در دنیای پرهیاهوی تبلیغات شعارها مانند نغمه هایی کوتاه اما قدرتمند عمل می کنند که یک برند را در ذهن مخاطب جاودانه می سازند. یک شعار تبلیغاتی مناسب، نه تنها پیام اصلی یک کسب و کار را منتقل می کند، بلکه احساسی را در دل شنونده بیدار می سازد که تا مدت ها همراه او باقی می ماند. احتمالا برای شما هم پیش آمده گاهی اوقات شعارهایی مثل «در لحظه زندگی کن» را بدون هیچ دلیلی با خودتان زمزمه کنید. خب این جادوی شعارهای تبلیغاتی است!
این کلمات ساده قدرت آن را دارند که از میان انبوه اطلاعات روزانه عبور کنند و جایگاهی ویژه در خاطر ما بیابند. کافی است لحظه ای به تاثیر یک شعار خوب فکر کنید تا ببینید چگونه می تواند رفتار ما را شکل دهد و ما را به سوی یک محصول یا خدمات سوق دهد. ماجرا جالب شد، نه؟
اجازه دهید به برخی از شعارهای معروف برندهای بزرگ دنیا نگاه کنیم. برای مثال، شعار شرکت نایک «فقط انجامش بده» چیزی فراتر از یک جمله است؛ دعوتی است به شجاعت و انگیزه که با هر بار شنیدن حس حرکت و تلاش را در ما زنده می کند. یک نمونه دیگر در این میان شعار مک دونالد است. عبارت ساده «عاشقش هستم» شاید در وهله اول شبیه دیالوگ یک فیلم رمانتیک باشد، اما وقتی مک دونالد آن را از زبان مشتریانش درباره برگرهای خود بیان می کند، همه چیز فرق خواهد کرد.
باور کنید یا نه، اثرگذاری این شعارها اتفاقی نیست. پشت هر کدام تفکری عمیق و طراحی هوشمندانه نهفته است که با روانشناسی انسان و نیازهای او هم راستا شده. یک شعار خوب مانند یک تابلوی راهنما عمل کرده که مشتری را در میان شلوغی بازار به سمت برند هدایت می کند اما ساختن چنین شعاری هنری است که به مهارت و شناخت نیاز دارد؛ هنری که اگر درست اجرا شود می تواند یک کسب و کار را از گمنامی به شهرت برساند.
بی شک طراحی شعار تبلیغاتی به همین سادگی ها هم نیست. کلمات باید با دقت انتخاب شوند، کوتاه باشند و در عین حال پیامی بزرگ را در خود جای دهند. هر اشتباه در این مسیر، مانند پرتاب تیری در تاریکی است که ممکن است به هدف نخورد و حتی مخاطب را دلسرد کند. پس چگونه می توان شعاری ساخت که هم جذاب باشد و هم ماندگار؟ این سوال ما را به سوی کشف رازهای طراحی شعارهای تبلیغاتی هدایت می کند.
ما در این مقاله، قرار است به دنیای شعارهای تبلیغاتی وارد شویم و ببینیم چگونه می توان با استفاده از تکنیک های کلیدی شعاری خلق کرد که مخاطب را مجذوب کند. ابتدا به مزایای شعارهای تبلیغاتی می پردازیم تا بفهمیم چرا این چند کلمه کوتاه تا این حد مهمند. سپس تکنیک های طراحی آنها را بررسی می کنیم تا راه ساختن یک شعار تعاملی و اثرگذار را یاد بگیریم. اگر می خواهید بدانید کلمات چگونه برندها را جاودانه می کنند تا پایان این مطلب با ما همراه باشید.
قبل از اینکه به روش های طراحی شعار بپردازیم، بیایید ببینیم چرا این چند کلمه کوتاه در دنیای بازاریابی و تبلیغات تا این اندازه اهمیت دارند. ما در این بخش چهار مزیت کلیدی شعارهای تبلیغاتی را بررسی می کنیم که نشان می دهند چگونه می توانند یک کسب و کار را به موفقیت برسانند. پس با ما همراه باشید تا اولین بخش کارمان را شروع کنیم.
مطلب مرتبط: شعار تبلیغاتی خود را با 7 راهنمایی طلایی به یاد ماندنی کنید
ایجاد هویت و شناخت برند
شعار تبلیغاتی امضایی است که هویت یک برند را به نمایش می گذارد. در دنیایی که هر روز با صدها پیام تبلیغاتی بمباران می شویم، یک شعار خوب می تواند مانند فانوس دریایی عمل کند که در میان امواج تبلیغات راه را به مخاطب نشان می دهد. این هویت به مشتری کمک می کند تا برند را از رقبا تشخیص دهد و آن را به خاطر بیاورد. وقتی شعاری مانند «زندگی را مزه کن» از پپسی را می شنوید، فورا تصویر یک نوشیدنی خنک و حس سرزندگی در ذهن تان شکل می گیرد. این شناخت مانند ریشه ای است که برند را در خاک ذهن مخاطب محکم می کند.
البته شعار تبلیغاتی برای کسب و کارهای کوچک هم یک مزیت حیاتی است. فرض کنید یک قنادی محلی دارید که شعارش «شیرینی زندگی با ما» است. این جمله کوتاه نه تنها حس گرما و صمیمیت را منتقل می کند، بلکه به مشتری ها می گوید که اینجا فقط یک مغازه نیست، بلکه جایی است که لحظه های شان را شیرین می کند. هر بار که این شعار را ببینند یا بشنوند، نام قنادی شما در ذهن شان زنده می شود و این یعنی یک قدم بزرگ به سمت وفاداری مشتری.
این هویت سازی فراتر از کلمات عمل می کند. شعار، ارزش ها و شخصیت برند را هم نشان می دهد. مثلا شعار «فکر متفاوت» از اپل نه تنها به نوآوری اشاره دارد، بلکه به مخاطب می گوید که این برند برای کسانی است که جور دیگری به دنیا نگاه می کنند. این پیام مثل آینه ای است که روح برند را بازتاب می دهد و به مشتری حس تعلق می بخشد. در دنیای رقابتی امروز این شناخت می تواند تفاوت بین موفقیت و شکست باشد. وقتی مشتری در میان گزینه های بی شمار سرگردان است، شعاری که هویت برند را فریاد می زند، مانند راهنمایی است که او را به سمت شما می آورد. به همین دلیل کسب و کارهایی که شعار قوی دارند، اغلب سریع تر رشد می کنند و در ذهن ها ماندگار می شوند.
تقویت ارتباط عاطفی با مخاطب
شعارهای تبلیغاتی قدرت آن را دارند که بین برند و مخاطب پیوندی عاطفی بسازند. انسان ها به احساسات بیشتر از منطق واکنش نشان می دهند و یک شعار خوب، مانند کلیدی است که درِ قلب مشتری را باز می کند. وقتی شعاری احساس شادی، امنیت یا حتی نوستالژی را برانگیزد، مخاطب نه تنها برند را به خاطر می آورد، بلکه به آن دلبسته می شود.
شعار «هر جا سخن از اعتماد است، نام ما می درخشد» از یک شرکت بیمه را در نظر بگیرید. این جمله حس امنیت و آرامش را به مشتری القا می کند و او را مطمئن می سازد که در زمان نیاز این برند کنارش خواهد بود. اجازه دهید یک سناریو دیگر را هم بررسی کنیم؛ یک مغازه گل فروشی را تصور کنید که شعارش «عشق را با گل بو کنید» است. این پیام احساس محبت و صمیمیت را بیدار می کند و مشتری را به خرید ترغیب می کند.
این ارتباط عاطفی، وفاداری را هم تقویت می کند. وقتی مشتری با یک برند احساس نزدیکی کند، احتمال اینکه دوباره به آن برگردد بیشتر می شود. مثلاً شعار «با ما، خانه تان گرم تر است» برای یک شرکت تولید بخاری، حس گرما و آسایش خانه را زنده می کند. این حس، مانند رشته ای است که مشتری را به برند متصل می کند و او را از رقبا دور نگه می دارد.
یادتان باشد، این مزیت در زمان های سخت هم به کار می آید. وقتی یک برند با شعارش به مخاطب نشان دهد که او را درک می کند، اعتماد بیشتری جلب می کند. این ارتباط عاطفی، مانند پل محکمی است که حتی در توفان های بازار، مشتری را به سمت شما می آورد و رابطه ای پایدار می سازد.
مطلب مرتبط: 30 شعار تبلیغاتی برتر در دنیای تبلیغات
افزایش به ماندگاری برند در خاطر مشتریان
یکی از بزرگ ترین چالش های تبلیغات این است که پیام در ذهن مخاطب بماند. شعارهای تبلیغاتی با کوتاه و ساده بودن شان مانند آهنگی هستند که در ذهن می پیچد و به راحتی فراموش نمی شود. این به یادماندنی بودن برند را از گمنامی نجات می دهد و آن را در خاطر مشتری حک می کند. برای نمونه، شعار «الماس ها ابدی اند» را به خاطر بیاورید. این جمله کوتاه، نه تنها ارزش الماس را نشان می دهد، بلکه سال هاست که در ذهن مردم مانده و هر بار که به جواهرات فکر می کنند، این شعار را به یاد می آورند. در کنار این مسئله، یک کافه کوچک را تصور کنید که شعارش «قهوه ات را با لبخند سرو می کنیم» است؛ این پیام ساده، هر بار که مشتری به قهوه نیاز دارد، نام کافه را در ذهنش زنده می کند. ماجرا جالب شد، نه؟
این مزیت به ویژه در دنیای دیجیتال مهم است. جایی که مخاطب هر روز با صدها تبلیغ روبه رو می شود، شعاری که به یادماندنی باشد، مانند ستاره ای در آسمان شلوغ می درخشد. اگر یک اپلیکیشن آموزشی شعارش را «یادگیری آسان، آینده روشن» بگذارد، این کلمات در ذهن دانش آموزان می ماند و آنها را به استفاده از اپلیکیشن ترغیب می کند. به یادماندنی بودن همچنین هزینه های تبلیغاتی را کاهش می دهد. وقتی شعار در ذهن مشتری جا بیفتد، نیازی نیست مدام برای یادآوری برند هزینه کنید. این اثر، مانند بذری است که یک بار کاشته می شود و سال ها میوه می دهد، و برند را در ذهن ها زنده نگه می دارد.
ترغیب به اقدام سریع
شعارهای تبلیغاتی می توانند مانند زنگ بیدارباشی باشند که مخاطب را به اقدام فوری وادار کنند. وقتی شعار حس فوریت یا انگیزه را منتقل کند، مشتری را از حالت تردید بیرون می آورد و او را به سمت خرید یا استفاده از خدمات سوق می دهد. این مزیت، مانند موتوری است که چرخ تصمیم گیری را به حرکت درمی آورد.
مثلا شعار «امروز شروع کن» برای یک باشگاه ورزشی را در نظر بگیرید. این جمله حس فوریت را به ورزشکار القا می کند و او را تشویق می کند که همین حالا ثبت نام کند. علاوه بر این، یک فروشگاه آنلاین را تصور کنید که شعارش «فرصت را از دست ندهید» است؛ این پیام، مشتری را وادار می کند که قبل از تمام شدن تخفیف، خرید کند. این ترغیب، به ویژه در کمپین های کوتاه مدت مؤثر است. وقتی زمان محدود باشد، شعاری که اقدام را فریاد بزند، مانند جرقه ای است که مشتری را به عمل وامی دارد. مثلاً یک رستوران که شعارش «امشب مهمان ما باشید» است، حس دعوت و فوریت را منتقل می کند و مشتری را به رزرو میز ترغیب می کند.
بی شک این مزیت فروش را هم افزایش می دهد. وقتی مشتری به سرعت تصمیم بگیرد، احتمال خرید بیشتر می شود و این یعنی درآمد بیشتر برای کسب وکار. این اثر، مانند کلیدی است که درِ فروش را باز می کند و برند را به موفقیت نزدیک تر می سازد.
خب حالا دیگر نوبتی هم باشد، باید سراغ بررسی تکنیک های طراحی شعار تبلیغاتی برویم. این امر به شما کمک خواهد کرد تا در عمل دستی به سر و گوش برندتان بکشید. خب اگر کسی را پیدا کردید که برند مورد علاقه اش شعار جذابی ندارد، ما را هم بی خبر نگذارید.
مطلب مرتبط: بایدها و نبایدهای شعار تبلیغاتی/ بررسی شعار تبلیغاتی برندهای مشهور دنیا
شما در این بخش یاد می گیرید که چطور بدون دانش یا مهارت های عجیب و غریب دست به طراحی شعارهای خلاقانه بگذارید. این امر به شما کمک می کند تا خیلی راحت تر با مخاطب تان ارتباط برقرار کرده و آنها را بدل به مشتریان برندتان کنید.
کوتاه و ساده نگه داشتن شعار
اولین قانون طراحی شعار کوتاه و ساده بودن آن است. ذهن انسان کلمات کم را بهتر به خاطر می سپارد و شعارهای طولانی مانند بار سنگینی هستند که مخاطب را خسته می کنند. یک شعار خوب مثل نسیمی است که سریع می وزد و اثرش را می گذارد؛ باید در چند کلمه پیام بزرگی را منتقل کند.
شعار «طعم واقعی» از کوکاکولا را در نظر بگیرید. این دو کلمه حس لذت و اصالت را منتقل می کنند و به راحتی در ذهن می مانند. بیایید یک مثال دیگر را هم بررسی کنیم. یک خیاط محلی را تصور کنید که شعارش «دوخت شما، هنر ما» است؛ این جمله کوتاه مهارت و تعهد را نشان می دهد و به سرعت به یاد می آید. سادگی، مانند تیغی است که اضافات را می برد و پیام را شفاف می کند.
در عین حال کوتاه بودن به معنای بی معنا بودن نیست. باید کلمات را با دقت انتخاب کنید تا در عین سادگی، عمق داشته باشند. مثلاً شعار «با ما بدرخشید» برای یک جواهرفروشی، هم کوتاه است و هم حس زیبایی و خاص بودن را منتقل می کند. اگر کلمات بی ربط یا گنگ باشند، مانند کلیدی شکسته عمل می کنند که هیچ دری را باز نمی کند.
این تکنیک، به ویژه در دنیای پرسرعت امروز مهم است. وقتی مخاطب فقط چند ثانیه وقت دارد، شعاری که سریع فهمیده شود، مانند فلشی است که به هدف می خورد. پس همیشه از خودتان بپرسید: آیا این شعار در یک نگاه، پیام را می رساند؟ ضمنا، سادگی به تکرار هم کمک می کند.
شعارهای کوتاه، راحت تر در مکالمات روزمره جا می افتند و مردم آنها را ناخودآگاه پخش می کنند. این اثر مانند موجی است که از یک سنگ کوچک شروع می شود و همه جا را فرا می گیرد.
استفاده از احساسات و انگیزه
شعارها باید احساسات را هدف بگیرند، چون انسان ها با قلب شان تصمیم می گیرند. یک شعار احساسی آتشی است که در دل مخاطب روشن می شود و او را به برند نزدیک می کند. این تکنیک شعار را از یک جمله خشک به یک پیام زنده تبدیل می کند که مخاطب را درگیر می سازد.
برای نمونه، شعار «جهان را به هم وصل کن» از یک شرکت مخابراتی را تصور کنید. این جمله، حس ارتباط و نزدیکی را بیدار می کند و مخاطب را به فکر خانواده و دوستانش می اندازد. برای این کار، باید مخاطب را بشناسید. مثلا اگر برای والدین تبلیغ می کنید، شعار «آرامش فرزندان تان با ما» حس امنیت را منتقل می کند، اما اگر برای جوانان است، «با ما متفاوت باش» حس هیجان و خاص بودن را برمی انگیزد. انتخاب احساس درست، مانند تنظیم یک ساز است که باید با روح مخاطب هم نوا شود.
مطلب مرتبط: 10 تکنیک برای خلق یک شعار تبلیغاتی تاثیرگذار
تکنیک مورد بحث در این بخش شعار را به یادماندنی تر هم می کند. وقتی چیزی ما را تکان دهد، بیشتر در ذهن مان می ماند. مثلاً شعار «لحظه های تان را شیرین کنید» برای یک شکلات فروشی حس شادی را می سازد و هر بار که به شیرینی فکر می کنید، این شعار به یادتان می آید.
در آخر، احساسات به عملی هم منجر می شوند. شعاری که انگیزه بدهد، مانند زنگ بیدارباشی است که مخاطب را از جا بلند می کند و او را به سمت برند می فرستد. این اثر، شعار را به ابزاری قدرتمند برای فروش تبدیل می کند.
برجسته کردن مزیت اصلی برند
شعار باید نشان دهد که برند چه چیزی برای عرضه دارد. برجسته کردن مزیت اصلی، مانند تابلویی است که به مشتری می گوید چرا باید شما را انتخاب کند. این تکنیک شعار را به یک پیام رقابتی تبدیل می کند که برند را از دیگران جدا می سازد.
مثلا شعار «سریع تر به مقصد برسید» برای یک شرکت تاکسیرانی را در نظر بگیرید. این جمله، سرعت را به عنوان مزیت اصلی نشان می دهد و مشتری را مطمئن می کند که وقتش تلف نمی شود یا یک کارگاه تولید عسل را تصور کنید که شعارش «طبیعت در هر قاشق» است؛ این پیام خالص بودن و طبیعی بودن محصول را فریاد می زند.
شما برای این کار باید مزیت واقعی را پیدا کنید. اگر محصول تان ارزان است، شعار «کیفیت با قیمت کمتر» می تواند جواب بدهد. اگر خدمات تان خاص است، «تجربه ای که نمی آید» حس منحصربه فرد بودن را منتقل می کند. این انتخاب، مانند لنزی است که بهترین ویژگی برند را بزرگ تر نشان می دهد.
این تکنیک اعتماد هم می سازد. وقتی مشتری ببیند که برند روی چیزی تأکید دارد، حس می کند که می تواند به آن تکیه کند. مثلاً شعار «ما دوام می آوریم» برای یک شرکت تولید مبل، حس استحکام و اطمینان را می دهد و مشتری را به خرید وامی دارد. بی شک این روش به تمایز کمک می کند. در بازار شلوغ، شعاری که مزیت را فریاد بزند، مانند پرچمی است که برند را از رقبا جدا می کند و به مشتری می گوید که چرا باید شما را انتخاب کند.
استفاده از ریتم و آهنگ کلمات
شعارهایی که ریتم و آهنگ دارند، مانند ترانه ای هستند که در ذهن می مانند. این تکنیک کلمات را به یک ملودی کوتاه تبدیل می کند که شنیدنش لذت بخش است و به راحتی تکرار می شود. ریتم، مانند جادویی است که شعار را در گوش مخاطب زنده نگه می دارد.
برای مثال، شعار «بخور و سالم باش» برای یک رستوران را در نظر بگیرید. این ریتم ساده حس شادی را منتقل می کند و به سرعت در ذهن می نشیند. خب این روزها بسیاری از مردم بابت سلامت غذایی که بیرون از خانه می خورند، حسابی شک دارند. بنابراین چنین شعاری دست کم در ابتدا نظر مثبت مخاطب را به همراه خواهد داشت. ماجرا جالب شد، نه؟
بازاریاب های باهوشی مثل شما برای ساختن ریتم می توانند از تکرار یا قافیه استفاده کنند. مثلا «تمیز، سریع، مطمئن» برای یک شرکت نظافتی هم ریتم دارد و هم خدمات را نشان می دهد اما باید مراقب باشید که ریتم، پیام را گم نکند؛ اگر فقط به آهنگ فکر کنید، ممکن است شعار بی معنا شود. این تعادل، مانند رقصیدن روی طناب است که باید با دقت انجام شود.
مطلب مرتبط: باید ها و نباید های شعار تبلیغاتی
این تکنیک به اشتراک گذاری هم کمک می کند. شعارهای آهنگین، راحت تر در مکالمات پخش می شوند و مردم آنها را ناخودآگاه تکرار می کنند. مثلا شعار «برو، ببین، بخر» برای یک فروشگاه، مانند آوازی است که مشتری ها آن را زمزمه می کنند. فراموش نکنید، ریتم به جذابیت هم می افزاید. شعاری که خوش آهنگ باشد، مانند عطری است که همه را به سمت خود می کشد و برند را در ذهن ها جاودانه می سازد.
دعوت به تعامل و مشارکت
شعارهایی که مخاطب را به مشارکت دعوت می کنند، مانند دعوتنامه ای هستند که او را به دنیای برند می برند. این تکنیک شعار را از یک پیام یک طرفه به یک گفت وگو تبدیل می کند و حس تعلق را در مشتری بیدار می سازد. تعامل پلی است که فاصله بین برند و مخاطب را پر می کند.
شعار «داستان تو چیست؟» برای یک برند عکاسی را در نظر بگیرید. این جمله، مشتری را دعوت می کند که تجربه اش را بگوید و با برند ارتباط برقرار کند. در دنیایی که خیلی ها علاقه مند به عکاسی هستند، استفاده از شعارهایی جذاب و تعاملی انگیزه مخاطب را حسابی افزایش خواهد داد. ماجرا جالب شد، نه؟
شما می توانید از سوال یا دعوت مستقیم استفاده کنید. برای نمونه «با ما چه می کنید؟» برای یک شرکت گردشگری کنجکاوی را برمی انگیزد و مخاطب را به فکر سفر می اندازد اما باید پیام روشن باشد. اگر پیام خیلی گنگ شود، مانند دعوتی است که آدرسش معلوم نیست و کسی نمی آید.
این تکنیک وفاداری را هم تقویت می کند. وقتی مشتری حس کند بخشی از برند است، بیشتر به آن پایبند می ماند. مثلا شعار «با ما رشد کنید» برای یک آموزشگاه، حس پیشرفت مشترک را می سازد و مشتری را نگه می دارد. تعامل به گسترش هم کمک می کند. شعاری که مخاطب را درگیر کند، مانند بذری است که او آن را با دیگران به اشتراک می گذارد و برند را بزرگ تر می کند.
سخن پایانی
حالا دیگر به ایستگاه پایانی کارمان رسیده ایم. اگر تا اینجا با ما همراه بودید، حالا دیگر مهارت خوبی در زمینه طراحی شعار تبلیغاتی به دست آورده اید. این امر به شما کمک خواهد کرد حتی در سخت ترین شرایط نیز با استفاده از خلاقیت و اثرگذاری مناسب بر روی مناسب اوضاع تان را بهبود بخشید. شاید این کار در ابتدا کمی سخت باشد، اما به مرور زمان دست تان راه می افتد.
مطلب مرتبط: برترین شعارهای تبلیغاتی جهان
اگر می خواهید برندتان در ذهن ها بماند، از همین امروز شروع کنید. یک کاغذ بردارید، تکنیک های این مقاله را امتحان کنید و ببینید چگونه کلمات دنیای شما را تغییر می دهند. هرجا هم به مشکل خوردید، کارشناس های ما در روزنامه فرصت امروز همیشه آماده کمک به شما هستند. پس تعارف را کنار گذاشته و با ما در ارتباط باشید.
منابع: