سؤال مدیر:
با وجود اینکه در شرکت چند مدیر میانی دارم، تقریباً همه تصمیم های اصلی باید توسط خودم گرفته شود. حتی برای مسائل روزمره، کارها دوباره به من برمی گردد. اگر یک هفته نباشم، روند کار مختل می شود. مشکل از کجاست؟

پاسخ کلینیک فرصت امروز:
این مسأله نشانهی کمبود نیروی انسانی نیست؛ نشانهی فقدان «سیستم تصمیم گیری» است. در بسیاری از شرکت های ایرانی، مدیران میانی عنوان دارند اما اختیار ندارند. نتیجه این می شود که سازمان به جای یک ساختار مستقل، به یک شخص وابسته می ماند. این وابستگی در کوتاه مدت احساس کنترل ایجاد می کند، اما در میان مدت شما را فرسوده و سازمان را شکننده می کند.
اولین گام، تفکیک «مسئولیت» از «اختیار» است. اگر مدیر فروش مسئول فروش است، باید بتواند درباره تخفیف، شرایط پرداخت یا اولویت بندی مشتریان تصمیم بگیرد، نه اینکه برای هر مورد تأیید بگیرد. این محدوده اختیار را مکتوب و شفاف کنید.
دومین اقدام، تعریف شاخص های خروجی است. به جای اینکه بگویید «مدیر عملیات باید کارها را پیگیری کند»، بگویید «تا پایان هر هفته باید این سه شاخص به این عدد برسد». وقتی خروجی مشخص باشد، دخالت شما کاهش پیدا می کند.
سومین عامل، فرهنگ اشتباه پذیری است. بسیاری از مدیران میانی از ترس سرزنش تصمیم نمی گیرند. اگر اولین اشتباه با تنبیه همراه باشد، شما عملاً سازمان را فلج کرده اید. به جای سرزنش، جلسات مرور خطا برگزار کنید و از خطا به عنوان منبع یادگیری استفاده کنید.
در نهایت، باید از نقش «مدیر اجرایی همه چیز» به «معمار سیستم» تغییر هویت دهید. سازمانی که بدون حضور مدیرعامل متوقف می شود، نه قابل رشد است و نه قابل واگذاری.