در اقتصاد مدرن بسیاری از رهبران کسب و کار شرکت خود را مانند یک پایگاه زیبا و گران قیمت می بینند. آنها با صرف هزینه های گزاف بهترین و درخشان ترین استعدادها را پیدا کرده و با افتخار به داخل این پایگاه می آورند. برای مدتی کوتاه همه چیز عالی به نظر می رسد. پایگاه پر و درخشان است، اما به زودی، متوجه یک مشکل اساسی می شوند: این پایگاه زیبا نشتی دارد. استعدادها، قطره قطره، از ترک های کوچک و بزرگی که در ساختار شرکت وجود دارد، به بیرون نشت می کنند. این رهبران به جای تعمیر شرکت با تلاشی مضاعف به دنبال پر کردن دوباره آن می روند و این چرخه بی پایان جذب و فرار به فرسایشی ترین و پرهزینه ترین بخش کسب و کارشان تبدیل می شود.
مشکل اینجاست که در دنیای امروز استعدادهای برتر دیگر به دنبال یک شرکت زیبا برای ساکن شدن نیستند. آنها به دنبال یک اکوسیستم زنده و پویا می گردند؛ یک رودخانه که در آن بتوانند جریان داشته باشند، رشد کنند و به اقیانوس پتانسیل خود بریزند. شرکت هایی که این حقیقت را درک می کنند، تمرکز خود را از شکار استعداد به خلق یک جاذبه پایدار تغییر داده اند. آنها فهمیده اند که هنر واقعی، نه در پیدا کردن بهترین ها، که در تبدیل شدن به مکانی است که بهترین ها آرزوی ماندن در آن را دارند.
این فرآیند، یک معماری پیچیده و دو مرحله ای است: ابتدا ساختن یک ورودی باشکوه برای جذب و سپس، طراحی یک فضای داخلی آنچنان الهام بخش که هیچ کس فکر ترک کردن آن را به سرش راه ندهد.
مرحله اول: هنر جذب استعداد در دنیای شفاف امروز
در گذشته شرکت ها می توانستند با یک نقاب زیبا تصویری ایده آل از خود به نمایش بگذارند اما امروز، در عصر دیجیتال و شفافیت، هر شرکت یک کتاب باز است. استعدادهای برتر قبل از اینکه با شما صحبت کنند، داستان شما را از زبان کارمندان فعلی و سابق تان در پلتفرم هایی مانند لینکدین خوانده اند. بنابراین، جذب نیرو دیگر یک فرآیند تبلیغاتی نیست؛ بلکه نتیجه مستقیم فرهنگ واقعی شماست.
مطلب مرتبط: شکار استعدادهای کاری: روش های خلاقانه برای جذب نیروی کاری
۱. نیروی جاذبه ماموریت و شهرت: قبل از هر چیز، استعدادهای برتر به «چرا»ی وجودی یک شرکت جذب می شوند. یک ماموریت قوی و الهام بخش، مانند یک نیروی گرانش عمل می کند که افراد هم فرکانس را به سوی خود می کشد. آنها می خواهند بخشی از یک داستان بزرگ تر باشند، نه فقط یک چرخ دنده در یک ماشین پول سازی. در کنار آن، برند کارفرمایی شما، یعنی شهرت تان به عنوان یک محیط کاری، حیاتی ترین دارایی شماست. شرکتی که به بدرفتاری با کارمندان یا فرهنگ کاری مسموم شهره است، حتی با بالاترین حقوق ها نیز تنها می تواند استعدادهای متوسط را جذب کند.
۲. سوخت لازم برای حرکت (بسته جبران خدمات منصفانه): هیچ موتوری بدون سوخت حرکت نمی کند. حقوق و مزایای رقابتی، شرط لازم برای ورود به بازی است. این آن چیزی نیست که شما را از دیگران متمایز می کند، بلکه آن چیزی است که شما را در رقابت نگه می دارد. ارائه حقوقی پایین تر از عرف بازار، یک پیام واضح به استعدادها می فرستد: «ما برای کاری که شما انجام می دهید، ارزش واقعی قائل نیستیم.» بسته جبران خدمات شما باید نشان دهنده احترام و قدردانی شما از تخصص و زمانی باشد که یک فرد به سازمان شما اختصاص می دهد.
۳. اولین دست دادن (تجربه فرآیند استخدام): فرآیند استخدام، اولین برخورد مستقیم یک استعداد با فرهنگ واقعی شرکت شماست. یک فرآیند طولانی، بی نظم، غیرشفاف و غیرمحترمانه، حتی اگر به یک پیشنهاد شغلی عالی ختم شود، طعم تلخی در دهان متقاضی باقی می گذارد. آیا ارتباط شما سریع و شفاف است؟ آیا به زمان متقاضی احترام می گذارید؟ آیا بازخورد سازنده ارائه می دهید؟ هر تعامل در این مرحله، بخشی از پازل برند کارفرمایی شما را می سازد و می تواند عاملی تعیین کننده در پذیرش یا رد پیشنهاد شما باشد.
مرحله دوم: معماری یک محیط ماندگار (استراتژی های حفظ استعداد)
جذب استعداد، تنها نیمی از نبرد است. بخش دشوارتر، ایجاد محیطی است که این استعدادها نه از روی اجبار، که از روی انتخاب، ماندن را ترجیح دهند. اینجاست که اکثر شرکت ها شکست می خورند، زیرا سرمایه گذاری روی «ماندن» را یک هزینه می دانند، در حالی که این سودآورترین سرمایه گذاری ممکن است.
۱. افق فرصت (رشد و توسعه حرفه ای): استعدادهای برتر، افرادی جاه طلب هستند. آنها از درجا زدن بیزارند. اگر احساس کنند که در شرکت شما به بن بست حرفه ای رسیده اند و چیز جدیدی برای یادگیری وجود ندارد، به سرعت به دنبال افق های جدید خواهند گشت. فراهم کردن مسیرهای شغلی روشن، بودجه های آموزشی، پروژه های چالشی و فرصت هایی برای به دست آوردن مهارت های جدید، مانند باز کردن یک پنجره به سوی آینده است. این پیام را به آنها می دهد که شما نه تنها به کار امروزشان، که به آینده حرفه ای شان نیز اهمیت می دهید.
۲. اکسیژن ارزشمندی (قدردانی و به رسمیت شناختن): دیده شدن و احساس ارزشمندی کردن، مانند اکسیژن برای روح یک کارمند است. بسیاری از مدیران گمان می کنند که حقوق ماهانه برای تشکر کردن کافی است، اما این یک اشتباه مهلک است. قدردانی، می تواند به سادگی یک تشکر صمیمانه برای یک کار خوب، یک تحسین عمومی در یک جلسه یا یک سیستم پاداش دهی شفاف برای دستاوردهای بزرگ باشد. کارمندانی که احساس کنند تلاش های شان دیده نمی شود، به تدریج دچار فرسودگی و بی تفاوتی می شوند؛ دو مورد از بزرگترین دلایل ترک کار.
۳. سیستم ایمنی سازمان (فرهنگ کاری و رهبری سالم): یک فرهنگ کاری سمی، مانند یک بیماری عفونی، می تواند سالم ترین اعضای یک سازمان را نیز بیمار و فراری دهد. عواملی مانند مدیریت ذره بینی، عدم اعتماد، سیاست بازی و عدم وجود امنیت روانی، بزرگترین قاتلان انگیزه هستند. رهبران سازمان، مسئول مستقیم ساختن و حفاظت از این سیستم ایمنی هستند. آنها باید به طور فعال، مدیران و رفتارهای سمی را شناسایی و حذف کنند و فرهنگی مبتنی بر احترام، شفافیت و خودمختاری را پرورش دهند. در چنین محیطی، افراد انرژی خود را صرف کار خلاقانه می کنند، نه محافظت از خود در برابر تهدیدات داخلی.
۴. گفت وگوی دوطرفه (بازخورد و ارتباطات): استعدادهای برتر نمی خواهند فقط مجری دستورات باشند؛ آنها می خواهند در شکل دادن به مسیر سازمان نقش داشته باشند. ایجاد کانال های ارتباطی باز و صادقانه، حیاتی است. جلسات منظم بازخورد (که در آن مدیر فقط صحبت نمی کند، بلکه بیشتر گوش می دهد)، نظرسنجی های دوره ای و تشویق به ارائه ایده ها و انتقادات، این حس را ایجاد می کند که صدای کارمندان شنیده می شود و نظر آنها اهمیت دارد. این گفت وگو، پایه های اعتماد را محکم می کند و حس تعلق را به شدت افزایش می دهد.
مطلب مرتبط: استخدام نیروی کار: اشتباهاتی که نباید تکرار کنیم!
سخن پایانی
در نهایت نبرد برای استعداد، یک مسابقه تسلیحاتی برای ارائه بیشترین حقوق نیست؛ بلکه یک رقابت عمیق تر بر سر ساختن بهترین محیط کاری است. شرکت هایی که برنده می شوند، آنهایی هستند که درک می کنند استعدادها دارایی هایی برای تملک نیستند، بلکه انسان هایی هستند که باید الهام بخش شان بود، به آنها احترام گذاشت و فرصت شکوفایی را برای شان فراهم کرد. راز موفقیت، نه در پر کردن مداوم یک سطل سوراخ، که در ساختن یک رودخانه پرجنب وجوش و حاصلخیز نهفته است؛ رودخانه ای که بهترین ها نه تنها برای ورود به آن، بلکه برای ماندن و جریان یافتن در آن با یکدیگر رقابت می کنند.
منابع: