تجمع سهامداران و به دنبال آن استعفای رئیس سازمان بورس در هفته گذشته، تازهترین پرده از تلاطم بازار سرمایه است. در حالی کمتر از دو ماه تا آخرین سال قرن باقی است که این سال به جرأت پرنوسان ترین سال در بازار سرمایه ایران بوده است. پس از آنکه در میانه مردادماه امسال شاخص بورس به قله تاریخی 2 میلیون واحدی رسید، اختلاف نظر وزارت نفت و اقتصاد در عرضه سهام پالایشی دولت باعث ریزش شاخص بورس شد و پله پله کانال هایی که فتح شده بود از دست رفت. سپس از میانه آبان ماه و با پیروزی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که چشم انداز لغو تحریم ها پدیدار گشت، ورق بورس بازگشت و شاخص کل مجددا رشد خود را بازیافت، اما اختلاف نظر وزارت صمت و متولی بازار سرمایه در قیمت گذاری فولاد بار دیگر همان سناریوی گذشته را به دنبال داشت و پیامد این اختلاف، حس بی اعتمادی و عدم امنیت و ثبات در سرمایه گذاری بود. از سوی دیگر، اقبال عمومی به بازار سرمایه در سال ۹۹ و آنچه که به پدیده «مال استریت» در بازار سهام معروف شد، تجربه جدید و خام دستانه ای بود که در انتهای این سال به تجمع چندباره سهامداران مال باخته و نهایتا استعفای نمادین رئیس سازمان بورس منجر شده است. حال سوال این است که سهم رفتارهای هیجانی در ریزش بازار سرمایه چقدر است و افت و خیزهای بورس تهران در این آخرین سال قرن چقدر مرهون بازی بورس و چقدر مرهون بورس بازی بوده است؟
در آخرین سال قرن بر بازار سهام چه گذشت؟
اوایل مردادماه و پیش از شروع ریزش شاخص بورس از مرز 2 میلیون واحدی بود که پدیده «مال استریت» در بازار سهام سوژه رسانه ها و شبکه های اجتماعی شد. روستای «مال ملا» در 4 کیلومتری شهر لنده در استان کهگیلویه و بویراحمد که برخی به شوخی و طنز آن را «مال استریت» (متأثر از وال استریت) نامیدند و تصویر روستاییان پیر و جوانی که زیر درخت کنار کهنسال روستا به عنوان خاص ترین تالار بورس دنیا گردهم آمده و به جای کشاورزی، دامداری، قالی بافی و یا هر کار معمول دیگری به خریدوفروش سهام مشغول هستند.
همان زمان زنگ های خطر به صدا درآمد که این اقبال جمعی و بیمارگونه به بازار سرمایه و اینکه کسانی تمام سرمایه و خانه و کاشانه خود را به قصد سرمایه گذاری در بورس بفروشند نمیتواند عاقبت خوبی داشته باشد. به ویژه از این جهت که این خیل عظیم تازهواردان بورسی فاقد تجربه و آشنایی قبلی با بورس بوده و هیچ سررشته ای از قواعد و بازی های بازار نداشتند. در واقع، روستای «مال ملا» در کهگیلویه و بویراحمد تصویر کوچکی بود از آنچه در کلیت جامعه ایرانی در اقبال عمومی به بازار سهام رخ داده بود.
به موازات این اتفاق، دولت نیز بر آتش سرمایه گذاری در بورس دمید و با حمایتی که از بازار سرمایه به عمل آورد توانست منابع زیادی را وارد این بازار سرمایه کند. در نتیجه مردمی که همیشه به طور ناخودآگاه چشم شان به دنبال سرمایه گذاری در بازار دلار، طلا و مسکن بود ناگهان متوجه بازار نوظهوری شدند که نسبت به بازارهای موازی بازدهی بیشتری داشت و این گونه بود که به واسطه حمایت کلامی و عملی دولت، سونامی نقدینگی به سمت بورس سرازیر شد، اما پس از شروع روند ریزشی شاخص کل و خروج نقدینگی از بورس هرچند حمایت های لفظی دولت کماکان ادامه داشت، ولی در غیاب اقدامی عملی و فقدان ابزاری حمایتی، اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی خدشه دار شد. این گونه بود که تجمع سهامداران زیان دیده مقابل سازمان بورس و یا ساختمان مجلس به اتفاقی تکراری در چند ماه اخیر بدل شد و بسیاری را به یاد حوادثی آورد که چند سال پیش در ماجرای موسسات مالی و اعتباری غیرمجاز رخ داده بود. آخرین تجمع سهامداران نیز میانه هفته گذشته و مقابل ساختمان سازمان بورس انجام شد و فردای آن روز و لابه لای خبرهایی که از نشست کمیسیون اقتصادی مجلس با حضور وزیر اقتصاد و رئیس سازمان بورس در بررسی وضعیت بازار سرمایه منتشر می شد، یکی هم خبر استعفای حسن قالیباف اصل از ریاست سازمان بورس بود.
رئیس سازمان بورس چرا و چگونه استعفا داد؟
در آخرین روز دی ماه بود که یک روز پس از تجمع اعتراضی سهامداران، نامه استعفای رئیس سازمان بورس منتشر شد و حاشیه های بازار سرمایه کامل شد. استعفایی که گویا پیش از این یک بار در آذرماه نیز انجام شده بود و حالا به واسطه آنچه قالیباف اصل، فراهم نشدن شرایط اعلامی جهت حمایت از صنایع، بازار سرمایه و سرمایه گذاران خوانده، برای بار دوم تقدیم وزیر اقتصاد شد. او فروردین ماه امسال جانشین شاپور محمدی، رئیس پیشین سازمان بورس شده بود و به این ترتیب شوربختانه عمر مدیریتی وی به یک سال هم نرسید.
قالیباف اصل در نامه استعفای خود خطاب به وزیر اقتصاد نوشت: «بنده در سخت ترین شرایط كه مردم دعوت عمومی به بازار سرمایه شده بودند، این وظیفه خطیر را برعهده گرفتم و در طول چند ماه خدمت در دشوارترین شرایط به دنبال توسعه بازار بودم.» او همچنین از آنچه «دخالت های سیاسی و ورود غیرحرفه ای مسئولان» خوانده، انتقاد کرده و گفته كه «در كمترین زمان بزرگ ترین كارها در بازار سرمایه انجام شد ولی متاسفانه به واسطه اقدامات سیاسی و ورود غیرحرفه ای و بیش از حد اشخاص و مسئولان به مباحث بازار سرمایه و بروز افت وخیز شدید شاخص كل بورس تهران، هیچ گاه دیده نشد.»
به گفته کارشناسان، ریزش اخیر بازار سرمایه عمدتا به دلیل سیاست گذاری های نادرست بوده و فردای روزی كه وزیر صمت تصمیم گرفت تا قیمت شمش فولاد را كاهش دهد، بورس وارد فاز منفی شد، هرچند پایان عصر ترامپ و ورود بایدن به کاخ سفید، بازگشت احتمالی آمریکا به برجام و احتمال لغو تحریم ها، کاهش قیمت دلار و ... نیز در چشم انداز کاهشی بازار سهام بی تاثیر نبوده است. در حال حاضر، بیش از 60 درصد از جمعیت ایران با احتساب سهام عدالت، سهامدار بورس هستند و بنابراین افت و خیزهای بورس تهران به یکی از مهمترین دغدغه های مردم تبدیل شده است. سهامداران هم اکنون چشم به حمایت دولتمردان دوخته اند و رخدادهای بازار سرمایه را پس از استعفای حسن قالیباف اصل از ریاست سازمان بورس با دقت و نگرانی بیشتری دنبال می کنند.
ارتباط با نویسنده: IvanKaramazof@yahoo.com