سال ۲۰۲۶ تا چند ماه دیگر از راه می رسد. یک زوج را در نظر بگیرید که در خانه نشسته و برای دهمین سالگرد ازدواج شان برنامه ریزی می کنند، اما هیچ کدام لپ تاپ خود را باز نمی کنند و عباراتی مانند «بهترین رستوران های نزدیک من» را در گوگل تایپ نمی کنند. آن دوران به نظرشان قدیمی و ناکارآمد می رسد. در عوض یکی از آنها گوشی هوشمند خود را برمی دارد و به دستیار هوش مصنوعی اش می گوید: «ما امشب سالگرد ازدواج داریم. یک رستوران ایتالیایی عالی در همین محله می خواهیم. جایی که دنج باشد، نه خیلی پر سر و صدا. قیمتش مناسب باشد و پاستاهای دست ساز عالی داشته باشد. ترجیحا جایی که در شب های سه شنبه کمی خلوت تر باشد».
دستیار هوش مصنوعی برای چند ثانیه سکوت می کند. او در حال پردازش میلیون ها نقطه داده است: منوها، نظرات مشتریان، عکس ها، داده های ترافیک زنده و حتی پست های وبلاگ های محلی. سپس، با صدایی آرام پاسخ می دهد: «رستوران ایکس در خیابان بعدی بهترین گزینه برای شماست. آنها امشب یک میز دونفره دنج در گوشه رستوران خالی دارند. نظرات مشتریان به طور مداوم از فضای صمیمی و پاستای قارچ بی نظیر آن تعریف می کنند. رزرو کنم؟».
این سناریو یک داستان علمی-تخیلی نیست. این یک پیش بینی دقیق از زلزله ای است که همین حالا در حال وقوع است. بازی برای کسب و کارهای محلی دیگر بر سر قرار گرفتن در لیست 10 نتیجه برتر گوگل نیست. بازی بر سر تبدیل شدن به تنها پاسخ است. به عصر دربان دیجیتال خوش آمدید!
از دفترچه تلفن دیجیتال تا دستیار شخصی

برای درک عمق این تحول باید ابتدا مدل ذهنی خود را از آنچه جست وجو می نامیم به طور کامل بازسازی کنیم. برای بیش از دو دهه، موتورهای جست وجو مانند گوگل به عنوان یک دفترچه تلفن بی نهایت کارآمد عمل می کردند. وظیفه اصلی آنها، ارائه لیستی از گزینه های مرتبط در پاسخ به درخواست شما بود.
وقتی شما به دنبال یک لوله کش می گشتید، گوگل به شما لیستی از 10 لوله کش محلی را با شماره تلفن و وب سایت شان نشان می داد. بار شناختی انتخاب و تصمیم گیری نهایی کاملا بر دوش شما بود. شما باید سایت ها را بررسی می کردید، نظرات را می خواندید و در نهایت، با مسئولیت خودتان یکی را انتخاب می کردید. در این دوران هدف اصلی برای یک کسب و کار دیده شدن در آن لیست اولیه بود.
اما هوش مصنوعی مولد، این مدل را به طور کامل واژگون می کند. دستیار هوش مصنوعی نقش یک دربان هتل فوق العاده شخصی و باهوش را بازی می کند. شما دیگر از او یک لیست نمی خواهید؛ شما از او یک توصیه می خواهید.
او تمام آن کارهای طاقت فرسای تحقیق، مقایسه و انتخاب را به جای شما انجام می دهد و فقط نتیجه نهایی را به شما ارائه می دهد. این مدل، بی نهایت برای کاربر راحت تر است، اما برای کسب و کارهایی که به مدل قدیمی عادت کرده اند، به شدت ترسناک است. زیرا در این دنیای جدید، اگر شما بهترین گزینه برای یک درخواست خاص نباشید، صرفا در انتهای لیست قرار نمی گیرید؛ شما اصلا وجود نخواهید داشت. بازی دیگر بازی دیده شدن نیست؛ بازی انتخاب شدن توسط یک الگوریتم بی طرف اما بی رحم است.
مطلب مرتبط: سئو محلی در عصر هوش مصنوعی
چگونه اعتماد الگوریتمی را به دست آوریم؟

با این حساب چگونه می توانیم این دربان دیجیتال را متقاعد کنیم که ما را توصیه کند؟ پاسخ در یک کلمه نهفته است: اعتماد.
هوش مصنوعی برای اینکه اعتبار خود را به عنوان یک مشاور قابل اطمینان حفظ کند، باید مطمئن شود که توصیه هایش بی نقص هستند. بنابراین او به دنبال شواهد دیجیتالی قوی و سازگار از برتری، اصالت و قابل اعتماد بودن شما می گردد. ساختن این پرونده اعتماد بر سه ستون استراتژیک استوار است.
از رتبه بندی ستاره ای تا روایت شهرت

اولین و مهمترین منبع اطلاعاتی برای هوش مصنوعی صدای مشتریان فعلی شماست، اما او دیگر فقط به میانگین امتیاز ستاره های شما نگاه نمی کند. او بسیار باهوش تر از این است. هوش مصنوعی مولد متن نظرات و بازخوردهای مشتریان شما را با دقت می خواند و تحلیل می کند تا شخصیت و روح کسب و کار شما را درک کند.
برای یک رستوران امتیاز ۴.۷ ستاره ای خوب است، اما کافی نیست. چیزی که باعث انتخاب شدن آن شد، کلمات و عباراتی بود که به طور مداوم در نظرات تکرار می شدند: «یک قرار کاری بی نقص»، «موسیقی آرام و فضای دنج»، «نور شمع روی میزها» یا اینکه «احساس می کنید در یک کوچه در رم هستید».
این کلمات یک روایت سازگار از شهرت رستوران را می سازند که دقیقا با درخواست سارا همخوانی داشت. بنابراین وظیفه شما به عنوان یک رهبر کسب و کار دیگر صرفا جمع آوری نظرات مثبت نیست. وظیفه شما خلق یک تجربه آنقدر منحصربه فرد و به یاد ماندنی است که مشتریان شما را وادار کند تا داستانی را تعریف کنند که شما می خواهید الگوریتم ها بشنوند.
مطلب مرتبط: بهینه سازی سئو محلی با انواع محتوای مناسب
از صفحه ثابت تا ویترین زنده

دومین منبع حیاتی برای هوش مصنوعی، پروفایل کسب و کار شما در پلتفرم هایی مانند گوگل است. برای دهه ها بسیاری از کسب و کارها به این پروفایل به عنوان یک کارت ویزیت آنلاین نگاه می کردند: یک بار آن را تنظیم می کردند و سپس فراموشش می کردند. این یک اشتباه مرگبار در عصر جدید است.
پروفایل کسب وکار شما دیگر یک صفحه ثابت نیست؛ این ویترین دیجیتال زنده شماست. هوش مصنوعی به دنبال سیگنال هایی از پویایی و مرتبط بودن است تا بفهمد آیا کسب وکار شما هنوز زنده، فعال و درگیر است یا نه. وقتی شما عکس های جدید و باکیفیت از محصولات یا فضای کاری خود به طور منظم آپلود می کنید، شما به الگوریتم سیگنال می دهید. وقتی یک مشتری سوالی در بخش پرسش و پاسخ پروفایل شما مطرح می کند و شما در کمتر از چند ساعت به آن پاسخ می دهید، شما به الگوریتم سیگنال می دهید. وقتی از قابلیت به روزرسانی ها برای اعلام یک پیشنهاد ویژه یا یک رویداد آخر هفته استفاده می کنید، شما به الگوریتم سیگنال می دهید.
هر کدام از این اقدامات، مانند یک ضربان قلب دیجیتال عمل می کنند که به دربان هوش مصنوعی می گوید: «ما اینجا هستیم، فعالیم و آماده خدمت رسانی». در مقابل، یک پروفایل رها شده و قدیمی، مانند یک مغازه متروکه با شیشه های خاکی است. هیچ دربان باهوشی، مشتری خود را به آنجا نخواهد فرستاد.
از اقتدار عمومی تا تخصص فوق محلی

آخرین ستون محتوایی است که شما خلق می کنید. هوش مصنوعی برای اینکه بتواند با اطمینان شما را برای یک درخواست بسیار خاص توصیه کند، به شواهدی از تخصص عمیق شما نیاز دارد. اینجاست که یک وب سایت یا وبلاگ محلی می تواند به یک سلاح استراتژیک تبدیل شود.
یک گل فروشی محلی را تصور کنید. صاحب این کسب و کار می تواند یک وب سایت ساده با چند عکس از دسته گل هایش داشته باشد، اما یک گل فروش هوشمند، مقالاتی را در وبلاگ خود منتشر می کند با عناوینی مانند «بهترین گل ها برای آب و هوای مرطوب ساحلی ما»، «راهنمای انتخاب گل برای فارغ التحصیلی از دانشگاه محلی» یا «داستان پنج باغبان برتر منطقه ما که ما با آنها همکاری می کنیم».
این محتوا، سیگنال های فوق العاده قدرتمندی از «تخصص فوق محلی» را به هوش مصنوعی ارسال می کند. این به الگوریتم نشان می دهد که این گلفروش، نه تنها یک فروشنده گل، بلکه یک مرجع معتبر و یک عضو فعال و آگاه در جامعه محلی خود است. این سطح از تخصص، همان چیزی است که یک توصیه الگوریتمی را از یک حدس خوب به یک پاسخ قطعی و قابل اعتماد تبدیل می کند.
پارادوکس نهایی: انسانی تر شدن در عصر ماشین

این ماجرا ما را به یک نتیجه گیری شگفت انگیز می رساند. در دنیایی که به نظر می رسد ماشین ها و الگوریتم ها در حال تسخیر همه چیز هستند، پایدارترین مزیت رقابتی انسانیت است. هوش مصنوعی، یک قاضی بی نهایت قدرتمند، منطقی و داده محور است. او نمی تواند تحت تاثیر تبلیغات پرزرق و برق یا شعارهای توخالی قرار بگیرد. او به دنبال شواهد سرد، سخت و واقعی می گردد. این شواهد محصول جانبی مستقیم کیفیت کسب و کار شما در دنیای واقعی هستند.
شما نمی توانید نظرات مشتریان فوق العاده را جعل کنید؛ شما باید آنها را با ارائه یک خدمت فوق العاده به دست آورید. شما نمی توانید سیگنال های یک کسب وکار پویا و درگیر را جعل کنید؛ شما باید واقعا پویا و درگیر «باشید». شما نمی توانید تخصص عمیق محلی را جعل کنید؛ شما باید آن را از طریق سال ها تجربه و تعهد «بسازید». بنابراین، بهترین و موثرترین استراتژی سئو برای عصر هوش مصنوعی، این است که تمام تلاش خود را بر روی ساختن یک کسب وکار استثنایی و بی نهایت مشتری محور در دنیای واقعی متمرکز کنید و سپس اطمینان حاصل کنید که هر ذره از این برتری، یک پژواک دیجیتالی واضح، بلند و سازگار دارد.
مطلب مرتبط: آپدیت استراتژی سئو در دنیای هوش مصنوعی
سخن پایانی
در آینده نزدیک نامرئی بودن برای دستیار هوش مصنوعی، به معنای ورشکستگی است. بقا و شکوفایی در این اکوسیستم جدید، نیازمند یک تغییر بنیادین در مدل ذهنی ماست: ما باید از تلاش برای بازی دادن الگوریتم ها دست برداریم و در عوض، بر روی «آموزش دادن» آنها تمرکز کنیم و بهترین و تنها راه برای آموزش دادن به یک ماشین بی طرف در مورد اینکه شما بهترین هستید، این است که هر روز، در هر تعامل و با هر مشتری، واقعا بهترین باشید.
منابع: