ماجراهای热提高!

ماجرای امروز ما مربوط است به چین و تولید محصولات عجیبش! 

ماجرای اول

مشاور عالی شورای ملی زعفران گفت: نگرانم از اینکه روزی در کوچه پس‌کوچه‌های شانگهای با زعفران ایرانی یک‌سوم قیمت مواجه شویم. 

ماجرای دوم

مشاور عالی شورای ملی زعفران گفت: نگرانم از اینکه روزی در کوچه پس‌کوچه‌های خراسان با زعفران چینی یک سوم قیمت مواجه شویم. 

طبعا بنده به شما حق می‌دهم که تشخیص درستی هریک از این ماجراهای فوق‌الذکر کمی برایتان سخت باشد. 

بررسی ماجرای اول

اینکه در کوچه پس‌کوچه‌های شانگهای زعفران ایرانی به فروش برسد اتفاق خوبی است و ممکن است روزی اتفاق بیفتد، ولی اینکه قیمتش یک‌سوم باشد کمی نگران‌کننده و غیر‌قابل باور است. پس می‌توانیم نتیجه بگیریم که ماجرای اول غیر‌واقعی است. 

بررسی ماجرای دوم

ماجرای دوم واقعی است. نگاهی به لیست اقلامی که در چین تولید می‌شوند می‌اندازیم تا درستی ماجرای دوم را بیش از پیش بفهمیم: 

خاویار: اینکه ماهی اوزون‌برون را از کجا به‌دست آورده‌اند یا اینکه ماهی پلاستیکی است یا واقعی و اینکه خاویارش به چه شکلی است بر ما پوشیده است، ولی چیزی که مسلم است تولید خاویار در چین صورت پذیرفته است. 

فرش: در چین نام شهری را به کاشان تغییر داده‌اند تا فرش تولیدی در آن فرش کاشان نام گیرد! بعید نیست در آینده‌ای نزدیک روزنامه‌ای در چین با نام فرصت امروز منتشر شده و شخصی به نام سعید هوشیار نیز نویسنده‌اش باشد. نکته مهم‌تر این است که باز هم بعید نیست سعید هوشیار چینی هم دقیقا هم شکل بنده باشد با همین سیبیل و کله تراشیده! خلاصه اینکه اگر خودتان را نیز اتفاقی در چین مشاهده کردید، تعجب نکنید. 

ممکن است به‌زودی شاهد تولید اقلام دیگری مانند تخت‌جمشید چینی، خلیج فارس، هاشم بیک‌زاده، زبان فارسی چینی، میرزا قاسمی چینی و فحش چینی، هادی عامل چینی و غیره نیز در چین باشیم. 

در همین راستا با تلاش فراوان بچه‌های خودپرداز توانستیم مجوز مصاحبه گرفته و راهی پکن شده تا با جناب گوانگ یو در (وزیر اقتصاد چین) گفت‌وگویی کوتاه داشته باشیم. لازم به ذکر است طبق جست‌وجویی که قبل از سفرمان در اینترنت داشتیم، متوجه شدیم که جناب وزیر کمی زبان فارسی بلدند به همین دلیل نیازی به حضور مترجم ندیدیم. 

من: سلام جناب در، می‌تونم در صداتون کنم دیگه؟ حال شما خوبه، شنیدیم شما می‌خواهید محصولات ایرانی بیشتری در چین تولید کنید، آیا این قضیه صحت داره؟ 

گوانگ یو در: سلام 对方泛光 با توجه به اینکه灯豆腐羹光辉. 

من: جناب در، شما در چین شهری به نام کاشان دارید؟ 

گوانگ یو در: 熱呃同肝热哈虎 تازه 尔莪二二天 کاشان! 

من: بنده فقط قسمت کاشانشو فهمیدم، شما بفرمایید مگه آزار دارید این کارا رو می‌کنید؟ 

گوانگ یو در: 人螣慝بی شعور忑趰忒. 

من: فحش دادید؟ هر چی گفتید آیینه! آیینه! ضدگلوله ضد تانک! 

گوانگ یو در: 入围网شاید王婷婷؟ 

قیافه‌اش در زمانی که این جمله را می‌گفت سوالی بود و طبعا من متوجه سوالش نشدم، ترجیح دادم صحبت را تمام و از خدمتشان مرخص شوم. 

سعید هوشیار/خبرنگار روزنامه فرصت امروز/ پکن