احیای سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور پس از کشوقوسهای فراوان سرانجام با انتصاب محمدباقرنوبخت، بهعنوان معاون رییسجمهور و رییس سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور به طور رسمی کلید خورد. سازمان مدیریت و برنامه ریزی که مطابق با مصوبه 16اسفند 1378 شورای اداری تاسیس و با تصویب نمودار تشکیلاتی آن درتیر ماه 79 کار خود را شروع کرد؛ در سال 86 به دستور احمدینژاد منحل و بخشی از وظایف آن به معاونت تازه تاسیس برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری واگذار شد. با آغازبهکار دولت یازدهم از همان ابتدا زمزمههای احیای این سازمان به گوش میرسید تا اینکه بالاخره در آذرماه سال جاری به دستور روحانی و با تصویب شورای عالی اداری معاونتهای برنامهریزی و نظارت راهبردی و توسعه مدیریت و سرمایه انسانی ریاستجمهوری در هم ادغام و سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور احیا شد.
احیای این سازمان بهعنوان یک نهاد برنامهریزی میتواند بازتابهای مثبتی را در روند برنامهریزی و هزینهکرد درآمدهای کشور داشته باشد. اهمیت نقش برنامهریزی در نظام اقتصادی کشور دوباره این ضرورت را به وجود آورد که سازمانی مستقل برای برنامهریزی در کشور شکل گیرد. هر چند که دولت احمدینژاد اعتقادی به این مسئله نداشت اما بیشتر کارشناسان اقتصادی این اقدام را گام موثری در بهبود روند برنامهریزی در کشور عنوان میکنند.
مهدی تقوی استاد اقتصاد دانشگاه علامه درباره احیای این سازمان به «فرصت امروز» میگوید: در واقع سازمان برنامه و بودجه سابق بهعنوان بازوی برنامهریزی دولت اهمیت و جایگاه ویژهای داشت و توانسته بود اقتصاددانان خوبی را به لحاظ علمی جذب کند اما با اقدام دولت دهم در انحلال این سازمان و تشکیل معاونت برنامهریزی و نظارتراهبردی بخشی از فعالیتها و وظایف سازمان برنامه و بودجه به این معاونت واگذار شد که لطمه بزرگی به سیستم برنامهریزی در کشور وارد کرد. وی میافزاید: باید توجه داشته باشیم که انحلال این سازمان باعث شد تا افرادی که از این سازمان منفک شدند به اندازه پنج سال از فضای برنامهریزی دور باشند.
زمانبر است
احیای دوباره این سازمان هر چند اتفاق خوبی است اما نمیتوان انتظار داشت که به سرعت سازمانی با قابلیتها و تواناییهای سازمان برنامه و بودجه سابق شکل بگیرد. همانطوری که خراب کردن یک ساختمان به مراتب سادهتر و سریعتر از ساختن همان ساختمان یا بنای جدیدی به جای آن انجام میگیرد، انحلال یک سازمان یا نهاد اقتصادی در کشور به مراتب کار آسانتری است. دولت احمدینژاد کار آسان را انتخاب کرد. حال آنکه دولت یازدهم در احیای سازمان مدیریت و برنامهریزی باید به مراتب انرژی و زمان بیشتری صرف کند. تقوی میگوید: انتقال بخشی از وظایف سازمان برنامه و بودجه زیرنظر معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی کار اشتباهی بود، احیای دوباره آن کار درستی است اما زمانبر است.
مسئلهای فراجناحی
علی دادپی، یکی دیگر از کارشناسان اقتصادی کشور درباره احیای سازمان مدیریت و برنامهریزی با اشاره به اهمیت برنامهریزی در کشور میگوید: احیای این سازمان مسئلهای تخصصی و فراجناحی است و بدون در نظرگرفتن معذوریتهای سیاسی میتواند به برنامهریزی در کشور کمک کند و به نظر من احیای سازمانی که نشاندهنده همراهی تعهد و تخصص بوده گام مهمی است. دادپی درباره انتقادهای وارد بر نظام برنامهریزی در کشور ادامه میدهد: شما نمیتوانید چیزی را بدون انتقاد پیدا کنید.
وجود انتقاد نشاندهنده وجود یک دیالوگ در جامعه است. انتقاد، مقایسه دو وضعیت ایدهآل و دو راه برای رسیدن به وضعیت ایدهآل است. بنابراین وجود انتقادها در گذشته نشاندهنده بدی سازمان برنامه و بودجه نیست. همیشه انتقادهایی وجود دارد و بالاخره آدمهای صاحب نظر انتقاد میکنند و در این فرآیند چیزی را تایید یا تکذیب میکنند.
این کارشناس اقتصادی ادامه میدهد: با توجه به ساختارهای جامعه، توان نظام اداری و با توجه به سطح تخصص برنامهریزی در کشور، سازمان برنامه و بودجه در گذشته و در صورت احیا در آینده کارکرد بسیار مناسبی خواهد داشت. ما به این سازمان احتیاج داریم؛ همانطور که هر ارتشی به ستاد و هر شرکتی به واحد تحقیق و توسعه احتیاج دارد؛ بنابراین اقتصاد نفتی ما جایی را لازم دارد که بتواند برنامهریزی مستند و مدون را انجام دهد.
وی درباره وضعیت سازمان برنامه و بودجه طی چند سال گذشته و تبدیل آن به معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رییسجمهور میافزاید: حفظ بخشی از سازمان برنامه و بودجه بهعنوان یک زیرمجموعه در نهاد ریاست جمهوری تنزل اهمیت این سازمان بوده و هست و هیچ تعبیر دیگری را برای آن نمیتوان استفاده کرد. برنامهریزی کار مستقلی است و مسئول آن باید در برابر مجلس، رییس دولت، ارکان نظام و مردم پاسخگو باشد.
برنامهریزی در کشور جایگاه مناسبی دارد
دکتر فیروز توفیق یکی از متخصصان برنامهریزی اقتصادی کشور درباره اهمیت سازمان برنامهریزی میگوید: به هر حال سازمان برنامه و بودجه یکی از نیازهای اساسی کشور برای هزینه کرد درآمدهای نفتی است. بنابراین احیا و تقویت دوباره آن نکته مثبتی است. البته حفظ سازمان برنامهوبودجه به شرطی که اختیارات بیشتری به آن داده میشد، میتوانست کمککننده باشد.
وی احیای برنامهریزی استانی را یکی از مولفههای مثبت این امر تلقی میکند و میافزاید: این مسئله میتواند در جهت هماهنگی سازمانهای استانی در امر برنامهریزی و جلوگیری از تشتت آرا مفید باشد. این کارشناس برنامهریزی جایگاه برنامهریزی را در کشور مثبت ارزیابی میکند و میگوید: استقلال سازمان برنامه و بودجه امری غیرممکن است و اینکه سازمان برنامه و بودجه مستقل از دولت باشد، عملی نیست. بنابراین احیای سازمان برنامه و بودجه به معنای استقلال آن نیست و میبینیم که رییس آن بهعنوان یکی از معاونان رییسجمهور است.