اگر بخواهیم خود را از بنبست اقتصادی فعلی خارج کنیم، هیچ راهی جز این نداریم که همهچیز را در اقتصاد واقعی کنیم؛ از جمله نرخ ارز. این موضوع فقط منحصر به ارز نیست. کشوری که سالهای متمادی است اموراتش با سوبسیدگذشته و عامل اصلی این سوبسیدپول نفت بوده، برای اینکه به سمت واقعی شدن حرکت کند، نیاز به شجاعت و شهامت دارد. چون ما کشوری سیاستزده داریم و کسانی که عهدهدار مناصبی در سیستمهای دولتی میشوند، از نظر تبلیغاتی روی افکار عمومی خیلی حساب میکنند.

بهگمان من برای بسیاری از افرادی که در مناصب حاکمیتی فعالیت میکنند خیلی مهم است که افکار عمومی درمورد عملکرد آنها چه نظری میدهد؛ صرفنظر از اینکه نظر افکار عمومی در کوتاهمدت، مطالعهنشده و بدون مآلاندیشی و دورنگری است یا نه. ممکن است در مقطعی از زمان تصمیمی گرفته شود که شوک وارد کند و مردم از این بابت ناراحت شوند اما در درازمدت منجر به فایده برای مردم شود.
در همین مورد هم کمترکسی داریم که شهامت انجام چنین حرکتی را داشته باشد. نرخ ارز در بسیاری از دورههای زمانی تابع همین طرز تفکر، قربانی شده است. حتی در دولت اصلاحات هم به نرخ ارز اینگونه نگاه شد. گرچه مشاهده میکنم رویکرد در دولت آقای روحانی تغییر کرده است و در این یکی، دوساله این تغییر رویکرد را نسبت به نرخ منصفانه میبینیم.
خیلیها انتظار داشتند بعد از اینکه آقای روحانی انتخاب شد، برای اینکه علامت مثبتی به جامعهای که به او رأی داده بود، نشان دهد، نرخ ارز را پایین بیاورد و به تعبیر غلطی که در اذهان وجود دارد، پایینآوردن نرخ ارز منجر به ارزانشدن و کمشدن تورم شود که این از نظر اقتصادی و علمی فرضیه درستی نیست. کسانی که در بخش اقتصاد دولت یازدهم کار میکنند این موضوع را به درستی درک کردند و تصمیمات درستی هم گرفتند که آن تصمیمات منجر به کنترل تورم و ثابتماندن نرخ ارز شد.
با توجه به اینکه در آن شرایط ما از نقمتِ داشتن امتیازات نفتی هم برخوردار نبودیم یعنی نفت زیادی در اختیار نبود، پول قابل توجهی حاصل از فروش نفت به خزانه دولت واریز نمی شد. با وجود تمام این مشکلاتی که وجود داشت، دولت خود را کنترل کرد و نرخ ارز را بهنوعی ثابت نگه داشت؛ به این امید و با این سیاست که ثبات در اقتصاد، نه فقط درمورد نرخ ارز، بلکه درمورد مسائل دیگر نیز میتواند کمککننده باشد.
* عضو هیأت نمایندگان اتاق تهران