7 عاملی که نشان می دهد شما به سمت موفقیت گام برمی دارید

   به قلم: Martin Zwilling

اگر شما یک کارآفرین سریالی با کوله باری از موفقیت ها نیستید، لازم است که یک طرح تجاری داشته باشید تا بتوانید سرمایه گذاران را متقاعد کنید که قادرید از یک رؤیا کسب و کاری بسازید که به کمک آن دنیا را عوض کنید.

این افسانه موهوم را باور نکنید که تنها کاری که برای موفقیت لازم است این است که طرحی از ایده خود را بر روی یک دستمال کاغذی طراحی کنید و بعد سرمایه گذاران صف خواهند بست که با شما همکاری کنند و به شما پول دهند.

بر اساس تجربه ای که من به عنوان فراهم آورنده شرکت های نوپا و مشاور تعداد زیادی از سرمایه گذاران کسب کرده ام، نداشتن طرح تجاری شما را آدمی خیال باف یا در بهترین حالت فردی اهل چالش معرفی خواهد کرد.

سریع بگویم نیازی نیست برنامه تجاری یک کتاب شود، بلکه بهتر است با یک «ارائه کوتاه استارت آپی» تعدادی اسلاید را دربر بگیرد و پایه و مبنای کار را پوشش دهد. همین برای شروع کافی است. بعد می توانید جزییات را اضافه کنید.

حال بگذارید درمورد مبانی کاری که باید پوشش دهید صحبت کنیم. در این نوشته سعی کرده ام از اصطلاحات و لغاتی استفاده کنم که با مجموع مشتریان، سرمایه گذاران و شرکای تجاری مطابقت داشته باشد و از کلمات اختصاری و لغات فنی پرهیز کنم.

ارائه خود را با پرسش یا عبارتی آغاز کنید که توجه سرمایه گذار را جلب کند، عبارتی که اشتیاق ایشان را برانگیزد، سپس به مبانی کلیدی زیر اشاره کنید:

1- تعریف مشکل مشتری و ارائه راه حلی برای آن

برای ارزیابی ارزش و سختی، از واژگانی ملموس و قابل درک استفاده کنید. برای مثال بگویید: «من برای گوشی همراه تکنولوژی جدیدی به ثبت رسانده ام که با صرف نصف هزینه، عمر باتری را دوبرابر می کند. دیگر در میانه تماس تلفنی، همراه تان خاموش نخواهد شد». شما باید بتوانید چنین ارائه ای را ظرف 30 ثانیه بیان کنید.

2- بخش بندی فرصت ها و محیط رقابتی

درمورد راه حلی که ارائه می دهید باید محدوده بازار را با استفاده از عبارات غیرفنی تعیین کنید و از اطلاعات موثقی استفاده کنید که از جانب متخصصان صنعت نقل شده باشد نه اینکه نظریات خود را بیان کنید.

لیستی از رقبای اصلی تهیه کنید، مزیت های پایدار رقابتی مانند حق انحصاری و نشان تجاری را پررنگ کنید.

3- ارائه جزییات در مورد مدل تجاری و جریان نقدینگی

هر تجارتی، از جمله سازمان های غیرانتفاعی، برای باقی ماندن نیاز به یک مدل تجاری دارند. ارائه رایگان محصولات یا خدمات به مشتریان شاید در بازاریابی مواد جذاب به نظر برسد، اما شما برای بقا به منابع درآمدزا نیاز دارید.

کلمه رایگان برای سرمایه گذاران حرف غیر قابل پذیرشی است، چرا که سخت می توان از محصول رایگان بازدهی مالی داشت.

مطلب مرتبط: عاداتی که برای رسیدن به موفقیت در زندگی کاری باید ترک شوند

4- تأکید کنید که چرا تیم شما برای این چالش بهترین گزینه است

نام مشاوران و افراد کلیدی را که با شما همکاری می کنند حتما عنوان کنید و اگر پیش از این تجربه راه اندازی یک استارت آپ یا رهبری در حوزه تجاری مربوطه داشتید، بیان کنید.

با اینکه تنها عناوین شغلی حال و گذشته افراد چنین اطلاعاتی را منتقل نمی کند، اما سرمایه گذاران حرفه ای همواره بیش از محصول مناسب به دنبال افراد مناسب هستند.

5- بازاریابی، حراج و تجربه مشتری

تصور می کنم که اغلب شما این عوامل را برای یک تجارت موفق ضروری می دانید، اما نه برای سرگرمی.

با این حال درخواست های بسیاری برای سرمایه گذاری دریافت می کنم که هیچکدام به برنامه ای خاص یا هزینه های همراه این عوامل اشاره ای نمی کنند و معمولا اشاره نکردن این مسائل به معنای نداشتن برنامه و عدم توانایی برای رقابت پذیری است.

6- درآمدهای پروژه، هزینه ها و نیازهای سرمایه گذاری

اگر به تعیین اهداف علاقه ای ندارد، چندان انتظار نداشته باشید که سرمایه گذاران منابع مالی شان را در اختیار شما بگذارند. رویدادهای مهم این مسیر باید به طور کلی تعیین شوند.

هنگام برآورد درخواست مالی از ارزش استارت آپ خود در آن زمان آگاهی داشته باشید، زیرا سرمایه گذاران در مقابل همکاری های شان انتظار سهم منصفانه ای خواهند داشت.

7- طرح کلی بازگشت سرمایه و فرآیند بازپرداخت

بهترین شیوه برای این کار این است که فرآیند بازپرداخت جدیدی در یک شرکت مشابه را به سرمایه گذاران نشان دهید. سرمایه گذاران به دنبال شرکت هایی هستند که از ظرفیت بالایی در توسعه برخوردار باشند و بتوانند درآمدهای سالانه خود را افزایش دهند، ضریب افزایش بالایی در فروش داشته باشند و بتوانند نرخ بازگشت سرمایه را تا 10 برابر نیز افزایش دهند.
اگر وقتی برای نوشتن تمام جزییات ندارید، یا مهارت های نوشتاریكتان آنچنان که باید نیست، از دیگران کمک بگیرید. هیچ مدیری را نمی شناسم که تمام قراردادهایش را خودش بنویسد، اما هر مدیر باهوشی شخصی را دارد که برایش می نویسد و به تمام عوامل آگاه است.

کارآفرینی که نتواند یک برنامه ریزی را مدیریت کند احتمالا نخواهد توانست کسب و کار جدیدی را مدیریت کند.

هیچ تضمینی وجود ندارد اما مطالعات گوناگون نشان داده اند کارآفرینانی که با برنامه شروع به کار می کنند شانس آنها در دستیابی به تجارتی موفق دوبرابر می شود.

در هر شرایطی و به ویژه در دنیای پرخطر استارت آپ ها که بیش از 50درصدشان با شکست روبه رو می شوند، نمی توانید بازیکنان کلیدی پروژه تان را با دست خالی و بدون هیچ ایده متقنی، متقاعد کنید که با شما همکاری کنند.