شما نه تنها باید شعله خدمات دهی را با داشتن روحیه «دوستدار مشتری» همواره روشن نگه دارید، بلکه باید به عنوان یک مدیر مطمئن شوید که کارمندان شما هم همین کار را می کنند. دو نوع کسب وکار با دو نوع روحیه متفاوت وجود دارد. اینکه به عنوان کارآفرین در کدام دسته از کسب وکارهای زیر قرار می گیرید، میزان موفقیت یا شکست شما را مشخص می کند.
کسب وکار دوستدار خود
در این نوع کسب وکار، کارمندان ترجیح می دهند به جای مشتری خودشان را راضی نگه دارند. هدف این شرکت ها به هدف های داخلی شان چون کم کردن هزینه، به دست آوردن سود و بودجه بندی محدود می شود. در این کسب وکارها، رضایت مشتری به عنوان یک هدف در ذیل فهرست دیگر هدف ها قرار دارد و در برخی اصلا وجود ندارد.
موارد زیر را می توان برخی از خصوصیات این کسب وکارها در نظر گرفت:
- کارمندانی که خدمات خوب می دهند مورد توجه نیستند و تنها کسانی مورد توجه هستند که در جهت هدف های داخلی تلاش کنند.
- به جای رضایت مشتری، کارمندان باید در جهت رضایت مدیران شان تلاش کنند.
- ترفیع شغلی به جای آنکه براساس قابلیت فرد باشد، براساس معیارهایی از قبیل سابقه کار و میزان مطرح بودن فرد است.
- بخش هایی که مستقیما با مشتری بیرونی سروکار ندارند، خودشان را مسئول جلب رضایت مشتری نمی دانند.
- راه حل های بلندمدت مورد توجه قرار ندارند و همواره به مشکلات کوتاه مدت پرداخته می شود.
کسب وکار دوستدار مشتری
در مقابل کسب وکار دوستدار خود، کسب وکار دوستدار مشتری یک چشمش مواظب میزان سود و چشم دیگرش متوجه این است که چگونه می تواند بهترین خدمات را به مشتری ارائه کند. این کسب وکار آموخته است که برای کسب سود و در اختیار داشتن سهم بیشتر از بازار می باید به مشتری گوش کند و خواست های او را در نظر بگیرد.
در ادامه به بعضی از خصوصیات یک «کسب وکار دوستدار مشتری» اشاره می کنیم:
- کارمندانی مورد توجه هستند که بتوانند تعادلی بین بازده کاری و رضایت مشتری ایجاد کنند.
- مدیران کارمندانی را حمایت می کنند تا آنها بتوانند وظایف خود را به خوبی انجام دهند و توجه خود را بر خواست های مشتری متمرکز کنند.
- آموزش کارکنان از اولویت خاصی برخوردار است. این آموزش مبتنی بر مهارت های فنی کارکنان و مهارت های ارتباطی آنها است.
- روش متداول در این شرکت ها مبتنی بر مشارکت هر چه بیشتر مدیر است و پیش از آنکه تصمیم ها گرفته شود، نظریات کارمندان در مورد مسائل کلیدی مورد توجه قرار می گیرد.
- راه حل های بلندمدت و دورنگری به عنوان یک قانون شناخته می شود.