بهترین شرکت های کوچک آمریکا / غول های کوچک فوربس در سال 2017 (7)

این هفتمین فهرست سالانه فوربس از غول های کوچک است، 25 شرکت که ارزش بزرگی و وسعت را از توسعه شرکتی بیشتر می دانند. آنها با رشد و توسعه مخالفتی ندارند – تنها به هر قیمتی دست یافتن به آن را نمی پذیرند. ما 25 کسب وکار را برگزیدیم که دارای الگوهای مناسب، ترازنامه های قوی و سودهای ثابت بوده و همه دارای مالکان خصوصی هستند و از نوع شرکت های سهامی خاصند. آنها در جوامع شان دخیل هستند. این شرکت ها از نظر دیگران، در زمینه های کاری شان چشمگیر تلقی می شوند و کارهایی را انجام می دهند که هر کسب وکاری می تواند آنها را فرا گیرد.

در اینجا فهرستی از شرکت های رتبه بندی نشده را مشاهده می کنید که همگی از مجموعه گسترده ای از صنایع، از جمله صنعت کارخانه ای و آمریکایی هستند.

OptiFuse

ال کاجون، کالیفرنیا.

مؤسس و مدیرعامل اجرایی: جیم کالب

تاریخ تأسیس: 2000

درآمد: 4.5 میلیون دلار

تعداد کارمندان: 14 نفر

جیم کالب 55 ساله، پیش از تأسیس شرکت خود، OptiFuse، در دو شرکت عمده که دستگاه های حفاظت مدار می ساختند کار می کرد و با شرکت های مدار غول پیکر رقابت داشتند. در سال 2009، هنگامی که صنعت دچار تحول شد، شرکت در شرایط سختی قرار گرفت. «من با کارکنانم یک جلسه بسیار صادقانه و بی پرده گذاشتم و به آنها گفتم شما باید روزمه های تان را آماده کنید. آنها بعدا در همان روز به سراغ من آمدند و گفتند، به عنوان یک گروه می خواهید چکار کنیم؟»

هشت کارگر شرکت کاملا خانوادگی، 30درصد از دستمزدشان را کم کردند و صاحبخانه کالب توافق کرد که از او اجاره کمتری بگیرد. کالب یک بلاگ هفتگی را برای مشتریان، دوستان و خانواده راه اندازی کرد تا سفرش را بازگو کند، چیزی که برای هفت سال گذشته انجام داده است. این وبلاگ برای او شهرتی در دنیای محصولات صنعتی به ارمغان آورده و به او کمک کرده تا با مشتریانی دیدار کند که به صورت تلفنی کالاهایش را به آنها می فروخت. اکنون که شرکت OptiFuse دوباره رو به رونق است، کالب از سوی سرمایه گذاران پیشنهادهایی را دریافت کرده، اما او می خواهد یک برنامه سهام - مالکیت کارمندی را مستقر کند.

SurveyGizmo

بولدر، کلرادو

مؤسسان: کریستین وانک و اسکات مک دانیل

مدیرعامل اجرایی: کریستین وانک

درآمد: 13 میلیون دلار

تعداد کارمندان: 81 نفر

کریستین وانک در سال 2005، به پیشنهاد یکی از مشتریان شرکت بازاریابی که در آن کار می کرد، شرکتی را راه اندازی کرد که بعدها تبدیل به SurveyGizmo شد. آن مشتری که وانک برایش چندین ممیزی را طراحی کرده بود پرسید که چرا فرآیند را به صورت خودکار در نمی آورد. مشتری پاسخ داد اگر وانک این کار را برایش انجام دهد، او برایش مشتریان بیشتری می فرستد و برای جبران این کار، وانک می تواند به او اجازه دهد تا به طور رایگان از نرم افزارش استفاده کند.

این مشتریان عمدتا پیمانکاران مستقلی بودند که قبلا برای شرکت هایی بزرگ کار می کردند که در آنها به گران ترین نرم افزارهای ممیزی در بازار دسترسی داشتند و قیمت بعضی به یک میلیون دلار هم می رسید و تقبل هزینه آن به تنهایی برای شان ممکن نبود.

از این رو، وانک نرم افزاری با همان قابلیت ها را طراحی کرد و قیمت او بسیار کمتر از قیمت شرکت های بزرگ بود. در حقیقت، او چندین سال قیمت کافی برای محصولاتش تعیین نکرد. پس از اینکه سرانجام متوجه شد که رقبای اصلی اش چه هزینه هایی تعیین می کردند، او قیمتش را دو برابر کرد – و حتی بیشتر فروخت. اگرچه، به رغم قیمت گذاری کمش، او در آن زمان یک شرکت پررونق ساخته بود که در آن موقع جوایزی را به عنوان بهترین مکان شغلی در بولدر، ارائه کننده بهترین خدمات مشتری در صنعت و سازنده نرم افزار ممیزی در سطح بین الملل برای کسب وکارهایی در اندازه های گوناگون دریافت می کرد. بله، این درست است که این شرکت نیز روش مدیریت آشکار و بی پرده را اعمال می کند.