کلمات سلامت و شبکه های اجتماعی به نظر می رسد به دو کهکشان کاملا متفاوت تعلق دارند. یکی جهانی است آکنده از جدیت، حریم خصوصی، علم و تصمیمات حیاتی. دیگری جهانی مملو از عکس های تعطیلات، اخبار لحظه ای و ترندهای زودگذر. به طور غریزی، ما تمایل داریم این دو دنیا را از یکدیگر جدا نگه داریم و حضور یک مرکز درمانی معتبر را در فضایی مانند اینستاگرام عجیب و حتی شاید کمی نگران کننده بدانیم. این باور که ریشه ای عمیق در تصور سنتی ما از پزشکی دارد، در حال تبدیل شدن به بزرگترین مانع برای ساختن یک جامعه سالم تر و یک رابطه بهتر میان بیمار و پزشک در عصر مدرن است.
حقیقت این است که بیمار امروزی دیگر بیمار دیروز نیست. او برای انتخاب یک پزشک دیگر تنها به توصیه همسایه یا دفترچه تلفن قطور مراجعه نمی کند. او جست وجو می کند، نظرات را می خواند، در انجمن های آنلاین سوال می پرسد و انتظار دارد که مراکز درمانی نیز به زبان امروزی با او سخن بگویند. اینجاست که اهمیت حیاتی بازاریابی شبکه های اجتماعی در حوزه سلامت آشکار می شود.
این رشته هنر ظریف استفاده از ابزارهای مدرن برای رسیدن به یکی از قدیمی ترین اهداف پزشکی است: ساختن اعتماد، ارائه آموزش صحیح و بهبود کیفیت زندگی انسان ها. این مقاله یک راهنما برای عبور از این پارادوکس ظاهری است؛ یک نقشه راه برای مراکز درمانی تا بیاموزند چگونه در این دنیای جدید، حضوری مسئولانه، موثر و شفابخش داشته باشند.
بالاتر از هر قانون: اعتماد، تنها ارز رایج در پزشکی

قبل از آنکه به هر تکنیک یا استراتژی بپردازیم، باید یک حقیقت بنیادین را درک کنیم. بازاریابی در حوزه سلامت، هیچ شباهتی به فروش یک فنجان قهوه یا یک جفت کفش ورزشی ندارد. در اینجا شما یک کالا نمی فروشید؛ شما در حال ارائه امید، آرامش و تخصص هستید.
وقتی پای سلامت انسان در میان باشد، تنها یک ارز معتبر وجود دارد و آن هم اعتماد است. اعتمادی که ساختن آن سال ها طول می کشد و شکستن آن تنها به یک لحظه غفلت نیاز دارد. بنابراین، هدف اولیه و نهایی هر فعالیتی در شبکه های اجتماعی برای یک مرکز درمانی، فروش خدمات نیست، بلکه تقویت و تعمیق این اعتماد است. هر پست، هر پاسخ به یک کامنت و هر ویدئویی که منتشر می شود، باید از فیلتر این سوال عبور کند: «آیا این محتوا، اعتماد مخاطب به ما را به عنوان یک منبع علمی و دلسوز افزایش می دهد یا آن را خدشه دار می کند؟».
مطلب مرتبط: شبکه های اجتماعی و توسعه کسب و کارهای حوزه بهداشت
پیچیدگی های مسیر: چالش های منحصربه فرد بازاریابی سلامت

این حوزه به دلایل متعدد پر از موانع و حساسیت هایی است که در هیچ صنعت دیگری یافت نمی شود. شناخت و احترام به این چالش ها پیش نیاز هر حرکت موفقی است.
دیوار بزرگ حریم خصوصی
مهمترین و غیرقابل مذاکره ترین اصل حفظ حریم خصوصی بیماران است. این یک دستورالعمل اخلاقی و قانونی است که کوچک ترین تخطی از آن می تواند اعتبار یک پزشک یا یک بیمارستان را برای همیشه نابود کند. به اشتراک گذاشتن هرگونه اطلاعات، عکس یا داستانی که هویت یک بیمار را حتی به صورت تلویحی فاش کند، یک خط قرمز مطلق است. تمام فعالیت های آنلاین باید با این وسواس ذهنی انجام شود که حریم شخصی بیمار، مقدس ترین امانت در دست شماست.
نبرد بی پایان با اطلاعات غلط
فضای مجازی پر از توصیه های شبه علمی، درمان های جادویی و اطلاعات غلطی است که می تواند سلامت افراد را به طور جدی به خطر بیندازد. در چنین محیطی، یک مرکز درمانی معتبر، نقشی فراتر از یک بازاریاب دارد؛ او یک مرجع علمی و یک مبارز در خط مقدم نبرد با جهل است. بنابراین، هر محتوایی که تولید می شود باید بر پایه مستندات علمی دقیق، معتبر و به روز باشد. هدف، تبدیل شدن به یک جزیره ثبات و یک منبع قابل اتکا در اقیانوس متلاطم اطلاعات نادرست است.
راه رفتن بر روی طناب نازک حرفه ای گری
چگونه می توان در عین حال که حرفه ای و علمی به نظر می رسیم، انسانی، گرم و در دسترس باشیم؟ این یکی از بزرگ ترین چالش های محتوایی است. استفاده بیش از حد از اصطلاحات پیچیده پزشکی، مخاطب را می ترساند و از شما دور می کند. در طرف مقابل، لحنی بیش از حد صمیمی و غیررسمی نیز می تواند اعتبار علمی شما را زیر سوال ببرد. پیدا کردن یک لحن متعادل که همزمان تخصص و همدلی را منتقل کند، یکی از کلیدی ترین مهارت ها در این حوزه است.
نسخه محتوایی: در شبکه های اجتماعی از چه چیزی بگوییم؟

وقتی این همه محدودیت وجود دارد، پس چه محتوای موثری می توان تولید کرد؟ خوشبختانه، گزینه ها بسیار متنوع و قدرتمند هستند.
مطلب مرتبط: آیا بازاریابی در حوزه خدمات بهداشت ضروری است؟
معرفی انسان های پشت لباس سفید
مردم دوست دارند با انسان ها ارتباط برقرار کنند، نه با ساختمان ها یا لوگوهای بی روح. یکی از بهترین استراتژی ها، معرفی کادر درمان است. یک مصاحبه کوتاه با یک پرستار درباره اینکه چرا این شغل را انتخاب کرده، یک ویدئو از یک پزشک که درباره سرگرمی مورد علاقه اش صحبت می کند یا یک پست درباره فعالیت های داوطلبانه تیم، همگی به انسانی سازی برند شما کمک می کنند. این محتوا به مخاطب نشان می دهد که پشت آن تخصص و جدیت، انسان هایی دلسوز و چندبعدی قرار دارند.
تبدیل کلینیک به یک کلاس درس آنلاین
شما گنجینه ای از دانش را در اختیار دارید؛ از آن برای توانمندسازی مخاطبان تان استفاده کنید. محتوای آموزشی، ارزشمندترین هدیه ای است که می توانید به جامعه خود بدهید. ویدئوهای کوتاه برای پاسخ به سوالات رایج پزشکی، اینفوگرافیک های ساده برای توضیح یک بیماری شایع یا پست هایی برای تشریح علائم هشداردهنده یک عارضه، همگی به شما کمک می کنند تا از یک ارائه دهنده خدمات، به یک شریک سلامتی برای مخاطبان تان تبدیل شوید.
روایت داستان های امیدبخش
هیچ چیز به اندازه داستان های واقعی بیماران بهبودیافته، الهام بخش و اعتمادساز نیست، اما این حساس ترین نوع محتواست. برای به اشتراک گذاشتن هر داستانی، حتی به صورت ناشناس، باید رضایت نامه کتبی، شفاف و آگاهانه از بیمار دریافت شود. این داستان ها، اگر به درستی و با رعایت تمام اصول اخلاقی روایت شوند، می توانند تاثیر عمیقی بر روی مخاطبان شما بگذارند و قدرت و تخصص مرکز شما را به بهترین شکل ممکن به نمایش بگذارند.
نگاهی به پشت صحنه
شفافیت، اعتماد می آورد. به مخاطبان خود اجازه دهید نگاهی به پشت صحنه فعالیت های شما بیندازند. یک ویدئو از نحوه کار یک دستگاه پیشرفته جدید، یک تور مجازی از بخش های مختلف بیمارستان یا معرفی فرآیندهای استریلیزاسیون و ایمنی، می تواند بسیاری از ترس ها و ابهامات بیماران را از بین ببرد و به آنها نشان دهد که در یک محیط حرفه ای و امن قرار دارند.
انتخاب سکوی پرتاب: هر پلتفرم برای یک هدف

استفاده کورکورانه از تمام پلتفرم ها یک اشتباه است. هر شبکه اجتماعی، برای یک هدف خاص مناسب تر است.
• فیس بوک: به دلیل ساختار خود، برای ساختن یک جامعه محلی، اشتراک گذاری مقالات وبلاگ، اعلام رویدادهای آموزشی و پاسخگویی به سوالات عمومی، یک ابزار عالی است.
• اینستاگرام: یک پلتفرم بصری و داستانگو است. این فضا برای محتواهایی مانند معرفی کادر درمان، تورهای ویدئویی کوتاه، نمایش اینفوگرافیک ها و داستان های الهام بخش، بسیار ایده آل است.
• لینکدین: به عنوان شبکه حرفه ای، بهترین مکان برای به اشتراک گذاری دستاوردهای علمی، مقالات پژوهشی، جذب نیروهای متخصص و شبکه سازی با دیگر متخصصان حوزه سلامت است. اعتبار شما در لینکدین، به طور غیرمستقیم بر روی اعتماد عمومی نیز تاثیر می گذارد.
سخن پایانی
در نهایت، باید این حقیقت را پذیرفت که بازاریابی شبکه های اجتماعی برای یک مرکز درمانی، یک گزینه لوکس یا یک فعالیت جانبی نیست؛ این یک مسئولیت اجتماعی است. در عصری که هر کسی می تواند با یک گوشی هوشمند به یک منتشرکننده اطلاعات تبدیل شود، حضور فعال و مسئولانه منابع معتبر علمی در این فضاها، برای حفاظت از سلامت جامعه ضروری است.
مطلب مرتبط: بازاریابی در حوزه بهداشت و سلامت
این یک بازی بلندمدت است که برنده آن نه پرسر و صداترین، بلکه معتبرترین و قابل اعتمادترین صدا خواهد بود. هدف، جذب بیمار برای فردا نیست. هدف، ساختن جامعه ای آگاه تر، سالم تر و با اعتمادتر برای دهه های آینده است. این، بزرگ ترین رسالتی است که نبض دیجیتال می تواند در خدمت نبض حیات انسان به انجام برساند.
منابع:
https://alcaldiasancristobal.gob.ve/
https://pkmmuka.cianjurkab.go.id/
https://collegiogeometri.mb.it/