گوش به زنگ باشید

در زمینه کسب و کار بسیاری از اتفاقات را می توان پیش بینی کرد و خود را برای رو به رو شدن با آن مهیا ساخت. با این حال همواره مشاهده شده است که بسیاری از شرکت ها به نوعی غافلگیر می شوند و این امر باعث می شود تمرکز خود را از دست بدهند و نتوانند اقدامات لازم را صورت دهند. علت اصلی این قبیل اتفاقات نیز مدیران هستند. یک رهبر باید افق دید بیشتری نسبت به سایرین داشته باشد و چیزی را ببیند که سایرین قادر به دیدن آن نیستند.

برای مثال اگر تغییری در وضعیت بورس کالا صورت گرفته است مدیران باید نخستین کسانی باشند که از آن باخبر شده و با تحلیل جزییات، رویدادهای بعدی پیش بینی کرده و به نوعی از تهدیدی که ممکن است گریبانگیر شرکت شود، یک موقعیت عالی بسازند. گوش به زنگ بودن درواقع قابلیتی است که به مدیران توانایی این را می دهد که بتوانند اتفاقات را پیش بینی کنند و شرکت را از مشکلات و حوادث دور نگه دارند.

یکی از دلایل اینکه افراد می توانند از مهلکه جان سالم به در ببرند، احساس ترسی است که در آنها شکل می گیرد. این احساس باعث می شود تا آنان بتوانند اتفاقی را که ممکن است رخ دهد به نحوی پیش بینی کنند. در زمینه کسب و کار نیز این امر صادق است. مدیری موفق است که خطر را حس کرده و شرکت را در شرایط سخت قرار ندهد.

ایده

هنگامی که می خواهی از بهترین ظرفیت هایت استفاده کنی، گوش به زنگی کارها را آسان تر می کند. می توانی از حریف جلوتر باشی. می توانی نقطه ضعفت را تشخیص بدهی و سریعا برطرف کنی. سازمان هایی که گوش به زنگی نداشته باشند معمولا می گویند «ما از کجا می دانستیم؟» درواقع این امر تنها به معنای احساس خطر کردن و پیش بینی مشکلات نیست، بلکه همانطور که می دانید فرصت ها منتظر نمی مانند و همواره موقعیت ها از کنار ما گذر می کنند. به همین خاطر اگر مدیری نتواند واکنش سریعی داشته باشد، در رقابت با سایرین به توفیق چندانی دست پیدا نخواهد کرد.

جان اسکالی یک تاجر آمریکایی است. او طی سال های ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۷ نایب رئیس و ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۳ رئیس شرکت پپسی بود. تا اینکه در ۸ آوریل ۱۹۸۳ مدیرعامل شرکت اپل شد؛ منصبی که تا سال ۱۹۹۳ صاحب آن بود. وی توانست میزان فروش شرکت اپل را از ۸۰۰ میلیون دلار به ۸میلیارد دلار برساند که رقمی قابل توجه است و بیانگر مدیریت درست وی است.

وی در سال 2014 کمپانی خود را تأسیس کرد. نام این شرکت OBI است و در زمینه تولید تلفن های همراه هوشمند فعالیت می کند. وی بیان کرده است که مهم ترین امر در فروش ظاهر زیبا نیست، بلکه جزییات زیاد است و قیمت بالای محصول نمی تواند مزیت رقابتی ایجاد کند.

این امر باعث شد وی از هزینه های اضافی شرکت بکاهد تا محصولی به مراتب ارزان قیمت تر به دست مشتری برسد. اگرچه این شرکت خیلی دیر وارد عرصه رقابت شده، ولی به لطف گوش به زنگ بودن مدیر آن توانسته است به رقیبی تازه نفس برای سایر برندها تبدیل شود. در واقع جان اسکالی در جهان به عنوان متخصص بازاریابی شناخته می شود، به خصوص از زمانی که در پپسی توانست سهمی از بازار را از رقیب درجه یکش یعنی کوکاکولا بگیرد. او همان استراتژی های بازاریابی را که در پپسی به کار می برد، در دهه های 1980 و 1990 در اپل نیز به کار گرفت.

بدون شک هر شرکتی نیاز به تغییرات در خود دارد و هوشیار بودن مدیر آن باعث می شود تا این تغییرات در بهترین زمان انجام گرفته و بیشترین تأثیر را داشته باشد. برای مثال فرض کنید که قرار است تا دوماه دیگر یکی از مواد اولیه ضروری شرکت کمیاب شود یا با افزایش قیمت فوق العاده ای مواجه شود. حال اگر مدیر نسبت به این تغییر بازار آگاهی کافی را نداشته باشد و دیر از این موضوع باخبر شود، نمی تواند اقدامات لازم برای مواجهه با آن را صورت دهد.

این امر در حالی است که وی می توانست از این مشکل پیش رو به علت عدم آگاهی سایرین در جهت ضربه زدن به رقبای خود استفاده کند و مقدار زیادی از آن محصول را خریداری کرده و با این اقدام آنان را با مشکلی به مراتب سخت تر مواجه سازد. در این رابطه عکس این قضیه نیز صادق است و در صورتی که دیر اقدام کنید ممکن است سایرین از این فرصت حتی صرفا برای زمین گیر کردن شما هم که شده، استفاده کنند.

آنچه در عمل باید انجام دهیم

-ترس های خود را جدی بگیرید و از کنار آن به سادگی گذر نکنید. احتیاط و تحلیل موقعیت ها لازمه هر کسب و کاری است.