اگر بخواهیم جادویی ترین نوع محتوا را در دنیای بازاریابی نام ببریم، بدون شک محتوای آموزشی یکی از جدی ترین گزینه هاست. محتوایی که نه جار، نه التماس و نه فریب می دهد. فقط یک کار ساده می کند: کمک. همین کلمه ساده، همین نیت انسانی، می تواند دری را باز کند که بسیاری از کمپین های پرهزینه قادر به گشودنش نیستند. آموزش در دنیای بازاریابی یعنی دادن قدرت به مخاطب. یعنی به او نشان بدهی که می تواند، بلد است، می فهمد و انتخابگر است و درست در همین نقطه، جایی که مخاطب احساس توانمندی می کند، جرقه ای برای علاقه و بعد خرید روشن می شود.
آموزش، فقط انتقال اطلاعات نیست. اگر اینطور بود، همه کتاب های درسی دنیا باید پرفروش ترین محصولات تاریخ می شدند. آموزش در فضای برند و کسب و کار یعنی تبدیل مفاهیم به تجربه، معنا دادن به محتوا و کمک به حل یک مسئله واقعی در زندگی مخاطب. حالا بیایید ببینیم این نوع محتوا چطور عمل می کند، چه مسیری طی می کند و چطور می تواند به وفاداری مشتریان ختم شود.
آموزش: آغاز رابطه ای انسانی با برند
بیایید از یک تجربه شخصی شروع کنیم. فرض کنید قصد دارید نان خانگی درست کنید. به سراغ اینترنت می روید و به یک ویدئوی ساده آموزشی برمی خورید که نه تنها دستور پخت را توضیح می دهد، بلکه به زبان ساده نکاتی می گوید که انگار دقیقا برای شما طراحی شده اند و در پایان ویدئو متوجه می شوید این آموزش توسط یک برند تولیدکننده آرد ضبط شده است. بدون اینکه چیزی به شما تحمیل شود، برند در ذهن تان ماندگار می شود. چون به شما کمک کرده، نه اینکه چیزی از شما بخواهد.
مطلب مرتبط: فروش اشتراکی؛ هنر متقاعدسازی خریدار
این دقیقا همان نقطه ای است که جرقه اعتماد روشن می شود. آموزش، مخاطب را بدهکار نمی کند، بلکه او را قدردان می کند. به همین دلیل، رابطه ای که از طریق آموزش شکل می گیرد، انسانی تر است. مخاطب احساس می کند با یک دوست یا راهنمای دلسوز مواجه است، نه با فروشنده ای که پشت لبخندش سودجویی پنهان شده.
در بازاریابی مدرن، جلب اعتماد مهمترین چالش برندهاست. مشتریان، خریدار هر چیزی هستند جز وعده های پوچ. آنها محتوا را مصرف می کنند چون می خواهند بفهمند، انتخاب آگاهانه تری داشته باشند و وقت شان را برای چیزهای واقعی صرف کنند. برندهایی که به این نیاز احترام می گذارند، با آموزش مسیر اعتماد را هموار می کنند.
محتوای آموزشی: پلی برای شناخت بهتر محصول
گاهی محصول شما پیچیده است یا جدید است یا تفاوت های ظریفی دارد که در تبلیغ مستقیم قابل توضیح نیست. اینجاست که آموزش وارد صحنه می شود. به جای آنکه به مخاطب بگویید «چرا این محصول عالی است»، به او نشان می دهید چطور از آن استفاده کند، کجا کاربرد دارد یا اصلا چرا باید به سراغ چنین چیزی برود.
مثلا تصور کنید یک نرم افزار مدیریت زمان تولید کرده اید. تبلیغات شما ممکن است بگوید «با این ابزار، بهره وری تان افزایش می یابد.» اما مخاطب از خودش می پرسد چطور؟ چرا باید به شما اعتماد کند؟ در اینجا اگر شما مجموعه ای از ویدئوها یا مقاله ها ارائه دهید که تکنیک های مدیریت زمان را آموزش می دهند و در دل آنها از نرم افزار خودتان هم استفاده کنید، بدون تحمیل، بدون ادعا، مخاطب به مرور متوجه ارزش محصول شما می شود.
یاد دادن، نوعی نمایش غیرمستقیم کیفیت است. شما نشان می دهید نه تنها محصول دارید، بلکه چیزی برای گفتن و ارائه دارید. این نشان دهنده بلوغ برند است و مخاطب ناخودآگاه حس می کند با یک مجموعه حرفه ای و قابل اعتماد روبه روست. پس اگر به فکر معرفی محصول خود هستید، یکی از مسیرهای موثر و کم هزینه همین محتوای آموزشی است.
مطلب مرتبط : فروش بیشتر با اعتمادسازی در میان مشتریان
صمیمیت: مسیری به سوی وفاداری
وفاداری مشتری از آن مفاهیمی است که بسیاری درباره اش حرف می زنند اما کمتر کسی واقعا می داند چطور ساخته می شود. بگذارید یک حقیقت ساده را بگوییم: مردم به کسانی وفادار می شوند که برای شان کاری کرده باشند. برندها هم از این قاعده مستثنی نیستند. اگر برندی بارها و بارها به مخاطب کمک کرده باشد تا زندگی بهتری داشته باشد، طبیعی است که وقتی زمان خرید برسد، همین برند اولین گزینه در ذهن او خواهد بود.
محتوای آموزشی دقیقا همین کار را می کند. بدون آنکه مستقیما چیزی فروخته باشد، ارزش ایجاد کرده است. این ارزش، در ذهن مخاطب به نوعی قدردانی تبدیل می شود. مخاطب با خود می گوید: «این برند همیشه برای من مفید بوده، پس چرا از جای دیگری بخرم؟».
این شکل از وفاداری بسیار قدرتمندتر از وفاداری ناشی از تخفیف یا قرعه کشی است. چون ریشه در تجربه و احساس دارد. برندهایی که با آموزش مسیر رابطه را می سازند، حتی در زمان های سخت اقتصادی هم مخاطبان وفادار خود را حفظ می کنند. چرا؟ چون رابطه شان فقط مبتنی بر خرید و فروش نیست؛ بلکه بر پایه اعتماد، یادگیری و رشد مشترک است.
از آموزش تا جامعه سازی
یکی دیگر از آثار جانبی فوق العاده محتوای آموزشی، شکل گیری جامعه ای از مخاطبان علاقه مند است. وقتی آموزش مفید و منظم ارائه می دهید، کم کم گروهی از افراد را به دور برند خود جمع می کنید که فقط خریدار نیستند، بلکه دنبال کننده، هوادار و در مواردی حتی مبلغ شما می شوند.
این افراد آموزش ها را به اشتراک می گذارند، درباره برند شما حرف می زنند و دیگران را نیز دعوت می کنند تا به این جامعه بپیوندند. در فضای دیجیتال امروز، داشتن جامعه ای فعال و وفادار، یک مزیت رقابتی بی نظیر است. این جامعه، به مرور به چشم و گوش برند تبدیل می شود. از آنها بازخورد می گیرید، پیشنهاد دریافت می کنید و در عین حال، فروش پایدار ایجاد می کنید. آموزش، برخلاف تبلیغات مقطعی، نوعی سرمایه گذاری بلندمدت است. شاید در ابتدا بازده سریع نداشته باشد، اما وقتی جامعه شکل گرفت، دیگر نیازی به فریاد زدن در بازار نخواهید داشت. این جامعه، پیام شما را با صدای خود منتشر خواهد کرد.
سخن پایانی
اگر روزی از خود بپرسید که در دنیای پرسروصدای امروز، چطور می توان شنیده شد، یکی از پاسخ ها این است: آموزش دهید. آموزش، هم احترام ایجاد می کند، هم اعتماد و هم فروش. اگر برند شما بتواند به مخاطبش یاد بدهد، کمک کند و کنارش بایستد، حتی اگر آن مخاطب همین امروز از شما خرید نکند، فردا بازخواهد گشت. چون شما در ذهنش، چیزی بیش از یک فروشنده هستید: یک همراه، یک راهنما و شاید حتی یک منبع الهام.
مطلب مرتبط: فروش بیشتر با توصیه های حرفه ای
در پایان به یاد داشته باشید که محتوای آموزشی یک استراتژی ساده اما قدرتمند است. شاید دیده نشود، شاید کم هزینه باشد، اما اثرش ماندگار است. درست مثل چراغی در یک مسیر تاریک، که راه را نشان می دهد و باعث می شود مخاطب با خیال راحت تر به سمت شما بیاید.
منابع: