برای بیش از یک دهه یک استراتژی ساده بر دنیای بازاریابی محلی حکمرانی میکرد کافی بود کسب و کار خود را در نقشه گوگل ثبت کنید، چند کلمه کلیدی مانند «رستوران ایتالیایی نزدیک من» را هدف قرار دهید و منتظر مشتریان بمانید. کسب و کارها مانند نقطه های سیاه رنگی بودند که روی یک نقشه کاغذی بزرگ و بی روح پراکنده شده...
احساس آشنایی نیست که روز خود را با لیستی بلندبالا از کارها و اهدافی بزرگ شروع کنید؟ انرژی و انگیزه دارید، اما هنوز ساعت از 10 صبح نگذشته، بهمن ایمیل ها بر سرتان آوار می شود، نوتیفیکیشن های تلفن همراه تان لحظه ای آرام تان نمی گذارند، همکاران یکی پس از دیگری» به سراغ تان می آیند و جلساتی که قرار بود کوتاه باشند، تا...
در دنیای کسب و کار امروز همه می دانند که حضور در رتبه های بالای نتایج جست وجوی گوگل چقدر حیاتی است. این کار مانند داشتن یک فروشگاه در شلوغ ترین و بهترین خیابان شهر است؛ هر روز هزاران مشتری بالقوه از مقابل ویترین شما عبور می کنند. به همین دلیل بسیاری از شرکت ها منابع زیادی را صرف بهینه سازی برای موتورهای جست وجو یا سئو...
هر سال شرکت ها در سراسر جهان میلیاردها دلار صرف برنامه های افزایش انگیزه و حفظ کارکنان می کنند. از تجهیزات مدرن و دفاتر شیک گرفته تا قهوه رایگان و اشتراک باشگاه ورزشی. با این حال یکی از بزرگ ترین دلایل ترک کار در میان کارمندان همچنان یک چیز ساده است: احساس نادیده گرفته شدن. کارمندان شرکت را ترک نمی کنند؛ آنها مدیرانی ر...
تا همین چند سال قبل شبکه های اجتماعی برای کسب و کارها یک بلندگوی دیجیتال ساده بود. یک خیابان یک طرفه که در آن برندها پیام های تبلیغاتی خود را با صدای بلند فریاد می زدند و امیدوار بودند که کسی آن طرف خیابان صدای شان را بشنود. موفقیت با معیارهای ساده و قابل شمارشی سنجیده می شد: تعداد لایک، تعداد فالوور و تعداد بازدید. هر...
اوایل دهه ۱۹۹۰ تیم بسکتبال شیکاگو بولز مجموعه ای از بهترین بازیکنان جهان را در اختیار داشت و در رأس آنها استعدادی تکرارنشدنی به نام مایکل جردن می درخشید، اما چیزی که آن تیم را به یک افسانه تبدیل کرد، صرفا استعداد فردی جردن نبود. بلکه سیستم بی نقص و هماهنگی بود که مربی آن ها (فیل جکسون) حول محور این ستاره ها ساخته بود....
تا به حال شده از خودتان بپرسید وقتی یک فروشگاه یا دفتر کار شیک و پرزرق و برق دارید، دقیقا چند نفر در طول روز وارد آن می شوند؟ از کدام در می آیند؟ بیشتر در کدام قسمت ها قدم می زنند و به چه چیزهایی علاقه نشان می دهند؟ چه چیزی باعث می شود خرید کنند و چه چیزی آنها را فراری می دهد؟ پاسخ به این سوالات برای هر صاحب کسب و کاری...
شرکت دومینوز در دهه ۱۹۸۰ با یک قول جسورانه صنعت غذای آماده را برای همیشه تغییر داد: «پیتزای داغ در ۳۰ دقیقه یا کمتر، وگرنه رایگان است». این یک شعار بازاریابی نبود؛ این یک بیانیه عملیاتی بی رحمانه بود. برای عمل کردن به این قول دومینوز مجبور شد کل فرآیند خود را از نو مهندسی کند. آنها باید در لحظه دریافت یک تم...
تمام تیم های بازاریابی در طول دو دهه اخیر یک ماموریت واحد داشتند: خودت را به صفحه اول گوگل برسان. تمام استراتژی ها، بودجه ها و نبوغ تیم های بازاریابی صرف یک هدف مقدس می شد: قرار گرفتن در میان آن 10 لینک آبی گران بها در صفحه نخست نتایج گوگل. بهینه سازی برای موتورهای جست وجو یا همان سئو هنر و علم رسیدن به این جایگاه بود....
تصور کنید در یک رویداد شلوغ شبکه سازی ایستاده اید. هوا سرشار از صدای همهمه، لبخندهای تصنعی و تبادل بی وقفه کارت های ویزیت است؛ کارت هایی که به خوبی می دانید فردای آن روز، بدون اینکه حتی یک بار خوانده شوند به سطل زباله سپرده خواهند شد. این صحنه تراژدی خاموش دنیای حرفه ای مدرن است. ما با این باور بزرگ شده ایم که شبکه ساز...
جیمز نفسش را در سینه حبس کرده است؛ او و تیمش ماه ها برای این پروژه زحمت کشیده اند، اما حالا در جلسه ارائه نهایی و در حضور تمام مدیران ارشد یک نمودار کلیدی روی صفحه اعدادی کاملا اشتباه را نشان می دهد. سکوتی سنگین بر اتاق حاکم می شود. مدیر ارشد با چهره ای درهم رفته مستقیما به جیمز نگاه می کند و می گوید: «این غیرقاب...
شرکت های بزرگ برای نیم قرن مانند معماران حرفه ای و با سابقه عمل می کردند. آنها با بودجه های هنگفت، بناهای تبلیغاتی عظیمی می ساختند که از هر نقطه شهر قابل رویت بود. تبلیغات تلویزیونی شیشه های رنگی و پر نقش و نگار این شرکت ها بودند که داستانی حماسی و یک طرفه را روایت می کردند. بیلبوردهای غول پیکر، ستون های سنگی و سر به ف...
یک ساعت مچی لوکس و گران قیمت را در نظر بگیرید. ظاهر آن یک شاهکار طراحی است: قابی از فولاد صیقل خورده، صفحه ای مینیمال و زیبا و بندی از چرم دست دوز. این ظاهر تبلیغات برند است. حالا تصور کنید درپوش پشتی آن را باز می کنید و با یک موتور پلاستیکی ارزان قیمت و بی دقت روبه رو می شوید که ثانیه ها را اشتباه می شمارد. این موتور...
تصور کنید مدیر بازاریابی یک برند لباس مدرن هر دوشنبه با یک چالش بزرگ روبهرو است: ساختن ایمیل هفتگی عالی. این فرآیند یک هنر دقیق بود؛ او و تیمش ساعت ها صرف انتخاب بهترین محصولات، نوشتن متنی هوشمندانه و طراحی یک قالب بصری زیبا می کردند. در نهایت آنها یک شاهکار خلق می کردند و آن را برای صدها هزار مشترک خود ارسال می ن...
تصویر کلاسیک یک رهبر تجاری قدرتمند، تصویری وام گرفته از علم فیزیک است: ژنرالی که بر بالای تپه ایستاده، مهره های شطرنج را در میدان نبرد جابه جا می کند و با اعمال نیروی مستقیم، باعث حرکت کارکنان می شود. این یک جهان ساده، قابل پیش بینی و مبتنی بر علت و معلول بود اما این فیزیک کلاسیک، دیگر قادر به توصیف جهان پیچیده، درهم ت...
چرا مدرک دانشگاهی شما همزمان گران ترین و بالقوه بی فایده ترین کاغذی است که تا به حال به دست آورده اید؟ این پارادوکس بی رحمانه نه یک حمله به ارزش آموزش عالی، بلکه یک تشخیص دقیق از یک بیماری مزمن در دنیای مدرن است: جهان با سرعتی سرسام آور تغییر کرده است، اما زبان آکادمی به طرز خطرناکی ثابت مانده است.
دانشگاه به شم...
در فرهنگ کاری مدرن ما برای یک نوع خاص از فداکاری کف می زنیم؛ فداکاری از جنس بی خوابی. مدیرانی که با افتخار از چهار ساعت خواب شبانه خود می گویند، کارآفرینانی که فرهنگ «همیشه در دسترس بودن» را ترویج می کنند، و همکارانی که ایمیل های نیمه شب شان به یک نشان افتخار تبدیل شده است.
ما به اشتباه استقامت را با...
کشتی شما در میان یک توفان سهمگین گرفتار شده است. امواج غول پیکر رقابت از هر سو بر بدنه آن می کوبند، بادهای شدید تغییرات بازار دکل ها را به لرزه درآورده اند و خدمه، یعنی تیم شما، با چشمانی مضطرب به کاپیتان خیره شده اند. در این لحظه، یک وسوسه قدرتمند و انکارناپذیر تمام وجود شما را فرا می گیرد: سریع! یک کاری بکن! هر کاری!...
چرا قدرتمندترین رهبران تجاری اغلب ساکت ترین افراد حاضر در یک اتاق هستند؟ این سوال با تمام تصورات ما از رهبری در تضاد است. ما به طور سنتی رهبر تجاری را فردی می بینیم که در مرکز توجه قرار دارد، با صدایی رسا سخنرانی می کند و تیم را با کلمات پرشور خود به حرکت در می آورد، اما این تصویر، که بیشتر یادآور فرماندهان میدان جنگ د...
تا حالا برای تان پیش آمده که یک سفر عالی را با دقت تمام برنامه ریزی کنید، اما ناگهان یک توفان بی موقع تمام نقشه های تان را به هم بریزد؟ این دقیقا همان داستانی است که هر سال برای اکثر کسب و کارها تکرار می شود. آنها ماه ها وقت صرف نوشتن یک سند زیبا به نام بودجه سالانه می کنند؛ یک نقشه دقیق برای یک جاده آفتابی و صاف، اما...