قانون شبیه شدن یا شبیه بودن

یکی از قدرتمندترین شیوه های ارتباط مؤثر قانون شبیه بودن است که توسط میلتون اریکسون در سال 1979 ارائه شد. در این شیوه یا تکنیک شما باید با مشتری خود همگام شوید و با جلب دوستی آنها به آنان کمک کنید.

فراموش نکنید این کمک باید خالصانه و بدون نقشه قبلی باشد. این همگام شدن می تواند با روحیه، زبانی، بدنی (تیپ) و انگاره های سخنوری (اندازه صحبت، لحن، بلندی و کوتاهی عبارات و تمثیل ها) باشد. می توانید با باور ها، علایق، تیم محبوب شان یا اطلاعات مورد پسندشان همگام شوید (اگر مطلب قبل را خوانده باشید قانون راه حل های متفاوت تأکید من بر این بود که هرچه دامنه رفتاری شما وسیع تر باشد، مشتری بیشتر با شماست).

به یک مثال توجه کنید؛ دوستان اطراف شما  (دوستان خیلی نزدیک) چقدر به  شما شبیه هستند؟ این مثال بهترین راه معرفی این قانون است. ما با کسانی دوست می شویم و بدون منفعت طلبی دوست شان داریم که با تقریب 20 +-درصد اختلاف شبیه ما هستند. ما برای کسانی وقت می گذاریم که شبیه ما هستند و این مهم است که مشتری شما احساس کند شما شبیه او هستید و نه اینکه از فضا آمدید. بهترین راه برای ایجاد دوستی شباهت است.

به مثال دوم توجه کنید؛ شما در یک جلسه خواستگاری هستید، ناخودآگاه به دنبال شباهت ها هستید تا بتوانید در دل طرف مقابل جا باز کنید و شروع یک رابطه را رقم بزنید، از رنگ مورد علاقه تا فصل ها را می پرسید و خودتان را شبیه او وانمود می کنید. چون این بهترین راه برای شروع رابطه است.

کارشناس بازریابی و فروش