رئـیـس کـمـیـسـیون سرمایهگذاری اتاق ایران و یکی از فعالان بخشخصوصی حوزه معدن معتقد است برای جذب سرمایهگذاری (چه داخلی و چه خارجی) پیشزمینههایی لازم است و فقط به صرف اینکه تحریمها برداشته شده، دلیلی نیست که سرمایهگذاران بخواهند به کشور ما سرازیر شوند.
فریال مستوفی در گفتوگو با سایت اتاق تهران میگوید: «سرمایهگذاری خارجی در دنیا به صنعت تبدیل شده و بین کشورها برای جذب سرمایهگذاری رقابت بسیار وجود دارد. هر کشوری که بتواند سرمایه بیشتری جذب کند، موفقتر است. تجربه نشان داده که چین زمانی توانست به پیروزی اقتصادی برسد و در این وضعیت قرار گرفت که توانست سرمایه خارجی جذب کند. بنابراین ما باید در مرحله اول پیشزمینهها را برای جذب سرمایهگذاری خارجی و داخلی فراهم کنیم و یکی از اساسیترین مسائل، مسئله امنیت سرمایهگذار است. سرمایهگذار جایی میرود که پروژهاش سودآور باشد و امنیت سرمایهاش حفظ شود؛ نه بنیاد نیکوکاری دارد و نه میخواهد چالش کند.»
او با اشاره به اینکه با قوانین متعددی که در کشور داریم، هیچ سرمایهگذاری نمیتواند پایه کارش را براساس فرمولی در کشور ما قرار دهد، میگوید: «لازمه انجام پروژه، داشتن طرح توجیهی است که آیا انجام این طرح توجیه اقتصادی دارد یا خیر؟ طرح توجیهی برمبنای پایههایی تنظیم میشود؛ نرخ ارز، سود بانکی، قوانین و. . . . زمانی که طرح توجیهی را براساس دادههایی ارائه کنیم و دادهها تغییر کند، همهچیز به هم میخورد؛ ما در کشور این مشکل را داریم. یکی دیگر از مشکلاتی که در کشور وجود دارد این است که استراتژی صنعتی نداریم، هرجایی جزیرهای عمل میکند و با هم همخوانی نداریم، هرکسی قسمت خودش را در نظر میگیرد درصورتیکه این قسمتها به هم مربوط است و باید برنامهریزی شود. پس ما برای کشور استراتژی صنعتی نیاز داریم که ما را از نقطه A به نقطه Z برساند.»
رئـیـس کـمـیـسیون سرمایهگذاری اتاق ایران و عضو هیأت نمایندگان اتاق تهران میگوید: «با وجود داشتن تمام پتانسیلها (نیروی جوان تحصیلکرده، موقعیت جغرافیایی عالی، دسترسی به آبهای آزاد، معادن، جمعیت بالا نسبت به منطقه، دسترسی به همسایههایی که 400-300 میلیون جمعیت را در اطراف ما گرد آورده) چرا وضعیت کشورما به این صورت است؟ چون برنامهریزی و استراتژی نداشتیم، قطر (که وسعتش به اندازه یکی از استانهای کوچک ما هم نیست) شروع کرد به بهرهبرداری از مناطق مشترک، ما به جای سرمایهگذاری در منابع مشترک، در منابع داخل سرمایهگذاری کردیم و بهرهبرداری از مناطق مشترک را بهطور آزاد به قطر و. . . دادیم.»
به گفته او، هر پروژهای (صنعتی، معدنی، خدماتی و...) در بازه زمانی درست باید انجام شود و مشکل دیگر در کشور ما این است که وقتی پروژههایی داریم که مدت زمان اجرای آنها باید سه سال باشد، ۱۵سال طول میکشد تا انجام شود، مسلما دیگر توجیه اقتصادی نخواهد داشت.
او با بیان اینکه ما در کشور سلیقهای عمل میکنیم و نخستین کار هر مدیر جدید این است که کارهای مدیر قبلی را لوث کند، میگوید: «مسئله دیگر در کشورما فساد است، زمانی که ۸۴ درصد اقتصاد مملکت در دست دولت باشد، باعث ایجاد فساد میشود. اگر این اقتصاد به بخشخصوصی برود چنین مسئلهای نخواهیم داشت.»
فریال مستوفی با اشاره به اینکه بعد از حل این چالشها و آماده شدن پیشزمینهها ما به جذب سرمایهگذار خارجی میرسیم، میگوید: «قضاوت مدیران ما برای تشخیص اینکه سرمایهگذار واقعی کیست و چیست بسیار مهم است. هماکنون متأسفانه قضاوت درستی نداریم. کاری که دولت فعلی انجام میدهد و حرف زیادی برای گفتن درباره آن داریم این است که چون تصور میکند سرمایهگذار خارجی میآید، تمام فشار را به سرمایهگذار داخلی وارد میکند؛ فرش قرمز انداختن پیش پای سرمایهگذار غیرواقعی به نفع کشور نیست. شما اطمینان داشته باشید اگر سرمایهگذار واقعی باشد، بخشخصوصی داخلی هم برایش فرش قرمز پهن میکند؛ میگویند بعد از تحریم و توافق همه سرمایهگذاران به کشور سرازیر شدند، کدام سرمایهگذاران سرازیر شدند؟ بنده با اکثر تیمهای خارجی (آلمانی، ایتالیایی، لهستانی و. . .) جلسه داشتم، همه فقط نظارهگرند، البته ما نیز انتظار نداریم و نداشتیم که شرکتی بدون شناخت سرمایهاش را بیاورد؛ حرف من این است که صحیح نیست فضای غلط ایجاد کنیم و به مردم گزارش نادرست دهیم.»