مدیركل دفتر صنایع نساجی وزارت صنعت اردیبهشتماه گذشته در دهمین كنفرانس ملی مهندسی نساجی ایران واردات بیرویه و قاچاق انواع پارچه، پوشاك و كفش از مناطق آزاد كشور را مهمترین مشكل صنایع نساجی كشور عنوان کرده و گفته بود واردات رسمی پوشاك خارجی به ایران حدود یكدهم رقمی است كه گمركهای رسمی دنیا از صادرات به ایران نشان میدهند. گلناز نصراللهی سهم این حوزه را 5 درصد از کل سرمایهگذاری در صنعت و سالهای 80 تا 85 را اوج سرمایهگذاری ارزی در نساجی عنوان کرده که رقمی معادل 350 تا 400 میلیون دلار را نشان میدهد.
به گفته همین مقام، صادرات صنایع نساجی و پوشاك از تركیه به ایران در سال 2014 حدود 352 میلیون دلار بود كه فقط 192 میلیون دلار آن از گمرك ایران بهصورت رسمی وارد شد، آماری که نشان میدهد واردات غیررسمی و قاچاق، کم از واردات رسمی ندارد. اما در دولت یازدهم حمایتهایی از این حوزه شد تا شاید کشتی به گل نشسته فعالان این حوزه تکانی به خودش بدهد.
حمایت تعرفهای از نخ، پارچه، حذف ارزمبادلهای برای واردات، ایجاد شهرک صنعتی، ثبت برند و. . . و حالا صنایع کوچک و متوسط در انتظار 3میلیارد تومان تسهیلات با بهره پایین هستند. اما آیا این حمایتها تا به حال توانسته غبار از تن خسته صنعت نساجی ایران بزداید؟ مهدی یکتا دبیر اتحادیه تولید و صادرات صنایع نساجی و پوشاك ایران پاسخ میدهد: نه.
دولت در یکسال گذشته برنامههایی بهخصوص در تعرفهها برای حمایت از نساجی و پوشاک داشت، در حال حاضر هم فعالان این حوزه شاید در انتظار تسهیلات کم بهره باشند، شما معتقدید این حمایتها آنچنان اثر نکرد، چرا؟
مثلا در مورد تسهیلات، به نظر من واقعیت این است که گره آنچنانی از مشکلات ما باز نمیکند به این دلیل که مشکل عمده ما انباشت کالا در انبار است. رکودی که برای ما اتفاق افتاده به هر حال به دلیل رکود اقتصادی و گردش نقدینگی پایین است و این مسئله باعث شده واحدهای تولیدی تقریبا با 50 درصد ظرفیتشان کار کنند، بنابراین دولت باید کاری برای تحریک تقاضا در داخل انجام میداد تا فروش کالا رونق پیدا کند تا اینکه وام بدهد. وقتی یک واحد تولیدی وام میگیرد، فقط موجودی انبارش بیشتر میشود و به همین دلیل من معتقدم حمایت دولت روی تقاضا متمرکز شود.
اما شاید با وجود قاچاق بالا، برنامهریزی برای نساجی و پوشاک کار آسانی نباشد، بهخصوص که از لحاظ قیمت با تولید داخل کاملا رقابت میکند. چطور میتوان این بازار را به سمت و سوی تولید داخل تغییر داد؟
واقعیت این است که خرید پوشاک کاهش پیدا کرده، به این دلیل که هزینههای زندگی مردم بسیار بالاست. الان حدود 4 تا 5 درصد درآمد یک خانواده به پوشاک تعلق میگیرد، در حالی که قبلا اینطور نبود و دو برابر این رقم بود.
به هر حال مردم بیشتر به دنبال تامین نیازهای ضروری و تامین مایحتاج اولیه و موادغذایی هستند. کلا در شرایط فعلی خرید کالا از سوی مردم بسیار پایین است. اگر بخواهیم با سه سال پیش مقایسه کنیم، خرید مردم تقریبا یک سوم شده است. مغازهای که در ماه 200 میلیون جنس میفروخت الان به سختی 50 میلیون تومان میفروشد.
آقای یکتا، شما سیاست دولت را در ارائه تسهیلات کم بهره موثر نمیدانید. با این اوضاع که قدرت خرید هم پایین است، چه راه دیگری وجود دارد؟
ببینید، دولت در دو سال اخیر برای مهار تورم سیاست انقباضی در پیش گرفته، بله تورم پایین آمده است ولی ما هنوز با رکود مواجه هستیم. به هر حال باید انتخاب کند یا تورم تک رقمی با رکود یا ایجاد رونق با تورم در حدود 10 تا 12 درصد، به نظر من دولت ناچار است یکی از این دو راه را انتخاب کند.
صادرات چطور، آیا میتواند گزینه مناسبی باشد؟
راهکار مطمئنی نیست. وقتی یک کالا تولیدش پایین میآید قیمت تمام شدهاش بالا میرود بنابراین مزیت صادراتیاش را کمکم از دست میدهد. البته الان تلاشهایی برای صادرات انجام میشود اما به نظر من واقعیت این است که این تلاش برای صادرات بیشتر برای فرار کردن از جهنم فعلی بازار داخل است، نه براساس یک برنامه پایدار و بلندمدت که ما بتوانیم در بازارهای جهانی حضور پیدا کنیم.
به نظر من این تفکر هم محدود به شکست است چون قطعا صادرات فرآیندی است که ما باید برای آن برنامهریزی بلندمدت داشته باشیم. یعنی دانهای است که باید بکاریم تا بتوانیم بعد از یک مدت طولانی از آن برداشت کنیم. متاسفانه الان اغلب کسانی که تمایل دارند و وارد کار صادرات میشوند برای فرار از وضعیت فعلی بازار داخلی است، چون فکر میکنند حتی اگر بتوانند کالایشان را آن طرف مرز به قیمت تمام شده بفروشند باز هم بهتر است، چون نقدینگی به دستشان میرسد. به نظر من این کار حتی راه حل نیست چون تداوم و تامین سفارش بحث صادرات بسیار مهم است.
راهکار دیگر میتواند تعرفه ترجیحی باشد، اگر چه در مورد ترکیه جواب نداد، آیا در مبادلات با کشورهای دیگر میتوان به این راهکارامیدوار بود؟
تعرفه ترجیحی در مورد ترکیه اصلا تاثیری نداشت، همان وقت سروصداهایی هم شد. اما من همان موقع هم این نظر را داشتم که در کشوری مانند ما که در این حوزه با مسئله قاچاق بیرویه روبهروست تعرفه ترجیحی مثل این است که بگویند واردات پوشاک از گمرک بندرعباس تخفیف دارد. کالای قاچاق ترکیه از گمرک بندرعباس که نمیآید، از جایی دیگر میآید. متاسفانه در استانهای آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی بهخصوص هر چه به مرز نزدیکتر میشویم برندهای ایرانی نمایندگی ندارند یا بسیار کم است.
چون کسی نمیتواند آنجا کالا بفروشد، پوشاک از ترکیه مثل سیل وارد میشود و مردم هم برای تفریح میروند و خرید میکنند. مناطق آزاد هم باعث شده که کالای قاچاق وارد کشور شود و مردم هم بروند از آنجا خرید کنند.
پوشاک بعد از موادغذایی و کالاهای اساسی شاید در صدر نیازهای اصلی باشد آیا برای حمایت از این حوزه نیاز به برنامهریزی مجزا یا بسته حمایتی خاصی است؟
به نظر من مشکل نساجی و پوشاک مشکل همه صنایع است، بسته خاصی نمیخواهد فقط دولت باید برنامهای داشته باشد که قدرت خرید مردم بالا برود، تا گردش پول اتفاق بیفتد و خرید و فروش انجام شود، الان خریدوفروش انجام نمیشود.
این در ادامه همان بحث شما در تورم است که باید بین 10 تا 12 درصد ثابت باشد؟
من فکر میکنم این مسئله باید به سرعت اتفاق بیفتد. تولید در کشور شرایط بد و به عبارت دیگر شرایط خطرناکی دارد. به نظر من بهتر است یک تورم 10 تا 12 درصدی داشته باشیم و خریدوفروش انجام شود تا اینکه تورم بین 5 تا 7 درصد شود ولی هیچ خریدوفروشی انجام نشود. وخامت اوضاع تا حدی است که حتی بانکها هم که سود سپردههایشان را پایین میآورند، باز هم خروج سرمایه از بانکها بسیار کم است.
یعنی شما یک وقتی مثلا 20درصد سود از سپردهتان میگرفتید، حالا 15درصد هم بگیرید باز هم خوب است. به این دلیل که الان در کشور ما فعالیت تجاری در آن شکل وسیع وجود ندارد که مثلا مطمئن باشید سالی 15 درصد سود خالص به شما میدهد.
ارتباط با نویسنده : [email protected]