چند سالی است که شرکتهای دانشبنیان در کشور ما مورد توجه قرار گرفتهاند و قرار است یکی از ستونهای پیشبرد اهداف اقتصاد مقاومتی باشند، اما اهمیت دادن به موضوعی در این سطح بدون فراهم کردن ضرورتها و لوازم کار چندان اثری بر اقتصاد کشور نخواهد داشت، البته که نقش دانش و نوآوری در توسعه و رشد اقتصادی بر کسی پوشیده نیست اما اینکه یک موضوع بیشتر در حد شعار باشد و بین پاسکاریهای سازمانها و ارگانهای دولتی و غیردولتی در رفت و آمد باشد موضوع تازهای نیست و بارها و بارها در همین صفحه به مشکلات سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اقتصادی اشاره شد.
سرمایهگذاری در حوزه دانش یکی از ضرورتهایی است که کشور در شرایط کنونی به آن نیاز مبرم دارد، از این رو ما نیز همواره در صفحه فرصتهای سرمایهگذاری به مسئله نوآوری و دانش نگاه ویژهای داریم.
شرکتهای دانشبنیان یکی از الگوهایی است که در همین راستا ارائه شده و قرار است بخش زیادی از بار توسعه علمی کشور را به دوش بکشد، اما در این سالها نه تنها به اهداف واقعی خود دست نیافته، بلکه بیشتر درگیر موانع و مشکلات قانونی و ساختاری بوده است؛ مشکلاتی که همچنان پا برجاست.
از این رو برای بررسی وضعیت سرمایهگذاری در شرکتهای دانش بنیان و مسائل و مشکلات پیش روی آنها پای صحبتهای دکتر محمد آریامنش، بنیانگذار شرکت تعاونی دانشبنیان محیط زیست و زمین پویا و استاد دانشگاه نشستیم که در ادامه
پیش رو دارید.
در حال حاضر وضعیت شــرکـتهای دانشبنیان در کشور را چطور ارزیابی میکنید؟
در دنیا الگوهای موفقی از این شرکتها وجود دارند که ما هم از همان ساختار استفاده کردهایم. توسعه شرکتهای دانشبنیان و سرمایهگذاری در این بخش مسئله تازهای نیست، اما آنچه مسلم است تفکر شرکتهای دانش بنیان از ابتدا از کانال معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری شکل گرفت. در آن زمان با توجه به اینکه این شرکتها یک متولی مشخص داشت مسیر مشخصی را طی میکرد و قرار بر این بود که این شرکتها وظیفه تولید و توسعه دانش در کشور را بر عهده گیرند و دولت هم حمایت کند و در تفسیر آن مسئله لزوما تجاری بودن دانش مطرح نبود. متاسفانه زمانی که پای وزارتخانهها و ارگانهای دیگر مانند وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، وزارت علوم و... به میان آمد، این شرکتها از مسیر اصلی خود خارج شدند و تقریبا بدون متولی مشخص هستند.
در حال حاضر مشکلات این شرکتها بیشتر در چه بخشهایی است؟
بنا بود این شرکتها تا 15 سال از معافیتهای مالیاتی برخوردار شوند که عملا این اتفاق رخ نداده است. مشکل دیگر این است که بعد از انتقال شرکتهای دانش بنیان به پارکهای علم و فناوری عملا شرکتهایی که محصولات دانشی آن مشتریانی از جنس بخش خصوصی و بازاری نداشت از گردونه کار خارج شدند و دولت هم حمایتهای لازم را از این شرکتها انجام نداده است. همچنین الزامات و موانع قانونی، هزینههای این شرکتها که عموما تازه تاسیس هم هستند بالا بردهاند.
برخی از شرکتهای دانشبنیان محصولی را تولید میکنند که مشتری آن دولت است، نه بخشخصوصی اما دولت هیچ تعهدی در حمایت از این شرکتها انجام نمیدهد. مثلا شرکت دانش بنیانی که در زمینه زلزله تحقیق میکند یا مسائل زیست محیطی محصولات دانشی ارائه میدهد در بسیاری موارد خریداری جز دولت ندارد این طیف شرکتها در یک شرایط سردرگمی به سر میبرند.
بخش خصوصی چقدر در زمینه توسعه دانش و شرکتهای دانشبنیان سرمایهگذاری کرده است؟
طبیعتا بخش خصوصی از شرکتهایی حمایت خواهد کرد که محصولاتی داشته باشند که در بازار مشتری داشته باشد و سود یا انتفاعی برای این بخش داشته باشد. فعالیتهای بخش خصوصی عموما مرتبط با بازار است و در شرکتهایی سرمایهگذاری میکند که محصولات بازاری داشته باشند. بخش صنعتی هم در برخی از فضاها ورود پیدا کرده و در راستای اهداف تولیدی و توسعهای خود یا از شرکتهای دانش بنیان حمایت کرده یا به احداث شرکتهای دانش بنیان بهعنوان یکی از زیر مجوعههای خود اقدام کردند.
این بخش در زمینههای بنیادی و محصولاتی که منافع عمومی و اجتماعی را تامین میکند سرمایهگذاری نخواهد کرد و حمایت از این شرکتها وظیفه دولت است. دولت میتواند با تصویب قوانین بخشخصوصی را ملزم به حمایت کند. به این ترتیب مثلا یک شرکت خودروسازی که محصولات آلاینده تولید میکند، بخشی از سود خود را برای توسعه شرکتهای دانش بنیانی قرار دهد که در مسائل زیست محیطی فعالیت دارند.
در این زمینهها ما شاهد شکوفایی درخور توجهی نبودیم. در برخی حوزهها مانند شرکتهای دارویی، تجهیزات پزشکی، نانو و... حمایتهایی صورت گرفته اما حضور بخشخصوصی هنوز در این بخش آنچنان که شایسته است احساس نمیشود.
راهکار شما برای حل این مشکل چیست؟
اگر بخواهیم یک الگوی جهانی را در این بخش اجرا کنیم باید طبقهبندی از بین شرکتهای دانش بنیان وجود داشته باشد، لااقل شرکتهایی که در زمینههای تجاری فعالیت میکنند با شرکتهایی که در زمینههای بنیادی فعالیت میکنند از هم تفکیک شوند. در الگوهای جهانی شرکتهای دانش بنیان را در چرخه علم طبقهبندی و ارزیابی میکنند و این چرخه علم شامل پژوهش، فناوری آموزش و ترویج است. در کشور ما متاسفانه هنوز این نگاه وجود ندارد.
به نظر شما چطور میتوان فعالان بخش خصوصی را به سرمایهگذاری در این بخش ترغیب کرد؟
به نظرم قبل از هر چیز باید تفکیکی بین وظایف و حمایتهای دولت و بخشخصوصی از سرمایهگذاری در این بخش صورت گیرد و بخش دولتی تنها اقدامات حمایتی و نظارتی و اصلاح قوانین و تسهیل فعالیت در این زمینه را به عهده گیرد. طبیعتا این کار از عهده بخشخصوصی خارج است.
در ترغیب بخشخصوصی نکته اول همین مسئله وظایف دولت است که گفته شد.
در گام بعدی باید به لحاظ قانونی حمایتها و مشوقهایی نظیر معافیتهای مالیاتی و... برای فعالان بخشخصوصی در حوزههای دانشبنیان در نظر گرفته شود تا انگیزه لازم به وجود آید و حمایتهای رسانهای از این بخش انجام شود.
علاوه بر این ایجاد فضای رقابتی در اقتصاد میتواند اهمیت تحقیق توسعه را برای فعالان بخشخصوصی روشن کند وهمین مسئله به توسعه سرمایهگذاری در شرکتهای دانش بنیان منجر خواهد شد.
در پایان اگر صحبتی دارید، بفرمایید.
به لحاظ پایههای دانشی و انگیزشی تمام پتانسیلها در کشور وجود دارد.
باید به لحاظ امکانات فضا را بهبود بخشیم و این امر میسر نیست مگر با همدلی و هماهنگی میان نهادهای مختلف هنوز بین وزارت علوم، معاون علمی و فناری و وزارت تعاون هماهنگی و تفاهم لازم وجود ندارد.