بعضی باورهای غلط درباره سرمایهگذاری هستند که با وجود غلط بودنشان بسیار ارزشمندند. اینگونه باورها میتوانند سرمایهگذار را به سمت ریسکهای بسیار پرخطر یا خیلی کمخطر یا کلاً صرفنظر کردن از سرمایهگذاری سوق دهند. این باورها میتوانند حکم بیادبانی را داشته باشند که به لقمان حکیم ادب آموختند. آنچه پیشروی شماست تعدادی از این باورهای غلط را در کنار آنچه درست است قرار داده تا به شما کمک کند ثروت خود را بر یک پی محکم بنا کنید.
باور غلط: سرمایهگذاری اساساً فقط یک شرطبندی است
ریسک، جزئی از ذات سرمایهگذاری است. افراد پولشان را در جایی سرمایهگذاری میکنند و در انتظار سود و ثروتی از آن هستند اما مسئله اینجاست که تضمینی برای بازگشت سرمایه اولیه و سودشان ندارند. با این حساب این باور درست به نظر میرسد. اما نه! صبر کنید! یک تفاوت بزرگ میان سرمایهگذاری و شرطبندی وجود دارد و آن «شانس» و «اتفاقات پیشبینی نشده» است. سرمایهگذاری شرط بستن روی یک کسبوکار است، نه چند عدد کارت. بنابراین وقتی شما وارد دنیای سرمایهگذاری میشوید، یک پایه و اساس در کارتان وجود دارد. این پایه بخش بزرگی از ماجراست.
باور غلط: رازهایی در سرمایهگذاری موفق وجود دارد که آدمهای عادی آن را نمیدانند
تنها راز سرمایهگذاری موفقیتآمیز این است که هیچ راز سر به مهری در سرمایهگذاری موفق وجود ندارد. این تنها ساخته ذهن بخشی از جامعه است که سادهلوحانه حاضرند هر چه دارند بدهند تا راز سرمایهگذاری موفق را به دست آورند! سرمایهگذارهایی که میخواهند دائم رکورد در بازار بشکنند، شکست میخورند. راز موفقیت در سرمایهگذاری این است که رازی وجود ندارد، دستکم براساس آنچه وارن بافت، یکی از بزرگترین سرمایهداران موفق دنیا میگوید. سرمایهگذار موفق کسی نیست که دنبال زمین زدن این و آن یا پشت سر گذاشتن رقبا باشد، بلکه کسی است که بتواند حوزه کسبوکار یا بخشی از بازار را مال خود کرده و بر آن تسلط یابد.
باور غلط: هر چه سن بالاتر میرود، توان افراد برای ریسک کردن کمتر میشود
برنامهریزان مالی بسیار بر این نکته تأکید میکنند که همه افراد باید برای زمان بازنشستگی یا پیری خود پسانداز داشته باشند. این سن میتواند حتی دهه 50 یا 60 زندگیشان باشد. پژوهشهای تازه اما این باور را رد میکند و از افراد میخواهد به جای اینکه در سنین بالا و نزدیک به بازنشستگی محافظهکاری پیشه کرده و دو دستی به هر چه دارند بچسبند باید جسور باشند و به سمت تجربههای تازه بروند. این رویکرد باعث میشود شما همیشه به دنبال شانسهایی چون برنده شدن در قرعهکشی یا اتفاقهای غافلگیرکننده باشید. این یعنی اشراف به زندگی را از دست میدهید و این تازه آغاز مشکلات است. راهحل بسیار ساده است؛ وقتی به سرمایهگذاری خود ادامه دهید و از ریسک کردن نهراسید، اوضاع تحت کنترل خودتان میماند.
باور غلط: اگر شرکتی خیلی سروصدا کرد حتماً سهامش را بخرید
بر سر زبان افتادن نام یک شرکت دلیل کافی برای این است که به سمت آن شرکت رفته و سرمایهتان را تمام و کمال در آنجا بگذارید. ممکن است یک شرکت به خاطر برند شدن در مدت کوتاهی ارزش و قیمتش بالا برود. چنین سروصداها و معروفشدنهایی معمولاً مقطعی است و خیلی زود تب و تابش از بین میرود. به همین دلیل نباید اسیر و جوگیر چنین فضاهایی شد. البته هستند شرکتهایی که پس از اسم در کردن روند صعودی خود را ادامه میدهند اما طبیعتا نیاز به تلاش زیاد دارند.
باور غلط: سرمایهگذاری پول زیاد میخواهد
اگر میخواهید سرمایهگذاری کنید باید قید پولهایتان را بزنید. بدین معنا که باید فکر کنید بخشی از پولهای فعلی را ندارید و آن را به سمت سرمایهگذاری ببرید. برای اینکه نامتان را سرمایهگذار بگذارند، نیاز به حجم عظیمی از پول ندارید. بسیاری از کسبوکارهای نوپا هستند که با سرمایههای کم آغاز میکنند.
سرمایهگذاریهای کوچک یک خوبی بزرگ دارند و آن پایداری نسبیشان در مقایسه با سرمایهگذاری با رقمهای بزرگ است. طرحهای زیادی بهویژه از جانب بانکها نیز وجود دارد که با گرفتن ماهانه مبالغ بسیار جزئی در بلندمدت بازگشت سرمایه نسبتا خوبی برای شما رقم خواهند زد.