در ماه جولای سال ۱۹۶۴، انشقاقی در حزب جمهوریخواه، بری گلدواتر را بهعنوان نامزد ریاست جمهوری خود برگزید. این نامزدی نه تنها جنبش محافظهکارانه جدیدی به جامعه سیاسی ایالات متحده آمریکا معرفی کرد، بلکه انقلابی در جذب سرمایه سیاسی در این کشور پدید آورد.
حتی اگر ثروتمندانی را که در کمپینهای انتخاباتی گذشته از نامزدهای ریاست جمهوری حمایت مالی کردند در نظر نگیریم، این سناتور ایالت آریزونا در سال ۱۹۶۴ از نامههای مستقیم و تلویزیون استفاده کرد تا به گروه بزرگتری از حامیان ایدئولوژیک و محافظه کار که او خود آنها را «معتقدان واقعی» مینامید دسترسی داشته باشد. گلدواتر در نهایت توانست ۵میلیون دلار پول را در کمپین مالیاش جذب کند، ۵میلیون دلاری که عمدتا توسط صدها هزار اهداکننده کوچک اعطا شده بود.

به گزارش ساعت ۲۴، به نقل از اکونومیست اهداکنندگان کوچک بخش مهمی از هر کمپین انتخاباتی موفق را تشکیل میدهند. اندیاسپان، یکی از مسئولان رده بالای جذب سرمایه در جناح دموکراتها در ماه فوریه به نیویورک تایمز گفته بود: «هیلاری مخلوط سالمی از اهداکنندگان سنتی و آنلاین را در اختیار دارد.» او ادامه داده بود: «این اهداکنندگان کوچک، نقش مهمی در پیروزی ما در ماه نوامبر خواهند داشت.»
اشتیاق برای دریافت پول از اهداکنندگان کوچک مختص یک جناح خاص نیست. چارت وستکات، یکی از کسانی است که به جمهوریخواهان کمک مالی میکند. او در ماه اکتبر به واشنگتن پست گفت: «توانایی تد کروز برای جذب سرمایههای مالی کوچک و بزرگ، او را به یک قدرت بزرگ در هر دو اردوگاه دموکراتها و جمهوریخواهان بدل کرده است.» اما آیا ابعاد و اندازه کمکهای مالی میتواند به موفقیت در صندوق رأی هم ختم شود؟
ما به توسری خورها رأی میدهیم!
یکی از محاسن دریافت کمکهای مالی از اهداکنندگان کوچکتر این است که به نامزد مورد نظر، ظاهر یک فرد توسری خور یا یک بیگانه سیاسی را میدهد و این هر دو، صفاتی هستند که در اتمسفر سیاسی کنونی خریدار دارند. یک فایده دیگر این مسئله هم میتواند استقلالی باشد که از این قسم جذب منابع مالی ناشی میشود. اهدا کنندگانی که هر کدام ۱۰ یا ۲۰ دلار به یک کمپین انتخاباتی پول میدهند در مقابل چیزی نمیخواهند اما اهداکنندگان بزرگ (بنا به فرض آنهایی که بیش از ۲۰۰ دلار پول پرداخت میکنند) در مقابل خواستههای بیشتری دارند. کاندیداهایی هم که پشتگرم به اهداکنندگان کوچکتر باشند نیازی ندارند به دنبال ثروتمندان بیفتند تا از آنها پول بگیرند و این باعث خواهد شد بتوانند استقلال خودشان را حفظ کنند.
دانشگاهیها چه میگویند؟
محاسن تکیه زدن به منابع مالی که اهداکنندگان کوچک تامین میکنند، حتی به ندرت در ادبیات دانشگاهی هم مورد اشاره قرار گرفته است. برخی از مطالعات میگویند کمپینهای انتخاباتی نباید به این اهداکنندگان توجه کنند و در مقابل، مطالعات دیگری توصیه میکنند که باید آنها را مهم تلقی کرد، چرا که تکیه زدن به این مردم معمولی، میتواند سیاست را در ایالات متحده دموکراتیکتر کند.
در برخی دیگر از مطالعات هم به تفاوتهایی اشاره شده است که دو گروه اهداکنندگان کوچک و بزرگ با یکدیگر دارند. دادههای این بخش از مطالعات دانشگاهی نشان میدهد نگرانیهای اهداکنندگان ثروتمندتر عمدتا اقتصادی است در حالی که نگرانیهای اهداکنندگان کوچکتر عمدتا اجتماعی است. اهداکنندگان کوچکتر معمولا تمایل دارند که سیاست را دو قطبی ببینند و این موجب خواهد شد در انتخابهای سیاسیشان هم رادیکالتر عمل کنند.
یک نکته مهم دیگر هم اهدا کردن پول به کمپین انتخاباتی کاندیدای برنده یا بازنده است. مطالعات نشان میدهد که اهداکنندگان بزرگ، معمولا به کاندیدای برنده پول میدهند، در حالی که احتمال آنکه اهداکنندگان کوچکتر به کاندیداهای بازنده پول بدهند، بیشتر است.
ترامپ متفاوت
به گزارش ساعت ۲۴، چنانچه دونالد ترامپ بتواند نامزد نهایی جمهوریخواهان شود، دادههای به دست آمده در مطالعات دانشگاهی جایگاه خودشان را از دست خواهند داد. ترامپ از سال ۱۹۷۶ که بررسی دادههای مالی کمپینهای انتخاباتی ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا آغاز شده است، کمتر از هر نامزد دیگری در این مرحله از انتخابات، به پول سرمایهداران و ثروتمندان تکیه کرده است.
او تنها ۲۵ درصد از منابع مالی کمپین انتخاباتیاش را از اهداکنندگان کمکهای مالی بزرگ دریافت کرده است. از طرفی او تنها ۴ درصد از تمام کمکهای مالی را در میان نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آینده از آن خود کرده است. ترامپ افزون بر این، از زمان دونالد ریگان در سال ۱۹۸۰، نخستین نامزد پیشتاز ریاستجمهوری در یک جناح خاص است که از نظر دریافت کمکهای مالی در حزب خود، در جایگاه نخست قرار ندارد.
https://alcaldiasancristobal.gob.ve/
https://pkmmuka.cianjurkab.go.id/
https://collegiogeometri.mb.it/