سود یا رشد / انتخاب استراتژی متناسب با کسب و کارتان

این سوال قدمتی به درازای خود کسب و کار دارد. باید سود حاصل از کار را در جیب تان بگذارید یا اینکه باید دوباره آن را وارد چرخه تولید کنید؟

تصمیم گیری بر سر نگهداری سود یا خرج کرد آن به منظور گسترش سود شرکت، همیشه مسئله ساز بوده است. اما رشد چشمگیری که به واسطه اینترنت صورت گرفت، ملاحظات هرچه بیشتری را ایجاد کرد. رشد سریع به پول زیادی نیاز دارد که معمولا تمام حاشیه سودتان را شامل می شود و در حالی که بسیاری از سرمایه گذاران به دنبال شرکت هایی با رشد سریع هستند، برخی دیگر به شرکت هایی چشم دوخته اند که روی حفظ سودآوری خود تمرکز کرده اند.

انتخاب رشد

از زمانی که جف بزوس موسس آمازون بیان کرد شرکتش نیازی به سودآوری ندارد، زمان زیادی نگذشته است. چرا؟ زیرا او می دانست برای کسب و کارهای اینترنتی فرصت های رشد نامحدودی وجود دارد. او نمی خواست که سود خود را انباشت کند، بلکه می خواست شرکت بزرگی را بنا و سهمی از بازار را از آن خود کند. در حقیقت آمازون در طول دوره حیات حرفه ای خود، پنج سال بدون سود داشته است. (1999-1994)

مطلب مرتبط:نگاهی به استراتژی های کسب و کارهای نوپا

حق با بزوس بود. او برای رشد دادن شرکت خود تصمیم هوشمندانه ای گرفت و پس از آن سرمایه گذاران و موسسات مالی و اعتباری برای سرمایه گذاری در آمازون صف کشیدند. این کاری است که صاحبان سرمایه انجام می دهند. آنها پول خود را صرف رشد می کنند و امید دارند که شرکتی با روند رو به رشد نسبتا سریع، به زودی ارزشمند شود. به بیان دیگر می توان گفت که آنها سرمایه گذاری بلند مدتی را صورت می دهند.

انتخاب سود

شرکت های دیگر، همچون کمپانی اپل، میزان رشد خود را با دقت مدیریت کرده و بر سودآوری تمرکز دارند. اپل نیز همچون مایکروسافت و دیگر غول های عرصه تکنولوژی، پول بسیار زیادی را انباشت کرده است. از آنجایی که تحلیل بازار بورس، سودآوری و پول را ارج می نهد، این استراتژی در بین شرکت های عمومی بزرگ، معمول است.

سودآوری برای کسب وکارهای کوچک خانوادگی نیز مساعد است. بسیاری از کسب وکارها پول خود را از فروش های روزانه و انباشت سالانه این مبالغ به دست می آورند.

تصمیم گیری

برای تصمیم گیری و انتخاب بین سودآوری و رشد، کسب وکارهای خصوصی باید توجه خود را بر سهامداران و اهداف بلندمدت شان متمرکز کنند. اگر تنها یک سهامدار وجود داشته باشد (یعنی خودتان مالک تام کسب وکار باشید)، تصمیم گیری بسیار ساده است. می خواهید کسب و کاری داشته باشید که یک عمر زندگی خود و خانواده تان را بچرخاند یا اینکه در پی بنا کردن شرکتی هستید که دنیا را تغییر دهد؟

کسب و کارهای خانوادگی باید سودآوری داشته باشند. معمولا رشد کسب و کار به میزان مبلغ صورتحساب هایی که مالک آن ملزم به پرداخت است، محدود می شود. پس در نتیجه اولویت هر کسب وکار خانوادگی (شخصی) سودآوری است.

استراتژی های بزرگ تر کسب وکار که هدف شان تغییر دادن دنیا است، فشار مضاعفی را روی دوش سهامداران اعمال می کند. آنها باید جرات کافی برای سرمایه گذاری های بلند مدت و تحمل عدم سودآوری چند ساله را داشته باشند. آنها ممکن است بخواهند بخشی یا تمام سهم خود را واگذار کنند، در حقیقت یک تکه از کیک را نقدا معامله می کنند تا بعدا تکه بزرگ تری نصیب شان شود.

یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار بر این تصمیم گیری نوع و میزان نقدینه ای است که در اختیار شرکت یا کسب و کارتان قرار دارد. بزوس چون می دانست سرمایه گذاران دوره های بدون سود را تحمل می کنند، تصمیم به رشد دادن آمازون گرفت. اگر شرکت شما توانایی لازم را در جذب سرمایه نداشته باشد، مسیر رشد بسیار پرخطر خواهد بود.

شرکت های سودآور شکل بسیار متفاوتی از سرمایه را به سوب خود جذب می کنند. وجوه خصوصی، موسسات اعتباری تجاری، واحدهای حق العمل کاری یا حتی بانک های محلی، همگی دوست دارند پول خود را در واحدهای تجاری پرسود سرمایه گذاری کنند. متناقضا برخی از این واحدهای مالی به محض اثبات کارایی و اعتمادسازی مدل سودآوری، پول خود را با هدف رشد سرمایه گذاری می کنند. اما در تمام موارد، سودآوری باید قوی و مستمر باشد.

ماندن در مسیر

مادامی که به مسیر انتخابی خود متعهد باشید و همه چیز از وضوح لازم برخوردار باشد، هر دو استراتژی می توانند منجر به ثروت شخصی و کسب و کاری سالم شوند. خطر واقعی زمانی ظهور می کند که شاخه شاخه کار کنید یا اینکه بخواهید هر دو استراتژی را دنبال کنید.

مطلب مرتبط: استراتژی مناسب استارت آپ ها

شرکت رو به رشدی که یک باره تمام تلاش خود را بر سودآوری متمرکز کند، برای سرمایه گذاران مایه ناامیدی است. برعکس، بانکداران سرمایه گذاری روی رشد شرکت سودآوری را که به کاهش سود و فقدان نقدینه دچار شده است خطرناک می دانند.
تصمیم گیری و انتخاب مسیر درست برای شرکت تان به همان میزان که تصمیمی مالی است، تصمیمی احساسی نیز به شمار می رود. اما تصمیم نگرفتن و انتخاب نکردن در بین گزینه های موجود نیست. هدف تان را مشخص کنید و به آن متعهد بمانید.