4 نکته برای تبدیل شدن به یک رهبر عالی از زبان یک مدیرعامل موفق

من اخیر متوجه شدم که در آخرین رده بندی گلس دور (Glassdoor) در میان مدیرعاملان کسب و کارهای کوچک و متوسط آمریکایی در رتبه دوم قرار دارم.

این رده بندی بر اساس نظرات و بازخوردهای کارمندان بیش از 770 هزار شرکت انجام شده بود و واقعا برای من افتخار بزرگی است. ولی این رده بندی، به نظر من، کمی گمراه کننده است. من بهترین و برترین مدیرعامل نیست؛ من رهبر بهترین تیم هستم و همین باعث آسان تر شدن کارم می شود.

وظیفه مدیرعامل قطعا تیم و هدف محور است. مدیرعامل باید پس از تعیین مسیر حرکت شرکت، بر حفظ پایداری و توسعه و تقویت ارزش های اصلی تمرکز کند. سپس نوبت به انتخاب برترین و ماهرترین افراد و کنار رفتن از سر راه آن ها خواهد رسید. در نهایت، راز موفقیت کسب و کار من، تیم من است.

البته خلق و رهبری یک شرکت موفق تیم محور چندان ساده نیست. شما باید به چهار نکته کلید توجه داشته باشید. پیشرفت در این زمینه ها شما را به رهبری بهتر تبدیل خواهد کرد، رهبری که کارمندان، چه در زندگی حرفه ای و چه در زندگی شخصی، از او به عنوان یک الگو و سرمشق یاد می کنند.

مطلب مرتبط:10 گام در راستای تبدیل شدن به مدیری موفق

1. ارزش ها و چشم اندازها

تمام رهبران باید به این سوال پاسخ دهند: می خواهم رهبر چه شرکتی باشم و چرا؟ به خوبی فکر کنید. اهداف شما چیست؟
تعریف چشم انداز شرکت و ارزش های اصلی آن باعث شکل گیری وظایف و فعالیت های روزانه شما و کارمندان شما خواهد شد.

تیم های موفق به این دانش مشترک وابسته هستند. آن ها برای تصمیم گیری در زمان بحران و تردید به ارزش ها و چشم اندازهای شرکت مراجعه خواهند کرد. به همین دلیل باید ارزش ها و چشم اندازهای خود را بلافاصله و در اولین مراحل بنا کنید و آن ها را با تیم و کارمندان خود به اشتراک بگذارید و دائما به دنبال تقویت آن ها باشید.

درک عمیق این مسئله که چه کسی هستید و چه هدفی دارید باعث تسهیل کار شما خواهد شد. شما می توانید افرادی با ارزش های مشترک و مشابه به تیم خود اضافه کنید و با کمک آن ها به سمت پیشرفت و موفقیت گام بردارید.

2. پایداری و شفافیت

مدیرعاملان بیش از هر چیزی باید صادق، خالص و در مسیر حرکت و ارزش های خود پایدار باشند. آن ها باید به رفتار خود دقت کنند و انتظارات خود از تمام اعضای تیم را با آن ها در میان بگذارند.

در شرکت من، ارزش هایی که چندین سال پیش تعیین کردیم باعث حفظ شرکت در دوران سخت و بحرانی شدند. استراتژی های تجاری دائما تغییر خواهند کرد ولی من همواره به ارزش های اصلی شرکتم پایبند خواهم بود. به این ترتیب هرگز نقش بازی نخواهم کرد و هرگز کاری که با ارزش ها و اصول اخلاقی من سازگار نباشند را انجام نخواهم داد.

رهبران باید همواره و با خیالی آسوده شخصیت واقعی خود را بروز دهند و از این کار ترسی نداشته باشند، زیرا تنها به این ترتیب به شرکتی صادق، اصیل و موفق دست پیدا خواهید کرد. به قول گاندی: «شادی زمانی به وجود خواهد آمد که اندیشه، سخن و کردار شما با یکدیگر هارمونی داشته باشند.»

کارمندان بهترین عملکرد را هنگام ارائه خواهند کرد که از وظایف خود اطلاع داشته باشند. هیچ چیز به اندازه گفتن یک حرف و انجام عملی کاملا مخالف و متضاد باعث دوری شما از کارمندان و ایجاد فرهنگی مسموم نخواهد شد.

3. تمرکز جامع و ایجاد ظرفیت

مدیران برتر همواره کارمندان خود را در اولیت قرار خواهند داد و به آن ها در ساخت و پرورش ظرفیت هایشان کمک خواهند کرد تا بهترین عملکرد را ارائه کنند.

این فقط محدود به اتفاقات درون دفتر نمی شود. من دوست دارم که کارمندانم در تمام جنبه های زندگی خود پیشرفت کنند. به این ترتیب فرد سالم تر و شادتر خواهد بود و در نتیجه عملکرد بهتری ارائه خواهد کرد.

اکثر رهبران به آخرین مرحله توجه دارند: عملکرد کاری. ولی قرار دادن تمام تمرکز بر هدف باعث خستگی و ناامیدی افراد خواهد شد. رهبران بزرگ به دنبال اهداف بزرگ هستند. آن ها با ایجاد استانداردهای بالا باعث پیشرفت افراد می شوند و نسبت به وظایف و اعمال خود احساس مسئولیت می کنند.

4. رشد شخصی

رهبری، زمانی که درکی از خود و اهداف خود ندارید، کار بسیار دشواری است. برنامه های رهبری به شما در شناسایی بهترین روش رهبری کمک خواهند کرد. این برنامه های همچنین در طراحی سیستم های موثر و کارآمد جهت دستیابی به اهداف خاص نیز مفید خواهند بود.

چنانچه از خواسته ها و ارزش های اساسی خود اطلاعی ندارید، اینجا نقطه اغاز خوبی است، زیرا شما بدون درک ارزش های خود قادر به ایجاد ارزش برای شرکت نیز نخواهید بود.

مطلب مرتبط:10 راز مهم برای تبدیل شدن به کارآفرینی موفق

به علاوه، توجه به رشد شخصی شما را به یک الگو تبدیل خواهد کرد. بخشی از مدیریت تیم های شاد و موثر شامل افزایش توقع، چه از خود و چه از تیم، می شود.

هر توقعی که از کارمندان خود دارید، باید از خودتان نیز همان توقع را داشته باشید. استانداردهای من قابل تغییر نیستند و من با این استانداردها زندگی می کنم. من در شرکت حضور دارم و مانند سایر کارمندان کار می کنم و به اهدافم متعهد هستم.