انقلاب شخصی سازی: هوش مصنوعی و مسیر تازه بازاریابی محتوا

در جهانی که هر ثانیه میلیون ها پیام تبلیغاتی منتشر می شود، توجه مخاطب کمیاب و ارزشمندترین دارایی برندهاست. دیگر نمی توان با یک پیام عمومی و یکسان انتظار داشت مشتریان از محصولات یا خدمات برند استقبال کنند. در این میان هوش مصنوعی همچون نیرویی انقلابی وارد صحنه شده تا همه چیز را دگرگون کند. از تحلیل داده ها تا خلق تجربه ای شخصی سازی شده برای هر مخاطب، این فناوری به آرامی در حال شکل دادن به آینده بازاریابی است. اکنون برندها با کمک هوش مصنوعی می توانند به جای صحبت با واسطه، مستقیما با آنها حرف بزنند.

یکی از حوزه هایی که هوش مصنوعی به شکلی بی نظیر در آن درخشیده، بازاریابی محتواست. الگوریتم ها و شبکه های عصبی در حال حاضر توانایی درک علایق، عادات و حتی احساسات کاربران را دارند. این بدان معناست که شخصی سازی محتوا دیگر نه یک شعار تبلیغاتی، بلکه واقعیتی روزمره در عرصه بازاریابی است. اگر برندها بتوانند از این فناوری به درستی بهره برداری کنند، خواهند توانست محتواهایی تولید کنند که با مخاطب حرف می زند، او را درک می کند و به جای اینکه صرفا دیده شود، به دل می نشیند. در ادامه نگاهی می اندازیم به مهم ترین کاربردهای هوش مصنوعی در زمینه شخصی سازی محتوای بازاریابی.

تحلیل داده های رفتاری مشتریان

یکی از اولین و بنیادی ترین کاربردهای هوش مصنوعی در بازاریابی تحلیل عمیق رفتار کاربران است. زمانی بود که برندها برای درک نیاز مشتریان به نظرسنجی یا حدس و گمان تکیه می کردند، اما حالا الگوریتم های یادگیری ماشین می توانند الگوهای رفتاری مشتریان را از میان انبوه داده ها استخراج کرده و روندهای پنهان را کشف کنند. مثلا مشخص می شود چه زمانی کاربران بیشتر خرید می کنند، چه محتوایی باعث کلیک آنها شده یا از چه موضوعاتی دوری می کنند.

مطلب مرتبط: بازاریابی محتوا با تکنیک های امتحان شده!

نکته جذاب در این میان، توانایی این الگوریتم ها برای یادگیری و بهبود مستمر است. هرچه داده های بیشتری پردازش کنند، پیش بینی های شان دقیق تر و شخصی سازی محتوا هدفمندتر خواهد شد. برای مثال، برند آمازون با استفاده از این تحلیل ها می تواند پیشنهادهای خریدی ارائه دهد که به طرز شگفت انگیزی با سلیقه کاربر هماهنگ است. چنین سطحی از درک و پیش بینی، پیشتر فقط در رویا ممکن بود.

هوش مصنوعی حتی می تواند تحلیل هایی فراتر از تعاملات دیجیتال ارائه دهد. با بررسی داده های خرید حضوری، رفتار مشتریان در فروشگاه و حتی تحلیل چهره در دوربین های فروشگاهی، می توان شناختی ۳۶۰ درجه از مشتری به دست آورد. این ترکیب داده های آنلاین و آفلاین یکی از بزرگ ترین مزایای شخصی سازی محتوا به کمک هوش مصنوعی است. علاوه بر این، برندها می توانند کمپین های بازاریابی خود را با تمرکز بر ویژگی های خاص هر گروه از مشتریان طراحی کنند. مثلا اگر مشخص شود گروهی از مشتریان بیشتر به محصولات لوکس علاقه دارند، پیام های تبلیغاتی ویژه ای برای آنها ارسال می شود. این سطح از دقت، نرخ بازگشت سرمایه کمپین های تبلیغاتی را به شکل محسوسی افزایش می دهد.

در نهایت باید گفت هوش مصنوعی توانسته معمای بزرگ شناخت مخاطب را حل کند. برندی که بداند دقیقاً مخاطبش چه می خواهد، کی می خواهد و چرا، همیشه یک قدم جلوتر از رقبا خواهد بود.

تولید محتوای هوشمند و اختصاصی

هوش مصنوعی تنها به تحلیل داده ها بسنده نمی کند، بلکه پا را فراتر گذاشته و به تولید محتوا نیز ورود کرده است. پلتفرم های پیشرفته مبتنی بر هوش مصنوعی امروز قادرند متنی تولید کنند که نه تنها از نظر نگارشی بی نقص است، بلکه با ویژگی های فردی مخاطب نیز هماهنگ می شود. مثلا بسته به علاقه مندی های کاربر، لحن محتوا می تواند رسمی، خودمانی، هیجانی یا تحلیلی باشد.

این قابلیت برای بازاریاب ها به معنای کاهش چشمگیر هزینه های تولید محتوا و همچنین سرعت بیشتر در اجرای کمپین هاست. به جای تولید دستی صدها نسخه از یک پیام برای مخاطبان مختلف، می توان با چند دستور ساده به هوش مصنوعی، صدها متن متفاوت و شخصی سازی شده خلق کرد. برندهایی مانند کوکاکولا و نایک همین حالا از این امکان برای شخصی سازی ایمیل ها، تبلیغات دیجیتال و محتوای شبکه های اجتماعی استفاده می کنند.

نکته مهمتر اینکه محتواهای تولیدشده توسط هوش مصنوعی صرفا کپی های تکراری نیستند. بلکه الگوریتم ها قادرند براساس واکنش های گذشته هر کاربر، سبک محتوایی دلخواه او را بیاموزند. این یعنی با هر بار تعامل، محتواها دقیق تر، اثرگذارتر و متناسب تر می شوند. نوعی هم افزایی میان هوش مصنوعی و رفتار مخاطب شکل می گیرد که منجر به وفاداری عمیق تر خواهد شد.

مطلب مرتبط: بهترین ابزارهای بازاریابی محتوا

به طور خاص در بازاریابی ایمیلی، این توانایی بسیار چشمگیر است. برندها می توانند ایمیل هایی ارسال کنند که در آن نه فقط نام مخاطب، بلکه موضوع مورد علاقه اش، محصولی که اخیراً دیده یا حتی تخفیف های مرتبط با او لحاظ شده باشد. چنین ایمیلی به مراتب اثربخش تر از یک پیام عمومی است و نرخ باز شدن و کلیک آن نیز بسیار بالاتر خواهد بود.

استفاده از هوش مصنوعی در تولید محتوای اختصاصی به برندها این امکان را می دهد که همیشه در ذهن مشتریان به عنوان گزینه ای شخصی و ویژه باقی بمانند و این، ارزشی است که به سادگی نمی توان به آن دست یافت.

پیش بینی نیازهای آتی مشتری

یکی از شگفت انگیزترین کاربردهای هوش مصنوعی پیش بینی آینده است؛ البته نه با گوی جادویی، بلکه با تحلیل دقیق داده های گذشته. الگوریتم های پیش بینی گر (Predictive Analytics) به برندها این امکان را می دهند که قبل از اینکه مشتری نیازی را ابراز کند، محتوایی متناسب با آن نیاز برایش ارسال نمایند. برای مثال، اگر کاربری طی چند هفته اخیر به صفحات مربوط به مسافرت در سایت مراجعه کرده باشد، سیستم می تواند پیش بینی کند که او به زودی قصد سفر دارد و بنابراین محتوایی درباره تورهای ویژه، بیمه سفر یا تجهیزات مسافرتی به او نمایش دهد.

در عمل، چنین قابلیتی یعنی برندها قادر به پیش دستی هستند؛ می توانند تجربه ای خلاقانه و منحصربه فرد بسازند که گویی با ذهن مشتریان ارتباط دارند. برندهایی مانند نتفلیکس یا اسپاتیفای از این نوع تحلیل برای پیشنهاد فیلم ها یا موزیک هایی که به احتمال زیاد مورد علاقه کاربر هستند استفاده می کنند. این قابلیت، تجربه کاربر را از مصرف محتوا بسیار روان تر و جذاب تر می کند و احتمال بازگشت دوباره‎اش را افزایش می دهد.

علاوه بر پیشنهاد محتوا، این فناوری به شکل گسترده در فروش نیز به کار می رود. تصور کنید یک فروشگاه آنلاین بتواند براساس رفتار کاربران پیش بینی کند کدام محصولات در آینده نزدیک با افزایش تقاضا مواجه خواهند شد یا کدام مشتریان احتمالا به خرید مجدد دست خواهند زد. 

این اطلاعات برای طراحی کمپین های بازاریابی هدفمند حیاتی اند و موجب صرفه جویی در منابع و زمان می شوند. نکته کلیدی در این میان یادگیری مداوم الگوریتم هاست. هر بار که یک پیش بینی درست از آب درمی آید، مدل قوی تر می شود و توانایی آن برای تشخیص نیازهای پنهان مشتری افزایش می یابد. برعکس، اگر پیش بینی اشتباه باشد، سیستم به سرعت خود را اصلاح می کند. این قابلیت خوداصلاح‎گری هوش مصنوعی، آن را به ابزاری پویا و همیشه به روز در دنیای بازاریابی بدل کرده است. استفاده از این مدل‎ها به برندها کمک می کند تا نه تنها پاسخگوی نیاز مشتریان باشند، بلکه در مسیر تصمیم گیری آنها تأثیرگذار ظاهر شوند. این یعنی بازاریابی از حالت واکنشی به حالت فعالانه و هوشمند تبدیل شده است.

مطلب مرتبط: بازاریابی محتوا در سال 2024: ترندهایی برای شروع

بهینه سازی زمان و کانال انتشار محتوا

در بازاریابی، فقط خود محتوا مهم نیست؛ زمان و مکان انتشار آن نیز نقشی تعیین کننده دارد. یکی دیگر از کاربردهای فوق العاده هوش مصنوعی در شخصی سازی محتوا، انتخاب بهترین زمان و کانال برای ارائه آن است. به بیان ساده تر، سیستم تشخیص می دهد که هر کاربر دقیقا چه زمانی، از طریق چه رسانه ای، با چه نوع محتوایی بیشترین تعامل را خواهد داشت.

ممکن است الگوریتم کشف کند که کاربری در ساعات پایانی شب تمایل بیشتری به خواندن مطالب تحلیلی دارد، در حالی که همان فرد در ساعات صبح بیشتر با ویدئوهای کوتاه و الهام بخش ارتباط برقرار می کند. در چنین شرایطی، ارسال یک ویدئوی تبلیغاتی انگیزشی در صبح و یک مقاله مفصل در شب، اثربخشی کمپین را چندین برابر خواهد کرد.

این بهینه سازی تنها محدود به زمان نیست، بلکه شامل انتخاب پلتفرم مناسب نیز می شود. آیا بهتر است پیام تبلیغاتی برای یک کاربر از طریق ایمیل ارسال شود یا نوتیفیکیشن اپلیکیشن؟ آیا محتوا باید در لینکدین منتشر شود یا اینستاگرام؟ پاسخ این سوال ها برای هر فرد متفاوت است و تنها با تحلیل داده های شخصی می توان به آن رسید. هوش مصنوعی دقیقا همین کار را می کند.

برندهایی مانند اوبر یا نایک مدت هاست از این قابلیت استفاده می کنند. آنها می دانند که چه زمانی و چگونه با مخاطب ارتباط برقرار کنند تا احتمال تعامل حداکثری را داشته باشند. در واقع، انتشار محتوا به یک بازی استراتژیک تبدیل شده که برنده آن کسی است که بیشترین شناخت را از مخاطب خود دارد. این سطح از دقت و هماهنگی میان محتوا، زمان و کانال انتشار، به برندها امکان می دهد تا هر پیامی را همچون تیر دقیقی به سمت هدف بفرستند و این یعنی بهره وری حداکثری با حداقل اتلاف منابع.

مطلب مرتبط: بازاریابی محتوا (Content Marketing)

طراحی تجربه کاربری شخصی در وب سایت ها و اپلیکیشن ها

شخصی سازی فقط در قالب محتواهای متنی یا تصویری خلاصه نمی شود، بلکه می تواند کل تجربه کاربر در مواجهه با یک برند را در بر بگیرد. یکی از کاربردهای بسیار تأثیرگذار هوش مصنوعی در بازاریابی، طراحی تجربه کاربری (UX) شخصی سازی شده در پلتفرم هایی مانند وب سایت ها و اپلیکیشن هاست. به این معنا که هر کاربر با ورود به یک سایت یا اپ، بسته به سوابق رفتاری و علاقه مندی هایش، با نسخه ای منحصربه فرد از آن محیط روبه رو می شود. فرض کنید دو نفر وارد وب سایت یک فروشگاه آنلاین می شوند؛ نفر اول به لباس های اسپرت علاقه دارد و نفر دوم به لوازم دکوراسیون منزل. الگوریتم هوش مصنوعی می تواند صفحه اصلی هر کاربر را براساس علاقه مندی هایش تغییر دهد؛ برای اولی محصولات ورزشی در صدر قرار بگیرند و برای دومی وسایل دکوری. این نوع طراحی باعث می شود کاربران حس کنند سایت «دقیقاً برای آنها» ساخته شده و همین حس موجب افزایش رضایت و نرخ تبدیل خواهد شد.

هوش مصنوعی همچنین می تواند براساس مکان جغرافیایی، فصل سال، سابقه خرید یا حتی نرخ تعامل اخیر، چیدمان محتوا را تغییر دهد. برای مثال، اگر کاربری چند روزی است هیچ فعالیتی در سایت نداشته، می توان محتوای صفحه او را تغییر داد و تخفیف های ویژه ای را به عنوان انگیزه بازگشت به او نمایش داد. چنین تجربه ای پویا و تطبیق پذیر، باعث می شود هر بازدیدکننده با برند ارتباطی شخصی تر و انسانی تر برقرار کند. برندهای بزرگی مانند نتفلیکس، آمازون یا ایر بی ان بی از این قابلیت به طور گسترده استفاده می کنند و موفق شده اند نرخ حفظ مشتری و وفاداری به برند را به طرز چشمگیری افزایش دهند. در واقع، شخصی سازی تجربه کاربری به کاربران احساس ارزشمندی می دهد، گویی برند برای آنها زمان گذاشته و آنها را به چشم یک فرد خاص دیده است، نه صرفاً یک آمار در جدول.

در پایان، می توان گفت که هوش مصنوعی با ایجاد تجربه ای بی نظیر، روان و منحصربه فرد، کاربران را از مصرف کننده ساده به سفیران برند تبدیل می کند. این همان نقطه اوج شخصی سازی محتواست که دیگر فقط به متن یا تصویر خلاصه نمی شود، بلکه به تمام ابعاد تعامل کاربر با برند گسترش پیدا می کند.

منابع:

https://www.forbes.com

https://www.qualtrics.com