پنجشنبه, ۶ اردیبهشت(۲) ۱۴۰۳ / Thu, 25 Apr(4) 2024 /
           
فرصت امروز

اینجا خیابان ناصرخسرو است و صبح یکی از روزهای اواخر مهرماه که با نم‌نم باران شروع و به توفان و سیل ختم شد. در این خیابان تا دلتان بخواهد سوژه وجود دارد، اگر کمی عام‌تر بخواهم بگویم باید عرض کنم اینجا سوژه ریخته و از در و دیوار این خیابان موضوع گزارش می‌بارد. اما حیف که این باران دوست‌داشتنی پاییزی با همه خوبی‌هایش، روزم را که داشت ساخته می‌شد، خراب کرد. به هر حال در این گزارش قرار است به یک موضوع قدیمی بپردازیم البته با بعدی جدید. موضوعی به نام خریدوفروش داروهای ممنوعه و کمیاب در خیابان ناصرخسرو که این روزها داروهای جدیدی به لیست داروفروشان دوره‌گردش اضافه شده است.
هر چه ناصرخسرو قبادیانی در ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی فردی مذهبی و معتقد و متعصب به‌شمار می‌رود، خیابان ناصرخسرو در تهران جایگاهی برای رونمایی از چهره‌های به‌اصطلاح خلاف و خفن است. انواع و اقسام خلافکاری هم در این خیابان می‌توان سراغ گرفت. هر چند در سال‌های اخیر این مسائل کمرنگ شده اما به نظر می‌رسد که کسب‌وکار این افراد نه‌تنها جمع نشده بلکه به‌صورت زیرزمینی ادامه دارد و هنوز خانواده‌های زیادی هستند که خریداران عمده این فروشندگان دوره‌گرد هستند. فروشندگانی که یکی از حساس‌ترین کالاها را می‌فروشند و مردم هم به‌راحتی آب خوردن به آنها اعتماد می‌کنند. کالایی حساس و حیاتی به نام داروهای کمیاب.

تصاویر سوررئال خیابان ناصرخسرو
با توجه به همه مسائل یادشده، در راسته خیابان ناصرخسرو به قصد گرفتن گزارشی در مورد اوضاع بازار قدم می‌زنم. بازار کم‌کم از خواب بیدار می‌شود. هر لحظه بر تعداد عابران پیاده اضافه می‌شود. کرکره‌ها بالا می‌رود. چهره‌های خواب‌آلود فروشنده‌ها دیدنی است. همیشه احساس کرده‌ام که ساعت کار ایرانی‌ها باید از 11 صبح شروع شود. اول صبح نه خریدار بیدار است و نه حتی فروشنده‌ای که پشت پیشخوان نشسته است. همه چرت می‌زنند و تصاویر سوررئالی را رقم زده‌اند که دیدنی است. کم‌کم چهره‌های جدیدی هم به راسته خیابان ناصرخسرو اضافه می‌شود. افرادی با کاپشن‌های مشکی و یقه‌های تا روی گوش بالاکشیده اند. زیرچشم‌ها پف مشکوکی دارند و نگاه خیره ناآرامی هم زیر پلک‌هایشان به چپ و راست می‌دود. با گام‌های مرددی به عابران نزدیک می‌شوند و مدام یک واژه دو هجایی را تکرار می‌کنند: «دارو».

چالش‌های روزنامه‌نگاری
در همان ابتدای خیابان بی‌توجه از کنار چند نفر کاپشن‌پوش رد می‌شوم بدون اینکه نگاه‌شان کنم. اما بالاخره تعدد آنها متقاعدم می‌کند که به سراغ دو نفر از آنها بروم و با آنها هم‌صحبت شوم. یکی از آنها با لحن آرام و پرتشویشی می‌پرسد که چه می‌خواهم و بیمارم چه دردی دارد. مانده‌ام که این وسط چه دروغی سر هم بکنم. به هر حال بدون فکر می‌گویم که بیمار کلیوی در خانه داریم و در حال دیالیز است. فورا دستش را در جیب لباسش فرومی‌برد و درحالی‌که دور می‌شود، می‌گوید شما خریدار نیستید. اما دیگری مانند قرقی و با سرعت هرچه تمام‌تر می‌پرد وسط حرفم و چند دارو با نام‌های عجیب و غریب را ردیف می‌کند و می‌پرسد که کدام را می‌خواهم. عجب‌ گیری افتاده بودم و به طرز عجیبی شروع کردم به چرت‌وپرت‌ گفتن. نباید لو می‌رفتم و به همین خاطر گفتم به یک نوع آمپول نیاز داریم. می‌گوید اگر فلان آمپول باشد که برای قبل از شروع دیالیز است. حسابی قافیه را باخته‌ام. هیچ تخصصی در گفتن دروغ‌های پی‌درپی ندارم. لو رفته‌ام و این را می‌توان از نگاه فروشنده فهمید. سریع می‌گوید خانم تو را به خدا بگو این اطلاعات را برای چه کاری می‌خواهی. رک و راست می‌گویم که دارم گزارش تهیه می‌کنم. شروع می‌کند به حرف زدن. خدا خیرش بدهد. یک جورایی راحتم می‌کند.

بیمارانی که داروهای‌شان را می‌فروشند
می‌گویم داروهای عمومی‌شان را از کجا تهیه می‌کنند. می‌گوید از بیمارانی که آنها را خریده‌اند و بعد از اینکه حالشان خوب شده است، بقیه داروها را می‌فروشند. با خودم فکر می‌کنم پس طول دوره درمان چه می‌شود؟! ادامه می‌دهد که مسافرانی که از خارج از ایران می‌آیند هم قسمتی از این داروها را با خود می‌آورند و در راسته خیابان ناصرخسرو می‌فروشند. می‌گویم الان چه داروهایی در این راسته بیشتر خریدوفروش می‌شود و او جواب می‌دهد داروهای مربوط به ترک اعتیاد و سقط جنین. می‌گوید کسب‌وکار ما روی این دو قلم دارو می‌چرخد وگرنه سایر داروها سودی ندارند. مثلا داروهای مربوط به دیالیز و کلیه بسته به اینکه قرص باشد یا آمپول یا سایر داروها بین 30 تا 150هزار تومان قیمت دارند. اما داروهای مربوط به ترک اعتیاد قیمت بسیار بیشتری دارند. وی از داروهای میلیونی هم حرف می‌زند ولی حاضر نیست توضیح بیشتری در این مورد بدهد.
این فروشنده میانسال در ادامه و در مورد اینکه داروهای ترک اعتیاد را از کجا تهیه می‌کند و اینکه آیا قابل اعتماد هستند یا نه، می‌گوید: این داروها را از پزشکان بهزیستی تهیه می‌کنیم. چشمانم از شدت تعجب کم مانده به وسط سرم برسند و او بی‌خیال ادامه می‌دهد که این پزشکان هر بسته از این قرص‌ها را به قیمت نازلی در حد 1100تومان از بهزیستی می‌خرند و در خیابان ناصرخسرو هر بسته را 100هزار تومان به ما می‌فروشند. ما هم برای اینکه ضرر نکرده باشیم باید چند ده هزار تومان روی این قیمت بکشیم. مشتری هم چون مجبور است، می‌خرد.
وی همچنین در مورد قرص‌ها و داروهای سقط جنین می‌گوید: خریداران این داروها بیشتر خانواده‌ها هستند. خانواده‌هایی که یا فرزندانشان دچار مشکلات متعددی هستند و آنها برای جلوگیری از آبروریزی باید این داروها را تهیه کنند و هر چقدر هم قیمتش باشد، پرداخت می‌کنند، یا خودشان دیگر قصد فرزندآوری ندارند و به دنبال این داروها هستند. وی هزینه تهیه این داروها را متغیر می‌داند و اضافه می‌کند: بستگی دارد به اینکه چه مقدار دارو خریده شود. ولی معمولا خانواده‌ها روی 500هزار تومان باید بابت این داروها بپردازند تا مانع گرفتاری‌های بعدی شود. شیوه‌های تهیه داروهای سقط جنین را هم اینچنین توضیح می‌دهد: حجم زیادی از این داروها توسط مسافرانی که به خارج از کشور می‌روند، وارد می‌شود. برای این مسافران به‌نوعی این کار تجارت و راهی برای درآمدزایی آنها شد. این راسته هم که معروف است به محل خریدوفروش داروهای ممنوعه یا کمیاب. به همین خاطر هم فروشنده می‌داند کجا برود و هم اینکه خریداران برای تهیه این داروها یک راست به سراغ ناصرخسرو می‌آیند.
هضم چنین داستان‌هایی خیلی آسان نیست. به دور و برم نگاه می‌کنم. هر 50قدم یک کاپشن‌پوش ایستاده و مطمئنم که لب‌هایش که تکان می‌خورد همان واژه دو هجایی را تکرار می‌کند. به سراغ هر کدام که می‌روم یک داستان برای بازگو کردن دارد؛ دکترهای بهزیستی و خرید داروهای ترک اعتیاد از آنها. دکترهای بهزیستی دیگر کدام پدیده است و چگونه می‌توانند این کار را بکنند؟ اینها سوال‌هایی است که ذهن هر کسی را درگیر می‌کند. باید سراغی از مسئولان بگیریم. در ستون روبه‌رو گفت‌وگو با مسئولان آمده است.

لینک کوتاه صفحه : www.forsatnet.ir/u/W4CwgQAK
به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی :
نظرات :
قیمت های روز
پیشنهاد سردبیر
آخرین مطالب
محبوب ترین ها
وبگردی
مشاوره کسب و کارابزارآزمایشگاه تجهیزات اعلام حریق آریاکخرید فالوورقیمت ورق گالوانیزهتعمیر کاتالیزورخرید گوشی آیفون 13نهال گردومریم شفیعی مدیرعامل کانون ایران نوین و برگزارکننده نمایشگاه تهرانتخت خواب دو نفرهلایک اینستاگرام ارزانخرید از چینتور استانبولخدمات پرداخت ارزی نوین پرداختآژانس تبلیغاتیچک صیادیتور اماراتدوره مذاکره استاد احمد محمدیخرید فالوور فیکخرید نهال گردوماشین ظرفشویی بوشدوره رایگان Network+سریال جنگل آسفالتکفش مردانهتلویزیون شهریMEXCتبلیغات در گوگللپ تاپ قسطیآی نودانلود رمانآموزش آرایشگریقصه صوتیریل جرثقیلگیفت کارت استیم اوکرایناسکرو کانوایرخرید لایک اینستاگرامپنجره دوجدارهخدمات سئولوازم یدکی تویوتاکولر گازی جنرال شکارنرم‌افزار حسابداریاجاره خودرو در دبیست مدیریتیواردات و صادرات تجارتگرامخرید آیفون 15 پرو مکستجارتخانه آراد برندینگواردات از چینتعمیر گیربکس اتوماتیکخرید سی پی کالاف دیوتی موبایلخرید قسطی
تبلیغات
  • واتساپ : 09031706847
  • ایمیل : ghadimi@gmail.com

كلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ است و هرگونه بهره ‌برداری غیرتجاری از مطالب و تصاویر با ذكر نام و لینک منبع، آزاد است. © 1393/2014
بازگشت به بالای صفحه