در دنیای پرشتاب کسب و کار زمان و پول دو روی یک سکه هستند و اغلب هر دو کمیابند. برای یک شرکت در حال رشد هیچ چالشی اضطراری تر و حیاتی تر از پیدا کردن فرد مناسب برای یک موقعیت شغلی کلیدی نیست. هر روزی که یک صندلی مهم خالی بماند، به معنای از دست رفتن فرصت ها، کاهش بهره وری و فشار بیشتر بر روی تیم موجود است. اینجاست که ماراتن نفسگیر جذب استعداد آغاز می شود؛ مسابقه ای که در آن شما باید استخدام سریع و کارآمدی داشته باشید، اما اغلب با یک کیف پول نه چندان پر. این سناریو بسیاری از مدیران را به این باور می رساند که میان سرعت، کیفیت و هزینه تنها می توانند دو گزینه را انتخاب کنند.
اما این باور لزوما درست نیست. برندهای هوشمند یاد گرفته اند که استخدام یک فرآیند اداری نیست، بلکه یک هنر استراتژیک شبیه به بازاریابی است. آن ها به جای پاشیدن پول و امید داشتن به بهترین نتیجه با ابزارهای دقیق و هوشمندانه به میدان می آیند.
آنها می دانند که در این رقابت بزرگ ترین مزیت شان نه بودجه نامحدود، بلکه خلاقیت، فرهنگ سازمانی قوی و تمرکز بر روی چیزی است که پول نمی تواند بخرد: یک ماموریت الهام بخش. در دنیای امروز، پیدا کردن استعدادهای درخشان با منابع محدود، کمتر شبیه به خرید از یک فروشگاه لوکس و بیشتر شبیه به یک شکار گنج هیجان انگیز است. شما باید بدانید کجا را بگردید، از چه ابزاری استفاده کنید و چگونه یک نقشه گنج جذاب برای بهترین ماجراجویان ترسیم نمایید.
آگهی شغلی، اولین محصولی است که می فروشید
بسیاری از شرکت ها نوشتن آگهی شغلی را یک وظیفه اداری خسته کننده می دانند و آن را با لیستی بلند بالا از وظایف و الزامات خشک پر می کنند. این بزرگ ترین اشتباه در اولین قدم است. آگهی شغلی شما یک بیلبورد تبلیغاتی است؛ اولین و شاید مهمترین نقطه تماس شما با یک استعداد بالقوه. این آگهی باید به جای التماس کردن، الهام ببخشد. به جای اینکه فقط بگویید «ما چه می خواهیم»، باید با شور و حرارت توضیح دهید که «چرا یک فرد بااستعداد باید بخواهد به ما بپیوندد؟».
مطلب مرتبط: استخدام نیروی کار در کسب و کارهای کوچک
یک آگهی شغلی عالی کمتر درباره وظایف روزمره و بیشتر درباره ماموریت، چشم انداز و تاثیری است که آن فرد در شرکت خواهد داشت. به جای نوشتن «مسئول پاسخگویی به ایمیل های مشتریان»، بنویسید «صدای اصلی برند ما در ارتباط با کاربرانی که دوست شان داریم و به دنبال خوشحال کردن شان هستیم». این تغییر کوچک، ذهنیت را از یک «شغل» به یک «فرصت» تغییر می دهد. همچنین، شفافیت کامل درباره فرهنگ شرکت، چالش های پیش رو و فرصت های رشد، به فیلتر شدن طبیعی نامزدهایی که با دی ان ای شما همخوانی ندارند، کمک شایانی می کند. آگهی شما باید مانند یک آهنربای قوی عمل کند که دقیقا فلز درست را جذب کرده و بقیه را دفع نماید.
به جای تور ماهیگیری بزرگ، از نیزه استفاده کنید
وقتی بودجه و زمان محدود است، انتشار آگهی در ده ها پلتفرم گران قیمت مانند انداختن یک تور بزرگ در اقیانوس است؛ شما تعداد زیادی ماهی صید می کنید، اما بیشتر آنها آن چیزی نیستند که به دنبالش بوده اید و جدا کردن شان زمان و انرژی زیادی می برد. استراتژی هوشمندانه تر، هدف گیری دقیق و نیزه ای است. اما این نیزه را باید به کدام سمت نشانه گرفت؟
اولین و بهترین منبع، اغلب نادیده گرفته می شود: شبکه استعدادهای داخلی و کارمندان فعلی. کارمندان شما بهترین سفیران برندتان هستند. آنها فرهنگ شرکت را می شناسند و به احتمال زیاد، افرادی شبیه به خودشان را در شبکه های حرفه ای و شخصی خود دارند. ایجاد یک برنامه تشویقی جذاب برای معرفی نیروهای جدید (Employee Referral Program) می تواند یکی از کارآمدترین و کم هزینه ترین روش ها برای پیدا کردن استعدادهای باکیفیت باشد.
دوم، استفاده هوشمندانه از پلتفرم های تخصصی مانند لینکدین. به جای انتشار صرف آگهی مدیران و اعضای تیم می توانند خود به شکارچیان استعداد تبدیل شوند. جست وجوی فعالانه برای پروفایل های جذاب، ارسال پیام های شخصی سازی شده و ایجاد ارتباط انسانی، بسیار موثرتر از انتظار کشیدن برای دریافت رزومه هاست. یک پیام شخصی که در آن به پروژه یا مقاله خاصی از آن فرد اشاره شده، نشان می دهد که شما واقعا به کار او علاقه مند هستید، نه اینکه صرفا یک ربات استخدام باشید.
مطلب مرتبط: استخدام نیروی کار: اشتباهاتی که نباید تکرار کنیم!
فرآیند مصاحبه به مثابه گفت وگوی دوطرفه
یکی از بزرگ ترین عوامل فراری دادن استعدادهای برتر یک فرآیند مصاحبه طولانی، بوروکراتیک و غیرشفاف است. به یاد داشته باشید که در بازار کار رقابتی امروز همانقدر که شما در حال ارزیابی نامزد هستید، او نیز در حال ارزیابی شما و شرکت شماست. فرآیند مصاحبه، یک قرار ملاقات دوطرفه است. اگر در این قرار، شما دیر حاضر شوید، سوالات کلیشه ای بپرسید و بازخورد مناسبی ندهید، قطعا قرار دومی در کار نخواهد بود.
برای سرعت بخشیدن به فرآیند، از همان ابتدا ساختار و مراحل مصاحبه را به طور کامل برای نامزد توضیح دهید. به جای برگزاری چندین مرحله مصاحبه کششی و بی هدف، آنها را در یک یا دو جلسه متمرکز و با حضور تمام تصمیم گیرندگان اصلی برگزار کنید. به جای سوالات تئوریک، چالش های واقعی کسب و کار را با آنها در میان بگذارید و بخواهید راه حلشان را ارائه دهند.
این کار نه تنها توانایی واقعی آنها را بهتر نشان می دهد، بلکه به آنها حسی از مشارکت و اهمیت داشتن می دهد. در نهایت، احترام به زمان نامزد، بهترین نمایش از احترام به انسان ها در فرهنگ شرکت شماست.
با ماموریت برند پیروز شوید
این مهمترین اصل برای استخدام با بودجه محدود است. شما شاید نتوانید بالاترین حقوق بازار را پیشنهاد دهید، اما همیشه می توانید چیزی را ارائه دهید که بسیاری از شرکت های بزرگ و ثروتمند فاقد آن هستند.
• فرهنگ و ماموریت: به وضوح توضیح دهید که شرکت شما برای چه هدفی مبارزه می کند. استعدادهای برتر، به خصوص در نسل جدید، بیش از یک چک حقوقی، به دنبال تاثیرگذاری و معنا هستند. کار کردن برای یک استارت آپ که قصد دارد با نوآوری خود یک صنعت را متحول کند، برای بسیاری جذاب تر از کار کردن در یک شرکت بزرگ با کارهای تکراری است.
• فرصت رشد و یادگیری: در یک شرکت کوچک تر و چابک، هر فرد نقش بزرگ تری برعهده دارد و سریع تر می تواند مهارت های جدیدی یاد بگیرد. بر روی این موضوع مانور دهید. به نامزد نشان دهید که در اینجا، او یک پیچ و مهره کوچک در یک ماشین عظیم نخواهد بود، بلکه یکی از معماران اصلی آینده شرکت است.
• انعطاف پذیری و استقلال: امکان دورکاری، ساعات کاری منعطف یا دادن استقلال عمل به کارمندان برای مدیریت پروژه های شان، مزایای بسیار ارزشمندی هستند که اغلب هزینه ای برای شرکت ندارند اما برای کارمندان ارزش زیادی خلق می کنند.
مطلب مرتبط: اشتباهات مدیران منابع انسانی هنگام استخدام
سخن پایانی
تغییر ذهنیت از استخدام به مثابه یک فرآیند پرهزینه به استخدام به مثابه یک سرمایه گذاری استراتژیک، کلید موفقیت در این چالش است. شما در حال جذب مهمترین دارایی شرکت خود، یعنی مغزها و قلب های انسان های بااستعداد هستید. با نوشتن یک داستان جذاب، هدف گیری هوشمندانه، احترام به فرآیند انسانی و فروختن یک رویا به جای یک شغل، می توانید در این شکار گنج پیروز شوید. در نهایت، بهترین افراد جذب بهترین فرصت ها می شوند و یک فرصت عالی، ترکیبی از چالش معنادار، رشد فردی و احساس تعلق به چیزی بزرگتر از خود است؛ چیزهایی که ارزش شان بسیار فراتر از اعداد روی فیش حقوقی است.
منابع: