقبال کنند.

اعضای گروه رده بالا باید بپذیرند که ارتقای نوآوری بخش اصلی استراتژی شرکت است و توجه داشته باشند که چه روشی آن را تقویت می‌کند و چه روشی مانع آن می‌شود. مدیران باید تبدیل به رهبران نوآوری شوند و سعی کنند کارمندان خود را در فعالیت‌های نوآوری دخیل کنند. مدیرانی که سرعت تصمیم‌گیری خود را در جلسات بالا می‌برند، می‌توانند از زمان صرفه‌جویی شده از آن برای تحلیل ایده‌های جدید استفاده کنند.

ارتباط با دیگران

بهتر است مدیران با دیگر همتایان خود مانند رقبا یا با مشتریان، تحلیلگران بازار و تامین‌کنندگان جدید و دیگر مدیران بیشتر ارتباط برقرار کنند تا ایده‌های جاری جدید و بدیع‌تر درباره خدمت و محصول جدید شکل گیرد. همچنین بهتر است بعضی همکاران خود را در جلسات خارجی همراه خود ببرید تا آنها نیز ایده‌های جدید را شکار کنند.

از پرداختن به فرعیات بپرهیزید

پرداختن به یک سند برنامه‌ریزی، یک سخنرانی یا صحبت در جلسه، برای مخاطب شما فاقد جذابیت بوده و تنها زمان را از کف شما می‌رباید. از زبان صحیح برای رساندن پیام خود استفاده کنید و سپس بر تلاش‌های تیم خود تمرکز کرده و زمانی را برای اجرای کار حقیقی درنظر بگیرید.

مسئله را مشخص کنید

هنگامی که مدیران متوجه مسئله‌ای شوند و در پی رفع آن برآیند باید روش‌های مختلف را مدنظر قرار دهند. برای به وجود آوردن فرهنگ نوآوری در سازمان نیز آنها باید به ظرفیت‌های کارمندان و زیرساخت‌های خود نیز توجه کنند. برای این کار می‌توانید از نظر زیردستان خود نیز غافل نشده و ایده‌های آنها را نیز مدنظر قرار دهید. این کار در آنها انگیزش ایجاد کرده و خود می‌تواند بخشی از راه‌حل شما باشد.

یک کشور جدید را ببینید

مدیرانی که به منظور تفریح یا کار به کشوری دیگر سفر می‌کنند، به‌طور اجتناب‌ناپذیر، از دیدگاه‌هایی در خصوص کسب وکار و فرهنگ آن کشور نکاتی را کسب می‌کنند. برآوردن نیازهای مشتری در کشورهای مختلف و مقایسه آنها با شرایط شرکت شما می‌تواند در کسب نقاط مثبت فرهنگی دیگران و بهبود خدمات و محصولات ارائه شده شما مؤثر باشد.

نظم را بر هم زنید

بهترین کارمندان خود را در وظایف مختلف و پست‌های دیگر منصوب کنید. حتی می‌توانید آنها را به واحدها یا مناطق دیگر انتقال دهید. این کار به آنها این فرصت را می‌دهد که کارشان در گروه جدید را با آنچه قبلا انجام می‌داده‌اند مقایسه کنند. در نهایت پس از بازگشت به پست قبلی خود حامل دانش و ایده‌های جدید در کسب‌و‌کارتان خواهند بود.

مدیرانی که درجه نوآوری بالایی دارند، افرادی هستند که تمایل به پذیرش ریسک داشته و اشتباهات خود را می‌پذیرند. آنها به کارمندان‌شان اجازه می‌دهند که چیزهای جدید را تجربه کنند یا حتی شکست بخورند. در چنین محیطی کارمندان رشد می‌کنند و نوآوری جریان می‌یابد.

موانع نوآوری

در یک فرهنگ نوآورانه، کارمندان می‌دانند که به ‌ایده‌های آنها ارزش داده می‌شود و باور دارند که می‌توانند‌ ایده‌های خود را آزادانه بیان و براساس آنها عمل کنند و از شکست‌ها درس بگیرند. رهبران با دخالت دادن کارمندان در تصمیماتی که به آنها مربوط می‌شود، این جو را تقویت می‌کنند.

همچنین در مورد خصایص فرهنگی که مانع نوآوری می‌شود، اتفاق‌نظر گسترده‌ای وجود دارد: نظام کاغذ بازی، سلسله مراتب و محیط دلهره‌آور. اغلب چنین فرهنگ‌هایی از منابع نوآوری محروم هستند و به منظور ارتقای عملکرد کوتاه‌مدت و عدم‌تحمل شکست از طرح‌های انگیزشی استفاده می‌کنند. به منظور نزدیک كردن شرکت‌ها به فرهنگ نوآوری، مدیران باید مهارت‌های جدید را جهت هدایت کارکنان کسب کنند.بسیاری از‌این مهارت‌ها شامل رهبری مهارت‌های مدیریتی، مانند آموزش زیردستان و تسهیل همکاری بین گروه‌ها است.

توسعه فرهنگ و نوآوری

توسعه فرهنگی می‌تواند نگرش افراد را تغییرداده و تمایل به رفتار خاص را در افراد ایجاد کند. تغییر در نگرش‌ها زمینه مناسبی را برای خلاقیت و نوآوری فراهم می‌سازد. البته این تغییر نگرش‌ها به معنای نابودی سنت‌ها نیست، بلکه بیشتر به‌عنوان پالایش فرهنگی است. تلاش در جهت بستر‌سازی فرهنگی جهت بها دادن به قدرت تفکر و اندیشه و ارج نهادن به آن باعث می‌شود تا سازمان از خمودگی بیرون آمده و باعث ایجاد پویایی به خصوص در حوزه تفکر و خلاقیت می‌شود.

برای اینکه ما بتوانیم در مسیر توسعه و توجه به تفکر خلاق و نوآوری گام برداریم باید با توسعه فرهنگی این عادت‌های بد و ناهنجاری‌های موجود را حذف کرده و تغییر دهیم تا نقش قدرت اندیشه پررنگ‌تر شود.

ارتباط با نویسنده: [email protected]