در شمارههای پیشین به مواردی اشاره شد که در زمان تدوین استراتژی تمرکز باید به آنها توجه شود.پنج مورد نهایی که باید به آنها توجه داشت در زمانی که استراتژی تمرکز را برمیگزینید عبارتند از:
1- تمرکز نیاز همه را پاسخ نمیدهد: کالا یا خدماتی را نمیتوان یافت که همه طالب آن باشند. در دنیا افراد بسیاری وجود دارند که میخواهند با دیگران متفاوت باشند. تلاش برای اینکه مقبول همه باشید بزرگترین اشتباهی است که از یک کسبوکار ممکن است سر بزند. در یک بازار رقابتی به ندرت برندی میتواند 50درصد یا بیشتر از سهم بازار را در اختیار بگیرد و زمانی یک شرکت سهم بازارش بالاتر میرود که متمرکزتر شود، به زبان سادهتر کمتر به درد همه بخورد.
زمانی که دامنه فعالیتتان را گسترش میدهید به راحتی سهم بازارهایتان در هر زمینه کاری توسط شرکتهای متخصص در آن زمینه گرفته میشود. البته هنوز بسیاری از صاحبان صنایع براساس عدم تمرکز عمل میکنند.
ممکن است سؤال شود برای فروش بیشتر چه باید کرد، اگر نباید تمرکز را از دست داد؟ یکی از راهها رفتن به بازارهای بینالمللی است، موکدا پیشنهاد میشود که بهجای گسترش در بازارهای محلی، تمرکز خود را حفظ کنید و وارد بازارهای منطقهای یا جهانی شوید.
2- تمرکز را بهسادگی بیابید: یافتن تمرکز برای برندتان بسیار ساده است بهشرط آنکه ساده فکر کنید. شاید یکی از راههای مناسب برای یافتن تمرکز سازمان نگاه کردن مجدد به فرآیندهای کاری است (فرآیندهای کاری پیچیده نیستند). در این فرآیندها بررسی مشکلات و معضلات تا حد زیادی کمک میکند تا تمرکز سازمان مشخص شود.
3- با تمرکز فورا موفق نمیشوید: در کوتاهمدت ممکن است هزینههای یک سازمان با پیش گرفتن استراتژی تمرکز بالا برود، چون کالا و خدمات متمرکز مورد نیاز افراد کمتری است یا سازمان با در پیش گرفتن این استراتژی مجبور به حذف بعضی از تولیدات و خدماتش است. اگر قرار بر این بود که سازمانها با پیش گرفتن استراتژی تمرکز یک شبه به موفقیت برسند، تمامی شرکتها در حال پیادهسازی این استراتژی بودند. فعالیتهایی که در کوتاهمدت باعث موفقیت میشوند در بلندمدت ارزشی ندارند.
بهراستی برای یک برند کدام اهمیت بیشتری دارد؟ موفقیتهای کوتاهمدت یا ماندگاری و موفقیت در بلندمدت. معمولا سازمانهایی که میخواهند یک شبه ره صد ساله را بروند با شکست روبهرو میشوند.
در استراتژی تمرکز، سازمان باید آینده خودش را بسازد و این سازندگی یک شبه اتفاق نمیافتد. شاید به جرأت بتوان گفت فورد نخستین شرکتی بود که «ایمنی» را بهعنوان نقطه تمرکزش انتخاب کرد و بعد از یکسال که با این تمرکز نتوانست به فروش بالایی برسد آن را رها کرد.
از طرف دیگر ولوو که مالک ایمنی در دنیای اتومبیل است بعد از متمرکز شدن بر «ایمنی» در سالهای اولیه تسلیم نشد و بر بودن آن پافشاری کرد و اکنون بیش از 40 سال است که شهرتش را مدیون تمرکزش است.
4- تمرکز استراتژی نیست: تعجب کردید! بله تمرکز مانند استراتژیهای معمول با کلمات و جملات پیچیده نیست که بسیاری از آنها فقط در بایگانیها بماند. تمرکز، کوچک شدن است تا با آن بازاری را به برندی اختصاص داد. نه مانند استراتژیهای معمول که در آن تلاش میشود سازمان را به همه جا برد.
5- تمرکز ابدی نیست: دیر یا زود کسبوکارها با تغییر تکنولوژی تغییر میکنند. به تکامل ابزار نوشتن توجه کنید از نوشتن با نگ شروع شد تا به ماشینهای تایپ رسید و امروزه کامپیوترها باعث رفتن ماشینهای تایپ به موزهها شده. تغییر تکنولوژی زمان دوباره متمرکز شدن است، البته با برندی جدید. از طرف دیگر تمرکز مد نیست که هر چند سال یک بار بخواهید آن را عوض کنید.
با توجه به تغییرات تکنولوژی در کسبوکارتان آماده تمرکز مجدد باشید.
تمام حقوق این نوشته متعلق به نویسنده است و استفاده بدون اجازه از نویسنده پیگرد قانونی دارد.
کارشناس ارشد بازاریابی
تماس با کارشناس : info@behroozlotfian. com