موفق‌ ها قبل از عمل فکر می‌ کنند

یک بازاریاب هدفمند، قبل از پریدن، جلوی پایش را نگاه می‌کند. او نه تنها راهبردی برای نزدیک شدن به کار دست و پا می‌کند، بلکه بررسی می‌کند که آیا موضوع، شایستگی توجه و صرف وقت را دارد یا خیر. اگر این کار، بازاریاب هدفمند و منظم و سنجیده را به هدف‌های کوتاه یا درازمدتش نزدیک‌تر نکند، مهم نیست تا چه حد آن کار جذابیت دارد، آن را رد می‌کند. ولی اگر کار با هدف‌هایش جور در بیایند، یک بازاریاب سازمان‌یافته، کماکان درباره‌اش تامل می‌کند تا موثرترین و کارآمدترین روش را برای ترتیب اثر دادن به آن پیدا کند.

بیش از هر چیز یک بازاریاب هدفمند می‌فهمد وقتی را که روی عملی کردن نقشه کاری می‌گذارد، سرعت رسیدن به هدف و نتیجه‌گیری را 10برابر بیشتر می‌کند. یک بازاریاب موفق حتی برای پست الکترونیکی خود فیلتر می‌گذارد. اگر برنامه‌ فروش او به‌ نحوی است که باید زمان زیادی را صرف برنامه‌ریزی و برقراری ارتباط از راه کامپیوتر کند، باید طبق معمول پست‌های الکترونیکی خود را چک کنید. یک بازاریاب موفق از برنامه‌هایی استفاده می‌‌کند که بتواند پست‌های الکترونیکی مشتریان خود را بر‌اساس اهمیت و فوریت آن ‌دسته‌بندی و فیلتر کند.

بدین ترتیب به‌جای اینکه هر روز با صدها پست الکترونیکی خوانده‌ نشده روبه‌رو شود، پست‌های الکترونیکی خود را به‌صورت طبقه‌بندی شده و براساس نوع پروژه، اولویت و متن ارسالی خواهد داشت.یک بازاریاب موفق همان اول صبح، پیغام‌ها و پست‌های الکترونیکی شخصی خود را چک نمی‌کند زیرا می‌داند که این کار موجب حواس‌پرتی او می‌شود. مخصوصا اگر این پیغام‌ها حاوی مطالب سرگرم‌کننده، طنز یا فیلم باشند. او آگاه است که اگر مراقب نباشد، ممکن است به این ترتیب ساعت‌ها وقت خود را هدر دهد.

به‌جای اینکه به‌محض ورود، پست‌های الکترونیکی خود را چک کند، مستقیما کار خود را آغاز می‌کند. این روش او را برای شروع یک روز کاری آماده می‌کند. پیغام‌های خود را پس‌ از انجام مقادیری از کارهایش، چک می‌کند. همچنین اگر نمی‌خواهد روند مکالمه از طریق پست الکترونیکی ادامه پیدا کند، تا پایان ساعت کاری به پست‌های الکترونیکی شخصی خود پاسخ نمی‌دهد. یک بازاریاب موفق و هوشمند حتی اگر در اینترنت از برنامه‌های گفت‌و‌گو استفاده می‌کند، وضعیتی را انتخاب می‌کند تا در مقابل نامش نشان داده شود که مشغول کار است.

در این حالت همکاران به این موضوع احترام خواهند گذاشت و هنگام تمام شدن کار سراغش می‌آیند. یک بازاریاب موفق به موسیقی و از نوع مناسب آن گوش می‌کند. موسیقی روشی فوق‌العاده برای برقراری آرامش هنگام کار کردن است. به‌‌علاوه، موسیقی موجب شنیده نشدن سرو‌صداهای مزاحم می‌شود.آرامش، نیروی تصمیم‌گیری برای شروع و پرداختن به کار را افزایش می‌دهد پس به هر طریقی باید به این حالت نزدیک شد. یک بازاریاب موفق برای انجام دادن کارهای تکراری و کسل‌کننده بهترین زمان را انتخاب می‌کند.

صرف‌نظر از این که چقدر از انجام کارهای کسل‌کننده طفره می‌رود، باید با آنها روبه‌رو شود و ساعاتی از روز را که بیشترین میزان هوشیاری را دارد به کارهایی اختصاص دهد که بیشتر از سایرین، انرژی و نیروی مغز را به‌کار می‌گیرد. کار کردن روی برنامه‌های فروش مهم و قابل توجه در چنین زمانی بهتر از موکول کردن آنها به آخرین ساعات کاری و هنگام اوج خستگی است.