اصول مدیریت مالی شخصی

دنیای مدیریت مالی شخصی برای اکثر ما شبیه به یک اقیانوس ناشناخته، مه آلود و ترسناک است. ما خود را سوار بر یک قایق کوچک و لرزان حس می کنیم که بی هدف با هر موجی از هزینه های پیش بینی نشده و فشارهای اجتماعی به سویی پرتاب می شود. ما به افق نگاه می کنیم و جز آب های بی کران و هیولاهایی به نام تورم، بدهی و آینده نامعلوم، چیزی نمی بینیم. در این سفر اجباری که نامش زندگی است، بسیاری از ما به جای ناخدای کشتی نقش یک مسافر سرگردان را پذیرفته ایم.

اما این تنها راه ممکن برای سفر کردن نیست. حقیقت این است که شما محکوم به سرگردانی نیستید. شما می توانید ناخدای کشتی سرنوشت خود شوید. مدیریت مالی یک مجموعه از قوانین خشک و محدودکننده برای ریاضت کشیدن نیست. مدیریت مالی هنر کشتیرانی است. هنر خواندن نقشه، کار با قطب نما، آمادگی برای توفان ها و هدایت هوشمندانه کشتی به سمت جزایری است که خودتان انتخاب کرده اید. این یک سفر برای رسیدن به آزادی مالی است.

خبر خوب این است که برای تبدیل شدن به یک ناخدای بزرگ نیازی به استعداد ذاتی یا ثروت اولیه ندارید. شما فقط به یک نقشه قابل اعتماد و شجاعت برداشتن اولین قدم نیاز دارید. پس سکان را به دست بگیرید، بادبان ها را آماده کنید؛ سفر ما از الان آغاز می شود.

مرحله اول: ترسیم نقشه 

هیچ ناخدایی بدون نقشه بندر را ترک نمی کند. اولین و مهمترین قدم در این سفر این است که بدانید به کجا می خواهید بروید. اگر مقصد نداشته باشید، هر بادی، باد مخالف است. این مقاصد، همان اهداف مالی شما هستند. نشستن و فکر کردن به این اهداف مانند پهن کردن یک نقشه بزرگ و علامت زدن جزایر گنج شماست.

این جزایر می توانند کوتاه مدت، میان مدت یا بلندمدت باشند:

•    کوتاه مدت: شاید خرید یک لپ تاپ جدید، رفتن به یک سفر هیجان انگیز یا شرکت در یک دوره آموزشی گران قیمت باشد.

•    میان مدت: شاید پرداخت پیش پرداخت یک خانه یا راه اندازی یک کسب و کار کوچک باشد.

•    بلندمدت: این، آن سرزمین افسانه ای است که در آن شما دیگر برای پول کار نمی کنید، بلکه پول شما برای شما کار می کند.

نوشتن این اهداف به پول شما معنا می بخشد. دیگر پس انداز کردن، یک عمل طاقت فرسا نیست؛ بلکه هر هزار تومانی که کنار می گذارید، یک مایل دریایی است که شما را به جزیره تان نزدیک تر می کند. این کار، به سفر شما هدف می دهد.

مطلب مرتبط: مدیریت مالی شخصی با تکنیک های طلایی

مرحله دوم: بودجه بندی

حالا که نقشه را دارید، به یک ابزار حیاتی برای دانستن موقعیت فعلی تان و ماندن در مسیر درست نیاز دارید: قطب نما. در دنیای مالی این قطب نما بودجه شماست. کلمه بودجه اغلب با احساس محدودیت و محرومیت همراه است، اما این یک سوءتفاهم بزرگ است. بودجه به شما نمی گوید که نمی توانید پول خرج کنید؛ به شما می گوید که «چگونه» می توانید با هوشمندی پول خرج کنید تا به جزایرتان برسید.

یک مدل قطب نمای ساده و بسیار قدرتمند، «قانون ۵۰/۳۰/۲۰» است. این قانون درآمد خالص ماهانه را به سه بخش تقسیم می کند:

•    ۵۰ درصد برای موتورخانه و نیازهای اساسی: این بخش، هزینه هایی را پوشش می دهد که برای زنده ماندن و حرکت کردن کشتی ضروری هستند. اجاره خانه، قبض ها، خوراک و حمل و نقل. اینها هزینه های غیرقابل اجتناب هستند.

•    ۳۰ درصد برای روحیه و اکتشافات جدید: یک سفر طولانی بدون تفریح، به شورش منجر می شود. این بخش، برای «خواسته ها» است. شام خوردن در رستوران، خرید لباس های جدید، سینما و سرگرمی. این پول برای لذت بردن از سفر امروز است، نه فقط رویاپردازی برای فردا.

•    ۲۰ درصد برای تقویت ناوگان آینده: این، مهمترین بخش برای رسیدن به مقاصد دور است. این پول، مستقیما برای اهداف مالی شما (پس انداز و سرمایه گذاری) کنار گذاشته می شود. این بخش، سرمایه گذاری روی آینده شماست.

زیبایی این قطب نما در انعطاف پذیری آن است. اگر می بینید که ۷۰درصد از درآمدتان صرف نیازهای اساسی می شود، این یک سیگنال هشدار است که کشتی شما بیش از حد سنگین است و باید راهی برای سبک کردن آن (کاهش هزینه ها) یا قوی تر کردن بادبان (افزایش درآمد) پیدا کنید.

مرحله سوم: صندوق اضطراری

هر سفر دریایی با خطر توفان های ناگهانی روبه‎روست. یک دزد دریایی به نام بیکاری، یک هیولای دریایی به نام «بیماری ناگهانی یا یک صخره پنهان به نام تعمیرات ضروری خانه. اگر برای این توفان ها آماده نباشید، یک اتفاق می تواند کل سفر شما را به نابودی بکشاند. قایق نجات شما صندوق اضطراری است.

این یک حساب پس انداز جداگانه است که در آن معادل ۳ تا ۶ ماه از هزینه های ضروری زندگی خود (همان ۵۰ درصد موتورخانه) را نگه می دارید. این پول برای سرمایه گذاری یا خرید آیفون جدید نیست. این پول دست نیافتنی است. این پول آرامش خاطر شما در قالب نقدینگی است. 

وقتی توفان شد، شما به جای اینکه برای زنده ماندن، شروع به فروختن قطعات کشتی خود (دارایی های تان) کنید یا خود را به دست دزدان دریایی بهره های بانکی بسپارید، به آرامی سوار قایق نجات خود می شوید تا توفان بگذرد و سپس با خیالی آسوده، سفرتان را ادامه می دهید. هیچ ناخدای عاقلی، بدون قایق نجات بندر را ترک نمی کند.

مرحله چهارم: مدیریت هوشمندانه بدهی

بسیاری از کشتی ها با لنگرهای سنگین و زنگ زده ای به نام بدهی با بهره بالا به کف اقیانوس زنجیر شده اند. بدهی کارت اعتباری یا وام های مصرفی دقیقا مانند همین لنگرها عمل می کنند. آنها سرعت شما را به شدت کاهش می دهند و هر چقدر هم که بادبان های تان را پر از باد کنید، شما را عقب نگه می دارند.

ناخدای هوشمند قبل از هر چیز روی بریدن این لنگرها تمرکز می کند. البته همه بدهی ها یکسان نیستند. بدهی تحصیلات یا مسکن، می تواند مانند یک وزنه تعادل حساب شده باشد که به حرکت بلندمدت شما کمک می کند، اما لنگرهای با بهره بالا دشمنان شماره یک شما هستند. دو استراتژی معروف برای بریدن آنها وجود دارد: روش گلوله برفی (بریدن کوچک ترین لنگر برای کسب پیروزی روانی) و روش بهمن (حمله به بزرگ ترین و سنگین ترین لنگر برای صرفه جویی ریاضی). مهم نیست کدام روش را انتخاب می کنید؛ مهم این است که یک برنامه بی رحمانه برای خلاص شدن از این وزنه های مرده داشته باشید.

مرحله پنجم: جادوی سرمایه گذاری 

شما نقشه تان را دارید، قطب نمای تان کار می کند، قایق نجات تان آماده است. حالا هیجان انگیزترین بخش سفر آغاز می شود: ساختن ناوگان. فقط حرکت کردن کافی نیست. یک جریان دریایی قدرتمند و نامرئی به نام تورم وجود دارد که همیشه در حال عقب راندن کشتی شماست. اگر پول شما در یک بندر (حساب بانکی) ساکن بماند، در واقع در حال پسرفت است.

مطلب مرتبط:  4مرحله اساسی برای ری برندینگ

شما باید کشتی های کوچک تری بسازید که خودشان به دریا بروند و برای شما گنج بیاورند. این، جادوی سود مرکب است. این یعنی گنجی که کشتی های شما می آورند، صرف ساختن کشتی های جدیدتر می شود، که آنها هم به نوبه خود گنج بیشتری می آورند. این یک اثر گلوله برفی است که در طول زمان، می تواند یک کشتی تنها را به یک ناوگان شکست ناپذیر تبدیل کند.

برای شروع نیازی نیست که خودتان یک کشتی ساز متخصص باشید. می توانید با خرید سهم در یک صندوق های سرمایه گذاری شاخص شروع کنید. این کار ریسک شما را پخش می کند و به شما اجازه می دهد تا از رشد بزرگ ترین شرکت های جهان بهره مند شوید. مهمترین قانون در این مرحله، صبر است. ساختن یک ناوگان، یک شبه اتفاق نمی افتد. این یک تعهد بلندمدت به آینده است.

سخن پایانی

تبدیل شدن به ناخدای سرنوشت مالی تان، یک مقصد نیست؛ یک سفر دائمی است. سفری پر از یادگیری، تطبیق با آب وهوای متغیر و گاهی، اشتباهات آموزنده. این به معنای بی نقص بودن نیست؛ به معنای «آگاهانه» بودن است. به معنای جایگزین کردن سرگردانی با استراتژی و جایگزین کردن ترس با آمادگی.

این پنج مرحله، نقشه راهنمای شماست. با ترسیم اهداف‎تان، استفاده از بودجه به عنوان قطب نما، ساختن صندوق اضطراری به عنوان قایق نجات، بریدن لنگرهای بدهی و شروع صبورانه به ساختن ناوگان سرمایه گذاری تان، شما کنترل سفر زندگی تان را به دست می گیرید. شما دیگر یک مسافر منفعل نیستید که از توفان ها بترسد. شما ناخدایی هستید که به نقشه خود اعتماد دارد و می داند چگونه از قدرت باد و دریا به نفع خود استفاده کند.

منابع:

https://www.iese.edu

https://www.investopedia.com