فرصت امروز: سومین کنفرانس بین المللی مدیریت دانشی با رویکرد رهبری دانشگران و سومین دوره جایزه بین المللی مدیریت دانشی به همت «انجمن مدیریت ایران» و با همکاری «انجمن مدیریت دانش اتریش» و «دانشگاه خاتم» هشتم مهرماه در محل دانشگاه خاتم برگزار شد. این همایش با هدف توسعه مهارت های رهبری و مدیریت دانشی و توانمندسازی دانشگران در ارزش آفرینی و تعالی سازمانی برگزار شد و ازجمله محورهای آن، «رهبری دانشگران در مسیر تحول دیجیتال»، «سبک های رهبری و ارزش های سازمانی دانشگران»، «مدیریت دانشی و قابلیت های پویا در کسب مزیت رقابتی پایدار»، «رهبری دانشگران (عشق و تعهد، حمایت و انگیزش، بلوغ سازمانی)» و «یادگیری دوسویه و استخراج دانش، دانشگران سازمانی» بود.
در این کنفرانس، دکتر مجید قاسمی، مدیرعامل بانک پاسارگاد و رئیس هیأت مدیره انجمن مدیریت ایران به بیان اهمیت رویکرد رهبری دانشگرانه پرداخت و صحبت هایش را با اشاره به تاریخچه شروع بحث مدیریت دانشی در جهان آغاز کرد. او با تشریح مراحل وقوع انقلاب صنعتی گفت: «تقریبا از اواخر قرن 19میلادی، سرمایه انسانی دانشگرا در ادبیات و مقالات مختلف مطرح شد. البته پیش از این نیز سرمایه انسانی دانشگرا مهم بود، اما از این دوره به بعد به تدریج به صورت ویژه در ادبیات مدیریت به آن پرداخته شد.»

حوزه های سازمانی متأثر از انقلاب صنعتی چهارم
او با بیان اینکه «انتظار مشتری، توسعه محصولات، نوآوری مبتنی بر همکاری متقابل و شکل های جدید سازمانی، از حوزه های سازمانی متأثر از انقلاب صنعتی چهارم (سیستم های سایبر فیزیکی، اینترنت اشیاء و شبکه) هستند»، ادامه داد: «امروزه سرعت ارائه خدمات به مشتری بحث بسیار مهمی است. به عنوان مثال در بانک پاسارگاد بیش از 96.5 درصد از تراکنش ها از طریق بانکداری مجازی و الکترونیک در حال انجام است که اتفاق مبارکی است و در حد استانداردهای بین المللی، که کار کم نظیری محسوب می شود. 3.5 درصد باقیمانده از تراکنش ها نیز به دلیل لزوم شناخت و احراز هویت مشتری باید به صورت حضوری انجام شود و چاره ای جز آن نیست.»
مدیرعامل بانک پاسارگاد با اشاره به بحث دانشگران (سرمایه انسانی دانشگرا) افزود: «کار دانشی، یک ویژگی غالب در جوامع صنعتی و پساصنعتی است. دانشگر کسی است که با ایده پردازی و تحلیل داده ها، کارهای خود را انجام می دهد. شخصی که بدون اندیشیدن به راه های بهبود امور، به کار متعارف و روزانه خود مشغول است، دانشگر نیست. دانشگر از تحرک و پویایی شغلی بیشتر لذت می برد و می تواند در مکان ها و زمان های متفاوت فعالیت کند. امروزه این حوزه به خاطر بحث کرونا در حال رشد است. «دورکاری» بخشی از همین دانشگری است؛ یعنی کسی که بتواند در خارج از محیط کاری، وظایف محوله خود را انجام دهد.»
به اعتقاد قاسمی، «کارفرمایان، دانشگران را به عنوان دارایی های سازمان که دارای مهارت و استعدادهای منحصر به فرد و متفاوتی هستند، در نظر می گیرند. ماهیت کار دانشی به دانشگران امکان میدهد مهارت های رهبری را کسب کنند و از آزادی عمل بیشتری بهره ببرند. یعنی سرمایه های انسانی اگر ویژگی های دانشگری را داشته باشند، به حدی می رسند که نیاز به رهبری توسط فرد دیگری را ندارند و به تنهایی می توانند کار خود و اطرافیان شان را رهبری کنند. ماهیت کار دانشی به دانشگران این امکان را میدهد که به دلیل توانمندی های شان، وضعیت بهتری به لحاظ انعطاف و عملکردی در جایگاه های مختلف داشته باشند.»
وی سپس به ویژگی های رهبری دانش گرایانه و رهبران دانشگرا اشاره کرد و اضافه کرد: «رهبران دانشگرا با پشتیبانی از توسعه کانالها و مؤلفه های مدیریت دانشی، از سبک، انگیزش، ارتباطات و به کارگیری ارتقای سرمایه انسانی برای هدایت عملکرد نوآوری سازمان، استفاده می کنند. رهبری دانشگرانه به عنوان یک نگرش یا عمل قابل مشاهده یا ضمنی به «ایجاد»، «اشتراک» و «بهره برداری» از دانش جدید سرعت می بخشد؛ به نحوی که منجر به ایجاد تحولی در تفکر و نتایج جمعی شود. در این بحث، رقابت بین همکاران یک مجموعه و دانشگران مطرح نیست، بلکه یکی از ویژگی های دانشگران این است که یافته های جدید و ایده های خود را برای ایجاد تحول در تفکر و نتایج کار جمعی، با هم به اشتراک می گذارند.»
ویژگی های رهبری دانشگرانه و مدیریت دانشی
مدیرعامل بانک پاسارگاد با بیان اینکه «رهبری دانشگرانه مقدم بر مدیریت دانشی است»، گفت: «اگر در حوزه رهبری نتوانیم دانشگرانه عمل کنیم، نمی توانیم انتظار داشته باشیم که در حوزه مدیریت، دانشگرانه مدیریت شود. در حقیقت، رهبری دانشگرانه به عنوان یک نیروی محرک برای مدیریت دانشی عمل می کند و می تواند منجر به تقویت قابلیت های آن شود. هرچه سطح رهبری دانشگرانه بالاتر باشد، سطح مدیریت دانشی هم ارتقای بیشتری خواهد یافت.»

رئیس هیأت مدیره انجمن مدیریت ایران، مهم ترین اهداف یک رهبر دانشگرا به عنوان الگوی سازمان را، تقویت و تشویق یادگیری از طریق به چالش کشیدن سرمایه انسانی و تحریک فکری آنان، تشویق یادگیری سازمانی از طریق ایجاد انگیزه و آموزش، اشاعه فرهنگ یادگیری حرفهای و توسعه «انتقال، ذخیره و استفاده از دانش» برشمرد و افزود: «انگیزش، عنصر مهم دیگری در رهبری دانشگرانه است. یکی از مهم ترین وظایف رهبران این است که بدانند عوامل انگیزشی متنوعی، بر افراد تأثیرگذار است بنابراین رهبران باید بسته به نوع سلایق افراد در سازمان، از طیف متنوعی از رویکردهای انگیزشی استفاده کنند.»
به گفته او، «رهبری دانشگرانه شرایط مطلوبی را برای ایجاد تعهد بیشتر در زمینه انجام فعالیت های R&D (تحقیق و توسعه)، به منظور یادگیری خلاقانه و مبتنی بر تجربه مهیا میکند. در شرکت های مبتنی بر دانش، «الگومحوری» باعث ایجاد یک حس مشترک درخصوص هدف والاتری می شود که نوآوری را به عنوان یک آرمان برای رهبران و سرمایه انسانی سازمان، مطرح می سازد.»
قاسمی در ادامه صحبت هایش به ویژگی های رهبران دانشی اشاره کرد و گفت: «رهبران دانشگرا، تلاشهای دانشگران را شناسایی و تشویق می کنند و از ترویج رفتارهای منفی که انتقال، اشتراک و به کارگیری دانش را به خطر می اندازد، اجتناب می ورزند. رهبران دانشگرا همواره مثبت فکر می کنند و حتی از اخبار منفی نیز نکات مثبتی را استخراج می کنند و از آنها در جهت رشد سازمان ایده می گیرند. باید توجه داشت که نگاه منفی در محیط کار، روحیه دانشگری و انگیزه را کاهش می دهد. این رهبران ضمن برخورداری از چشم انداز راهبردی، انگیزاننده، ارتباط دهنده، عامل تغییر، مربی، راهنما و الگو، تسهیل کننده یادگیری در سازمان و همچنین مجری دانش در سازمان نیز هستند. در همین راستا، گفتن این نکته خالی از لطف نیست که وقتی بانک پاسارگاد تأسیس شد، ما شعاری با عنوان «بانک پاسارگاد، یک سازمان یادگیرنده تندآموز است» را در نظر گرفتیم.»
مدیرعامل بانک پاسارگاد در مورد اثر رهبری دانشگرانه بر نوآوری نیز افزود: «رهبری دانشگرانه با رفتارهای مدیریت دانشی و عملکرد نوآوری، ارتباط مستقیم دارد. مدیریت دانشی، رابطه رهبری دانشگرانه و نوآوری را تسهیل می کند. علاوه بر این، «جهت گیریهای اهداف سرمایه انسانی»، در رابطه «رهبری دانشگرانه» با «رفتارهای مدیریت دانشی»، نقش تعدیل کننده دارند.»
وی سپس به خصیصه های بحث رهبری خردمندانه پرداخت و ادامه داد: «رهبران خردورز کسانی هستند که تا وقایع، پیشنهادها و پیش بینی ها را با مصلحت های عمومی یا سازمان تطبیق ندهند اقدام به انجام کاری نمی کنند. آنان می توانند به سرعت، ماهیت هر موقعیت یا مشکلی را درک کنند و همچنین مجموعه ای از خصوصیات پایدار را که مورد تحسین دیگران است، در خود پرورش می دهند. این ویژگیها به عنوان مؤلفه های خردمندی شناخته می شوند.»
7 ستون خردمندی در رهبری (مؤلفه های خردمندی)

قاسمی، هفت ستون خردمندی در رهبری (مؤلفه های خردمندی) را تسلط بر خود، درک، تحول، رفتار، قضاوت، عدالت و اقتدار برشمرد و درباره هر یک از این ویژگی ها گفت: «تسلط بر خود، تسلط بر وجهه روان شناختی، احساسی و جسمی خود در افزایش سطح اعتماد به نفس، مقاومت و سلامت مشهود است. این موضوع باعث می شود تا رهبران بتوانند مشکلات و چالش ها را مرتفع سازند و در پاسخگویی به موقعیت های پرتنش، انتخاب های موثری داشته باشند. درک نیز شامل مشاهده دقیق جزییات است. بینش عمیق روانشناختی نسبت به خود و اطرافیان، رهبران را قادر می سازد موقعیت ها را با دقت بیشتری تحلیل کنند و درک بهتری از آنچه مهم است و آنچه در درجه دوم اهمیت قرار دارد، داشته باشد. در ارتباط با تحول نیز رهبران هرگز ساکن نمی مانند، دائما رشد می کنند و تفکر و درک خود را از جهان توسعه می دهند. رهبران خردمند، انگیزه قدرتمندی برای یافتن رویکردهای جدید به منظور درک بهتر جهان و ایجاد تغییر احساس می کنند.»
او سپس به 4 مولفه دیگر خردمندی (رفتار، قضاوت، عدالت و اقتدار) اشاره کرد و ادامه داد: «خرد این توانایی را در رهبران ایجاد می کند که چگونه می توان یک آرمان را به واقعیت تبدیل کرد. افراد سازمان از کسی پیروی می کنند که باور داشته باشند که او می تواند آرمان خود را به مرحله اجرا درآورد. آنچه یونانیان باستان، آن را « خرد عملگرا» (Phronesis) می نامیدند. رهبران خردمند همچنین باید آماده باشند تا تعصبات گذشـته را کنـار بگذارند و در یک فرآیند «تصمیم گیری باز» (مبتنی بر تحقیـق و پرسش به جای جانبداری) شرکت کنند. از سوی دیگر، عدالت و انصاف از «احترام» ناشی می شود و رهبران خردمنـد این احترام را نشان می دهند. آنها همچنین از طریــق تعامــل مــؤثر بــا «طرفــداران»، «منتقدان» و «افراد بیطرف»، این ادراک را در ایشـان ایجـاد می کنند که از شایستگی رهبری برخوردار هستند و این همان اقتدار است.»
رئیس هیأت مدیره انجمن مدیریت ایران در انتها و در جمع بندی سخنانش گفت: «ما ایرانیان از هزاران سال قبل خردورز و توحیدی بوده ایم و هرگز تاریخ غیرتوحیدی نداشته ایم. دانش را نمی توان نگهداری کرده و استفاده نکرد، چراکه کاری بی فایده است. از این رو مدیرانی که قصد موفقیت دارند، باید اطلاعات خود را به طور مستمر به روز کرده و از این اطلاعات و انباشت دانش در جهت مدیریت خود بهره برداری کنند. توصیه می کنم در هیچ مرحله ای از مثبت اندیشی عدول نکنید، چراکه در حوزه مدیریت، هرگز کاری وجود ندارد که نتوان آن را انجام داد. با توجه به توانایی هایی که خداوند در انسان قرار داده است، او می تواند دنیایی را متحول کند؛ همانطور که در حال حاضر نیز دنیا براساس تفکر و مدیریت انسان ها اداره می شود و ما هم در کشور عزیزمان ایران از منشأ و منبع بی کران سرمایه انسانی هوشمند و توانمند برخوردار هستیم.»